محبوب بودن در اجتماع:
برای محبوب بودن در اجتماع و روشی که آدمی باید در پیش گیرد تا با مردم بتواند بخوبی و آسانی معاشرت کند، چه باید کرد؟ محبوب بودن در میان مردم و باز کردن راه در میان افرادی که همه می خواهند خود را جلو بیندازند،مستلزم یک نوع هوش بخصوص است که روانشناسان آن را«هوش اجتماعی»می نامند. این تعبیر تازه از ابتکارهای روانشناسی در این قرن است. زیرا پیش از این، دانشمندان چنین تعبیری به کار نبرده بودند. البته الفاظی از قبیل ذوق و زرنگی یا کیاست وفراست تا حدی شامل معنی «هوش اجتماعی» می شود ولی از مفهوم بخصوصی که این تعبیر تازه در مباحث روان شناسی جدید دارد، حکایت نمی کند.
مقصود از کلمه هوش به تنهایی، آن قدرت ذهنی در مسائل علمی و عقلی از قبیل ریاضیات، طبیعیات، قانون، طب، سیاست و اقتصاد و نظایر آن است. ولی «هوش اجتماعی» امتیازی است که هر کس داشته باشد، محبوبیت اجتماعی پیدا می کند و به آسانی در هر محفل راه می یابد و اجتماعات سعی می کنند همواره او را به خود و خود را به او نزدیک کنند تا از نام و نشان و ذوق و زرنگی او استفاده برند و به اصطلاح از محضرش مستفیض شوند.
با اینکه میان هوش ذهنی و هوش اجتماعی غالباً ارتباطی هست، باز ممکن است کسی که هوش ذهنی دارد، از هوش اجتماعی بی بهره باشد و یا صاحب هوش اجتماعی از هوش ذهنی نصیبی نداشته باشد و حتی ممکن است یک شخص بی سواد و بی اطلاع نیز از هوش اجتماعی بهره ور باشد.
بعضی اشخاص با این که تحصیلکرده و با اطلاع و دارای هوش ذهنی هستند، اما یک نقص عمده و عیب بزرگ دارند که عبارت است از عدم استعداد برای معاشرت و عدم قابلیت برای زندگی در اجتماع است. زیرا چنین استعداد و قابلیتی، مستلزم هوش اجتماعی است و هرگاه کسی از این هوش بی بهره ماند، هرچند مطلع و متشخص در رشته تحصیلی و پیشه و کار خود باشد در اجتماع منفورند.
اکنون به چند دستور موجز و مختصر که روانشناسان برای ایجاد و تقویت هوش اجتماعی داده اند، توجه کنید:
1- هر وقت در مجلسی هستید که اشخاص مختلف از آشنا و نا آشنا در آنجا حضور دارند، زیاد گوش کنید و کم حرف بزنید. گوینده ی ماهر همان شنونده ی ماهر است.
2- در احوال و حرکات و گفته های اشخاص، دقت و مطالعه کنید و مخصوصاً ببینید مردم چه قضاوتی درباره ی اشخاص می کنند. و نسبت آن قضاوت را با شخصیت خود بسنجید و نظر مردم را با حقیقتشان مقایسه کنید.
3- در مجلس یا محلی که دعوت شده اید، با پند دادن و راهنمایی کردن و امر و نهی مکرر، نقش مدعی العموم و واعظ شهر و خطیب بلیغ را بازی نکنید. مردم از کسی که در همه حال و همه جا می خواهد خود را مصلح و معلم دیگران سازد بیزارند!
4- در مجلس یا محفل و یا در جماعتی که هستید، از گفتن آنچه به پر قبای کسی بر می خورد، بقدر مقدور پرهیز کنید و بکوشید که از جانب شما به طور مستقیم یا غیر مستقیم، حس عزت و احترام هیچ یک از حاضران جریحه دار نگردد.
5- بهتر است نسبت به شخصیت هایی که می خواهید با ایشان تماس بگیرید، قبلاً آشنایی حاصل کنید و مختصری به روحیاتشان وارد باشید و اگر نبودید، در صحبت با ایشان جانب ملاحظه و احتیاط را رعایت کنید.
6- عقاید دیگران را همواره محترم بشمارید، حتی اگر مخالف نظر شما باشد.
7- در میان جمع اگر همه به مناسبتی خندیدند که برای شما خنده دار نبود، شما اخم نکنید. وقتی از چیزی تعریف و یا کسی تمجید کردند، اگر شما روی موافق نشان ندهید، لااقل به مخالفت هم برنخیزید.
8- سعی کنید معاشرت شما فقط به معاشرت با کسانی که صفات شبیه شما دارند، محدود نباشند و با کسانی که نسبت به شما فرق دارند نیز تماس بگیرید.
9- راز دیگران را اگر از شما خواستند که در سینه نگاهدارید، البته مانند یک امانت حفظ کنید، زیرا اگر اسرار دیگران را فاش کنید، اعتماد مردم از شما سلب می شود.
10- بد نیست که شوخ و تا اندازه ای اهل مزاح باشید، ولی سعی کنید که مسخره گی از حد نگذرد و موضوع شوخی و مزاح شما اشخاص و افراد معینی نباشند که از شما آزرده خاطر شوند.
11- همواره خیر دیگران را بخواهید و بیش از آنچه توقع یاری از دیگران دارید، یار و مددکار آنان باشید. مطمئن باشید که در آن صورت، بیشتر موفق به جلب دوستی و یاری دیگران خواهید شد.
سلام ودرود بر دلاوری:احسنت بر شما عالی بود موفق باشید…
سلام….ممنون