مُجَمَّع، اهل کوفه است. امّا اکنون مىخواهد در مقابل سپاه کوفه بایستد.
او به سوى سه نفر از دوستان خود مىرود. گوش کن! او با آنها در حال گفتوگو است:
«بنگرید که چگونه دوستان ما به خاک و خون کشیده شدند و چگونه دشمن قهقهۀ مستانه سر مىدهد. بیایید ما با هم یک گروه کوچک تشکیل دهیم و با هم به جنگ این نامردها برویم» .
دوستان با او موافقاند. آنها مىخواهند پاسخى دندان شکن به گستاخى دشمن بدهند.
چهار شیر کربلا به سوى امام مىروند تا براى رفتن به میدان، از ایشان اجازه بگیرند. امام در حق آنها دعا مىکند و بدین ترتیب به آنها اجازۀ رفتن مىدهد. چهار جوانمرد مىآیند و در حالى که شمشیرهاى آنها در هوا مىچرخد، به قلب سپاه حمله مىبرند.
همه فرار مىکنند و سپاه کوفه در هم مىریزد. آنها شانه به شانۀ یکدیگر حمله مىکنند.
گاه به قلب لشکر مىزنند و گاه به سمت چپ و گاه به سمت راست. هیچ کس توان مقابله با آنها را ندارد. آنها مىخواهند انتقام خونِ شهیدان را بگیرند. خدا مىداند که چقدر از این نامردها را به خاک سیاه مىنشانند.
عمرسعد بسیار عصبانى مىشود. این چهار نفر، یک لشکر را به زانو در آوردهاند. یک مرتبه فکرى به ذهن عمرسعد مىرسد و دستور مىدهد تا هنگامى که آنها به قلب لشکر حمله مىکنند لشکر راه را باز کند تا آنها به عقب سپاه برسند و آنگاه آنها را محاصره کنند.
این نقشه اجرا مىشود و این چهار تن در حلقۀ محاصره قرار مىگیرند. صداى «یا محمّد» آنها به گوش امام مىرسد. امام، عبّاس را به کمک آنها مىفرستد. عبّاس همچون حیدر کرّار مىتازد و با شتاب به سپاه کوفه مىرسد. همه فرار مىکنند و حلقۀ محاصره شکسته مىشود و آنها به سوى امام مىآیند.
همسفرم، نگاه کن! با اینکه پیکر آنها زخمهاى زیادى خورده است، امّا باز هم عزم جهاد دارند. ماندن، رسمِ جوانمردى نیست. آنها مىخواهند باز گردند. ولى اى کاش آبى مىبود تا این یاران شجاع، گلویى تازه مىکردند!
با دیدن امام و شنیدن کلام آن حضرت، جانى تازه در وجودشان دمیده مىشود. بدین ترتیب به سوى میدان باز مىگردند. باران تیر و نیزه شروع مىشود و گرد و غبار همه جا را فرا مىگیرد. نبرد سنگین شده است. . . و اندکى پس از آن در خاموشى فریادها و نشستن غبار، پیکر چهار شهید دیده مىشود که کنار هم خفتهاند.
سلام سرکار خانم عباسی درود بر شما…خیلی جالب منتشر کردید درواقع یه سیر مطالعاتی کامل در زمینه عاشوراست.
إن شاء الله همیشه در پناه حق موفق باشید.
سلام خیلی ممنون
ان شالله کم کم کاملش میکنم
فقط ای کاش میشد دسته بندیش کرد
خیلی پراکندست
اگر کسی بخواد کامل از اول مطالعه کنه به سختی میتونه پستای قبلی رو پیدا کنه
دنبال نوشتن یه کد هستم که تمام مطالب این پست به صورت مجموعه قرار میده به زودی بالای مطالب شما قرارش میدم که به صورت سرچ بقیه مطالب پیدا کنه.
سلام خیلی ممنون زحمت میکشید
من که از سختیهای این کار سر درنمیارم فقط زحمت میدم