مقالات

با کشتی نوح تا کشتی حسین (علیه السلام) ۲

چگونه گناه نکنیم( قسمت دوم)-shia muslim-20968

در شماره پیشین، به بحث مقدماتی در خصوص اوضاع اجتماعی و فکری قوم نوح و چگونگی تعامل حضرت با قوم خود، اشاره نمودیم و بر این امر تاکید داشتیم که در موارد بسیار و مختلف شباهت‎های بسیاری میان قوم نوح و مردم آخرالزمان وجود دارد و همین شباهت‎هاست که زمینه‎سازی یک پاکسازی کلی و جهانی را فراهم می‎آورد. در این شماره به توضیح بیشتر در خصوص تفکرات قوم نوح و شباهت آن با مردم آخر الزمان خواهیم پرداخت.

بسم الله الرحمن الرحیم

قوم نوح با تکبر و تمسخر و حتی بدون درخواست هیچ‎گونه معجزه‎ای به انکار پیامبر خود می‎پرداختند؛ با این وجود حضرت نوح در مقابل انکار این قوم اعلام امادگی برای آوردن معجزه و دلیل برای اثبات پیامبری خود بوده‎است:

قالَ یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى‏ بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّی وَ آتانی‏ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ (۱)

«[نوح] گفت: اگر من دلیل روشنی از پروردگارم داشته باشم، و از نزد خودش رحمتی به من داده باشد- و بر شما مخفی مانده- [آیا باز هم رسالت مرا انکار می کنید؟] آیا ما می توانیم شما را به پذیرش این دلیل روشن مجبور سازیم، با اینکه شما کراهت دارید؟»

حضرت نوح به قوم خود می‎فرماید شاید خدا چیزی به من داده و شما نابینا و کور هستید و آن را نمی‎بینید. منظور از کوری یعنی همان کور عقلی است.

همچنین حضرت در دفاع از پیروان خود در مقابل قوم منکر می‎فرماید: درباره آنهایی که چشم شما آنها را خار می‎بیند خدا بهتر می‎داند ضمائر آنها چیست. (۲) یعنی شما ضمائر آن‎ها را نمی‎بینید.

با این وجود همان‎گونه که پیش از این گفته شد، قوم نوح، به هیچ عنوان پذیرای مقوله‎ای به نام پیامبری و واسطه بین خدا و بنده نبودند و یکی از اصلی‎ترین اهداف آنها از نپذیرفتن حضرت نوح و شریعت الهی او، این بود که آنها می‎دانستند در صورت پذیرش یک دین، مجبور به انجام دستورات و رعایت بایدها و نبایدهای آن هستند؛ لذا از همان ابتدا از پذیرش دینی الهی، سر باز می‎زدند تا خود را درگیر هنجارهای دینی ننمایند.

نکته لازم به ذکر این است که برای قوم نوح تنها چیزهای تجربی و قابل دیدن، مورد قبول بود و بحث در خصوص فضای غیب و نادیدنی بی‎فایده و عبث بوده‎است از این رو در محاجه با حضرت نوح مدا م از افعال مربوط به دیدن مانند رأی استفاده می‎کردند.

_باید گفت آنچه که در دنیای امروز نیز در حال رخ دادن است، شبیه به همین رویداد می‎باشد؛ یعنی اکثریت انسان‎ها حتی اگر نخواهند یقین آنها در خصوص عوامل محسوس و تجربی، بیش از عالم غیب می‎باشد._

لازم به ذکر است خدا نیز در مقابل این نگاه مادی‎گرایی و وابسته به دیدن این قوم، از افعالی استفاده می‎کند که ریشه در فعل «دیدن» دارد. به عنوان نمونه وقتی فرمان ساخت کشتی را به نوح صادر می‎کند می‎فرماید: و اصنع الفلک باعیننا و وحینا و لا تخاطبنی‏ فی الذین ظلموا انهم مغرقون (۳)

«و زیر نظر ما و براساس وحى ما کشتى را بساز، و درباره نجات کسانى که ستم کرده اند با من سخن مگوى، زیرا آنان غرق خواهند شد و این مقدر شده است.»

و یا در جای دیگر، در زمانی که امر الهی که همان طوفان بوده‎است، به وقوع پیوست، خدا می‎فرماید:

تَجْری بِأَعْیُنِنا جَزاءً لِمَنْ کانَ کُفِرَ (۴)

مرکبی که زیر نظر ما حرکت می کرد! این کیفری بود برای کسانی که [به او] کافر شده بودند!

 بنابراین چون قوم نوح از فعل «رای» استفاده می‎کند و دیدن برای او از اولویت و اهمیت فراوانی برخوردار است، خدا نیز از این فعل استفاده می‎کند.

نوح در دعوت قوم خود به آنها می‎فرماید: انی لکم نذیر مبین یعنی من به شما هشدار می‎دهم یعنی بترسید و عذاب نزدیک است.

اما قوم او در مقابل و در پاسخ به این پیامبر بر رسیدن عذاب تعجیل می‎کنند و به او می‎گویند: قالُوا یا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَکْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقینَ (۵)

گفتند: ای نوح، حقّا که با ما به جدال پرداختی و بسیار هم جدال کردی، پس آنچه را [از عذاب الهی] وعده می دهی بر ما بیاور اگر از راستگویانی.

نکته‎ای که در توضیح این آیه ضروری به‎نظر می‎رسد این است که قوم نوح به هیچ عنوان در خصوص رسیدن عذاب الهی احساس خطر نمی‎کردند و در اصل وجود چنین رویدادی را خارج از محدوده محسوسات خود می‎دانستند. از این رو در نهایت از انذارهای حضرت خسته می‎شوند و از او می‎خواهند که عذاب را زودتر بفرستد.

در مورد نوع رفتار و صبر حضرت نوح در مقابل قوم خود باید گفت این حضرت برای آنها ۹۵۰ سال به دعوت قوم خود پرداخت و مرتب از سوی قوم خود تکذیب و حتی تمسخر میشد و این نشانه صبر حضرت نوح بوده‎است. در نهایت نیز عده‎ قلیلی که به اخبار غیبی و الهی حضرتنوح ایمان آورده‎بودند از عذاب الهی در امان مانده و نجات می‎یابند.
باید گفت در آخرالزمان نیز وضع به همین منوال است بدین معنا که پیروز فتنه‎های آخرالزمان کسانی هستند که به عالم غیب و امام غایب ایمان داشته و زمینه‎ساز ظهور او هستند.

نکته دیگری که پیرامون ارتباط ماجرای حضرت نوح با آخرالزمان می‎توان گفت این است که دعوت حضرت ۹۵۰ سال طول کشید و این امر، حامل این پیام به مردم آخرالزمان است که باید برای مدت زمان طولانی، در انتظار رسیدن امرالهی باشند و همچنین در نظر داشته و بپذیرند که در طول این سال‎های انتظار امور غیبی و الهی در جریان است حتی اگر به آن توجه نداشته‎باشند.

باید گفت یکی از ویژگی‎های آخرالزمان این است که به تدریج بلاها افزایش می‎یابد تا به مردم نشان دهد عقل بشری به تنهایی و بدون مدد گرفتن از ولی زمان و واسطه الهی، توان مدیریت جهانی را ندارد.

ادامه دارد …

منبع مصاف

برگرفته از سخنرانی استاد رائفی‎پور / روایت عهد ۲۹/ با کشتی نوح تا کشتی حسین (علیه السلام)

پینوشت:
۱٫    هود/ ۲۸
۲٫    هود/ ۳۱
۳٫    هود/ ۳۷
۴٫    قمر/ ۱۴
۵٫    هود /۳۲

author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *