پاسخ به شبهات, خواهران مبلغ, مباحث اسلامی

علل انحراف از دین چه بوده است؟

9الحاد و مادی گری سابقه ای طولانی در تاریخ بشر دارد و علی رغم اینکه همواره در جوامع بشری اعتقاد به آفریدگار وجو داشته است .از زمان های قدیم ،افراد  یا گروه های ملحد و منکر خدا هم یافت  می شده اند. ولی رواج بی دینی از قرن هجدهم میلادی در اروپا آغاز شد واندک اندک به سایر مناطق جهان سرایت کرد.

این پدیده هر چند به صورت عکس العملی در برابر دستگاه کلیسا وضد مسیحیت شروع شد اما موج آن،سایر ادیان ومذاهب را نیز در برگرفت وگرایش به بی دینی همراه با صنعت وهنر وتکنولوژی مغرب زمین به دیگر سرزمین ها صادر گردید و در قرن اخیر توام با اندیشه های اجتماعی اقتصادی مارکسیسم  در بسیاری از کشورها شیوع یافت وبزرگترین آفت را  برای انسانیت پدید آورد.

علل و عواملی که موجب پیدایش یا رشد این پدیده انحرافی شده فراوان است از جمله:

1.علل روانی :

یعنی انگیزه هایی که ممکن است برای بی دینی و گرایش به الحاد  در شخص وجود داشته باشد هر چند خودش ازتأثیر آنها آگاه نباشد .مهم ترین آن ها راحت طلبی و میل به بی بند وباری ونداشتن مسوولیت است.یعنی از یک سو زحمت تحقیق و پژوهش مانع از این می شود که افراد تنبل و راحت طلب ودون همت در صدد تحقیق بر آیند و از سوی دیگر میل به آزادی حیوانی و بی بند وباری و نداشتن مسوولیت ومحدودیت آنان را ازگرایش به جهان بینی الهی باز می دارد .زیرا پذیرفتن بینش الهی و اعتقاد به آفریدگار حکیم،ریشه یک سلسله اعتقادات دیگر را تشکیل می دهد که لازمه ی آنها مسوولیت انسان در همه ی رفتار های اختیاری است .و چنین مسوولیتی اقتضاء دارد که در بسیاری از موارد از خواسته های خودش چشم پوشی کند و این محدودیت ها را بپذیرد. و پذیر فتن این محدودیت ها با میل  به بی بند و باری  سازگار نیست از این روی این میل حیوانی هر چند به صورت نا خوداگاه موجب می شود که ریشه ی این مسوولیت ها را بزند و اساساً وجو خدای متعال را انکار کند.

2. علل اجتماعی:

یعنی اوضاع و احوال اجتماعی پدید می آید و متصدیان امور دینی نقشی در پیدایش یا گسترش آن ها دارند.در چنین شرایطی بسیاری از مردم که از نظر تفکر عقلانی ضعیف هستند و نمی توانند مسائل را به درستی تجزیه و تحلیل کنند و علل واقعی رویدادها را تشخیص دهند این نا به سامانی هارابه دلیل دخالت دینداران دروقوع آن ها به حساب مکتب  و دین می گذارند و چنین می پندارند که  اعتقادات دینی موجب پیدایش اینگونه اوضاع واحوال نامطلوب شده است از این روی از دین ومذاهب بیزار می شوند.

نمونه بارزاین دسته از عوامل را می توان در اوضاع اجتماعی اروپا در عهد رنسانس ملاحظه کرد که رفتار های ناشایست کلیسائیان در زمینه های مذهبی و حقوقی و سیاسی عامل مهمی برای بیزاری مردم از مسیحیت و به طور کلی از دین و دینداری گردید.

3.علل فکری:

یعنی اوهام و شبهاتی که به ذهن شخص می آیندیا از دیگران می شنود و در اثر ضعف نیروی تفکر واستدلال قدرت بر دفع آنها را ندارد وکما بیش تحت تأثیر آنها قرار می گیرد و دست کم موجب تشویش و اضطراب ذهن  و مانع از حصول اطمینان و یقین می گردد.

این دسته ازعوامل نیز به نوبه ی خود قابل تقسیم به دسته های فرعی است مانند :شبهات مبنی بر حس گرایی ،شبهات  ناشی از تبیینهای نادرست واستدلاهای ضعیف ،شبهات مربوط به حوادث ورویدادهای ناگواری  که پنداشته میشود خلاف حکمت الهی است،شبهات ناشی از فرضیهای علمی که مخالف با عقاید دینی تلقی  میشود وشبهاتی که مربوط به پاره ای از احکام و مقررات دینی به خصوص در زمینه ی مسائل حقوقی وسیاسی است.

پیام:

انسان ذاتاًطالب دین وجویای حقیقت است.

—————————————————————-

  برگرفته از کتاب عقاید استادمصباح

تهیه:مبلغان سایبری چهارده خورشید

author-avatar

درباره بسیجی

حب الحسین رشته تحصیل ماست. دانشجوی کارشناسی ارشد شیعه شناسی-کلام... طلبه سطح سه حوزه http://karbala-2.kowsarblog.ir/

مطالب مرتبط

1 نظر در “علل انحراف از دین چه بوده است؟

  1. سجاد آذرباد گفت:

    سلام ودرودبر شما مطلب بسیار بسیار جالبی بود موفق باشید در پناه حق.. 😛

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *