حیات طیبه علماء, خواهران مبلغ, دسته‌بندی نشده, زندگی نامه علماء, نیاکان پاک

زندگی نامه محمد اسماعیل دولابی ره

دولابی محمد آنان مملوک دنیا نشدندبلکه با عزت نفس آن را مالک شدند آنگونه که حاج اسماعیل دولابی میگفت((نشانه مالک بودن این است که هر گاه خواستی در راه خدا بدهی آزادانه می دهی))
همانهایی که هوشیار برسراچه دل نشستند تا اندیشه ی جز او بر آن نگذردمهر نفس چموش رادر دست گرفتند وسر به خواهش های آن نسپردند…
محمد اسماعیل دولابی در خانواده ای متدین ومعتمد در تهران دیده به جهان گشود پدر بزرگوارش معتمد محل ومنزلشان همواره میزبان علما وبرجستگان بود.درجوانی به شغل کشاورزی مشغول بودواز همان ابتدا آثار لطف حق در وی نمایان بود. جذبه ی محبت اهل بیت (ع)همواره دلیل و راهنمغای او بود واین محب صادق را با مشاهد مشرفه و مجالس خاندان عصمت و طهارت (ع)مانوس ساخته بود.
عشق وارادت خاصی به حضرت سید الشهدا (ع)داشت از خودشان نقل است((یک بار بعد از گریه کردن بسیار بر امام حسین (ع)امدم ایوان جلوی اتاق دراز کشیدم ناگهان دیدم ملایکه فوج فوج از آسمان می آیند وداخل سینه من طواف می کنند وبر می گردند))
سالیان متمادی مجالس او محفل انس و محبت و مورد توجه واقبال عموم تشنگان معنویت واخلاق بود.

او بازبانی ساده وشیوا مطالب عرفانی و اخلاقی را بیان می کرد.استاد عرفان ایشان آقای محمد جواد انصاری همدانی بودند. از کلمات گهر بار و دلنشین ایشان است که می فرمود((امیدوارم نهج البلاغه را قبل از هر کتاب دیگر بخوانید.اگر دیدی کسی عالم ونابغه شد علی (ع)یک تلنگر به قلبش زده است.کلام امیر المومنین(ع)قوت کمر شیعیان است.کمر انسان را قرص و محکم می کند.))
کسانی که در محفل این پیر فرزانه حاضر می شدند گویی گم شده خود را در این جلسات هفتگی می یافتند.چنان محبت اهل بیت (ع)رادر دلها به جوش می آورد که به محض بردن نام حضرت سیدالشهدا(ع)ناله ها بلند میشد و وقتی اشاره ای به وجود مقدس حضرت حجت (عج)می کرداشک ها سرازیر می شد. می فرمود((غم یعنی انتظار….یعنی کیست مرا بخنداند….غمی در سر و نهان انسان است و آن را به مردم نشان نمی دهد.عبادت می کند …نماز می خواند ..مثل مردم لبخند می زند تا اذیت نشود..
هر جا گریه می کنند او هم گریه می کنداما آن غم علاج نمی شود .آن غم ظهور حضرت را می خواهد جمال امامش و ملاقات وجه الله می خواهد . آن وقت مثل گل بازمیشود…))
سرانجام این عالم فرزانه در سال 1424قمری وفات یافتند و پیکر مطهرش در حرم حضرت معصومه(س)صحجن عتیق به خاک سپرده شد……

روحش شاد و یادش گرامی

منبع:کتاب افلاکیان خاک نشین /آلبوم تصویری 110افلاکی خاک نشین

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *