خواهران مبلغ, مباحث اسلامی

یکی از آسان ترین راه های رسیدن به خدا…

یکی از آسان ترین راه های رسیدن به خدا…..

تقرب
راه های تقرب به خدا به تعداد نفوس مردم است، از این رو برای هر یک از مردم، راه هایی به تعداد نفوس همه ی انسان ها وجود دارد. بیچاره کسی است که از رحمت الهی، که گستره ی آن همه چیز را فرا گرفته است، محروم بماند.

حسن ظن به خداوند آسان ترین راه
از همه راه ها آسان تر و نتیجه بخش تر، «حسن ظن به خداوند» است. چرا که رفتار خداوند با بندگانش متناسب است با با گمان های آنان نسبت به وی!
اگر بنده حسن ظن به خداوند داشت، پاداش خیر و نیک دریافت می کند و اگر بد گمان بود نتیجه ی شرّ و بدی نصیب اش خواهد شد.

آثار بدگمانی به خدا
متأسفانه مردم، در اثر فریب کاری نفس و شیطان، خود را به بدگمانی نسبت به پروردگار خویش عادت داده اند،از روی یأس و نومیدی به محض مشاهده ی علائم گرفتاری و مصیبت، فال بد زده، بدان یقین کنند. نتیجه ی این بدگمانی آن است که آثار شومی که از آن گریزان بودند گریبان گیرشان خواهد شد. اینگونه فال بد زدن ها نشانه ی سوء ظن به خداوند است و گفتیم که با بدگمانی به خداوند، زمینه آن فراهم می شود که خداوند به مقتضای همان گمان بد، با بنده اش رفتار کند مگر اینکه مورد عفو الهی قرار گیرد.

ثمرات نیکوی فال نیک زدن
رسول گرامی صلی علیه وآله و سلّم فال نیک زدن را دوست می داشت و فال بد زدن را نمی پسندید. تأثیر تفأل بنا بر روایتی در روضه ی کافی، متناسب با اعتقاد آدمی است، که اگر حادثه و مصیبت را سخت دید (و وقوعش را حتمی) دید، سخت خواهد بود، و اگر آن را سبک گرفت، سبک خواهد بود.
بنابراین بر مؤمنِ پیرو اهل بیت علیه السلام، است که خود را به حسن ظن به پروردگارش عادت داده و در قبال کار اندک خود، امید فضل فراوان از ناحیه ی پروردگار خود داشته باشد، حق تعالی در قبال افعال ناچیز بندگان، پاداش فراوان دهد، که به هر خیر و کرمی از ناحیه او امیدوار باشی، خداوند باز از آن بالاتر است، چرا که گمان تو را پایانی است، اما لطف و کرم الهی را حد و نهایتی نیست؛ و همو تو را با خبر ساخت که نزد تو گمان نیک است،
« امیرمؤمنان علیه السلام، فرمود: هر کس گمان خیر نسبت به تو داشت، گمانش را تصدیق نموده آنطور که درباره ات گمان داشته با او رفتار کن»
حال که خدای بزرگ از مردم خواسته و بر زبان اولیائش جاری کرده که گمان نیک دیگران در حق خود را تصدیق نمایند، خود بدین امر سزاوارتر است. بلکه از این نیز بالاتر، از روایات چنین برمی آید که؛
«حق تعالی حسن ظن به هر چیزی را نه فقط به خداوند تصدیق کرده، و امر را بر وفق گمان نیک وی پیش می برد»
گوئیا چنین گمان نیکی، از مصادیق حسن ظن به الله است؛ این معنا به طور صریح در روایت آمده است که؛
«هرکس گمان نیکی به سنگی برد، خداوند در آن سّری قرار خواهد داد. راوی با تعجب گفت: به سنگی؟! امام فرمودند: مگر حجرالأسود را نمی بینی؟!»
از اینجا استفاده می شود که خدای متعال گمان های خوب مؤمنان را در حق یکدیگر تصدیق کرده، آن را تحقق خواهد بخشید؛که یکی از موارد آن تصدیق کسانی است که برای مرده ای شهادت دهند: که از او جز خیر و خوبی چیزی نمی دانند؛ و با این گواهی نه تنها حسن ظن خویش را ابراز داشته، بلکه اعلام می دارند که از او جز خوبی سراغ ندارند، و در حدیث آمده است؛
«خداوند گواهی آنان را روا شمرده، و به شهادت دهندگان و نیز بر شخص از دنیا رفته به سبب این گواهی پاداش خیر دهد.»
بنابراین حسن ظن باعث می گردد خداوند هم در حق گمان برنده و هم در مورد شخصی که به او گمان نیک برده است، آن را نافذ گرداند، مگر آن که مانعی قوی،از اجرای آن در حق شخص دوم جلوگیری کند، که در این صورت، خداوند آن را تنها در حق گمان برنده اجرا خواهد کرد، چنانچه در برخی روایات می خوانیم:
«شخصی، کسی را به گمان آنکه انسان خوبی است، اکرام می کند، و خداوند به همین دلیل او را وارد بهشت می نماید، اگر چه در علم الهی آن شخص اکرام شده از دوزخیان باشد»
در اینجا مانعی از اجرای ظّن در مورد مظنون بوده و بنابراین خداوند آن را در حق ظان(گمان برنده) جاری کرده است.
حاصل آنکه هر کس به این فرمان الهی، یعنی حسن ظن نسبت به برادر ایمانی، عمل نماید ناامید نمی گردد، زیرا یا ظن او تصدیق می گردد و با رحمت الهی، واقعیت، مطابق گمان وی می گردد، و یا گمان او در حق خودش اجرا می گردد،(که در این صورت) از عدم مطابقت آن گمان با واقع زیانی نخواهد دید.

سّر قبول شدن نمازهای جماعت
شاید قبولی نماز جماعت نیز بر همین اساس باشد، زیرا نمازگزاران در نماز جماعت به امام گمان نیک برده اند و او را واسطه ی میان خود و خداوند قرار داده اند، پس خداوند نیز خواسته آنان را اجابت نموده و به واسطه ی حسن ظن به امام جماعت، نماز همه را پذیرفته است.
همچنین است کسی که از غذایی که مؤمن از آن خورده به عنوان تبرک استفاده می کند، و یا آب زمزم که به هر قصدی نوشیده شود، مقصود شخص برآورده می گردد. چنانچه شهید اول و دوم،رحمه الله علیهما،فرموده اند که چندی از بزرگان برای رسیدن به پاره ای از اهداف دینی و دنیایی از آن نوشیده ند و به اهداف خویش دست یافتند. حاصل آنکه بهره ی خویش از حسن ظن را دریاب چنانچه در بعضی از دعاها در شمار روزی ها از خدا خواسته شده که؛
«بار پروردگارا! یقین و حسن ظن به خودت را روزی ما گردان»

قبول حسن ظن حتی اگر مدعی کاذب باشد
از این بالاتر، در بعضی روایات آمده است که ادعای حسن ظنّ به خدا را، هر چند دروغ باشد، خداوند می پذیرد. از امام صادق علیه السلام نقل است: روز قیامت بنده ای را درمحکمه عدل الهی حاضر کرده امر می شود که او را به دوزخ ببرند. آنگاه بنده به سوی خدا متوجه می گردد. خدای متعال می فرماید: او را باز گردانید. سپس به او خطاب می گردد: بنده ی من! از چه روی به من توجه نمودی؟ او می گوید: پروردگارا! چنین گمانی نسبت به تو نداشتم. خداوند ـ جل جلاله ـ می فرماید: گمان تو چه بود؟ انسان گناهکار می گوید: می پنداشتم که مرا می بخشی و به واسطه ی رحمتت در بهشت خویش مأوایم می دهی. انگاه خداوند متعال می فرماید:
«ای فرشتگان من! سوگند به عزت و جلالم و قسم به نعمتها و آزمایش ها و مکانت بلند و والای خویش که او هرگز به من گمان خیری نداشت؛ و اگر ساعتی به من گمان خیری داشت؛ او را از آتش نمی ترساندم، دروغ او را بپذیرید و او را وارد بهشت گردانید».

نباید فقط به حسن ظن بسنده کرد
حسن ظن باعث آن نمی شود که آدمی خود را در آسایش قرار دهد و از تلاش باز ماند و عذر آن را خوش گمانی به خداوند ذکر نماید، که این یکی از فرب های شیطان است. بلکه لازم است میل و رغبت به موهبت های الهی داشته باشید زیرا کسی که به موهبتهای الهی انس گرفته باشد، آرزوی رسیدن به آنها وی را مجذوب ساخته، سختی ها را بر وی آسان گرداند. زیرا کسی که به مطلوب خود واقف است، از بذل مال و جان در راه خواسته اش دریغ نمی دارد و امر بر وی سهل می گردد. از امام رضا علیه السلام نقل است:
«خداوند به داود علیه السلام فرمود: بنده با کار نیکی نزد من می آید و من او را به خاطر آن وارد بهشت می کنم. داوود گفت: پروردگارا! آن عمل نیک کدام است؟ فرمود: گرهی از کار مؤمنی گشودن هرچند به نصف خرما. آنگاه داوود علیه السلام گفت: حق است، آنکه تو را شناخت که هرگز از تو ناامید نگردید»
حال که خدای متعال این بهشت با عظمت را که به اندازه ی آسمان ها و زمین است، در برابر نصف خرما می دهد، پس چگونه می توان آنچه را که آدمی در اثر لحظه ای غفلت از توجه و تقرب به خداوند از دست می دهد، جبران نمود!
برگرفته از کتاب سلوک عرفانی در سیره اهل بیت علیهم السلام، مؤلف: شیخ حسین بحرانی، مترجم: دکتر علی شیروانی.

———————————

کپی برداری با ذکر منبع جایز می باشد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *