آیا ممکن است….!!! امام زمان علیه السلام زنده باشد و از دنیا نرفته باشد؟
علم پزشکى: از نظر دانش جدید، جسم انسان براى سالیانى دراز، داراى قابلیت حیات و بقا است. دانشمندانى که نظریات آنان مورد اعتماد است، مىگویند : همه بافتهاى اصلى در جسم انسان و حیوان، تا بىنهایت قابلیت دارد و از این جهت کاملاً ممکن است که انسانى هزاران سال زنده بماند ؛ البته مشروط به اینکه عوارضى بر او عارض نشود که ریسمان حیات او را پاره کند براى آگاهى بیشتر ر.ک : ائمتنا، ج ۲، ص ۳۷۱ ؛ منتخب الاثر، ص ۲۸۱ ؛ المهدى، ص ۱۴۱ب) برنارد شاو مى گوید: از اصول علمى مورد پذیرش همه دانشمندان بیولوژیست، این است که براى عمر بشر نمىتوان حدى تعیین کرد و حتى دیرزیستى نیز مسئله مرزناپذیرى است.( راز طول عمر امام زمان علیه السلام؛ عل اکبرمهدى پور، ص ۱۳). پروفسور “اتینگر” مى نویسد: به نظر من با پیشرفت تکنیک ها و کارى که ما شروع کردهایم بشر قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال عمر کند.( مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷)
عقل حکم میکند: این حکم عقل است که اگر میلاد و حیات و زیست کسی ثابت شد، مرگ و وفات وی دلیل می خواهد نه زنده بودن او . لذا زنده ماندن پس از میلاد یک اصل عقلی است. اگر خبر وفات کسی را بشنویم ، از علت و سبب آن می پرسیم و این پی جویی علت مرگ ، جوان ، پیر ، بیمار، سالم و …. نمی شناسد؛ یعنی همواره مرگ ، علت می خواهد. پس عقل نتیجه می گیرد که او زنده است ؛ مگر دلیل محکمی وفات او را اثبات کند و چه کسی با چه دلیلی می تواند چنین ادعا کند؟! در حالی که زمان ، زمان غیبت کبری است . خداوند علیم و حکیم ، برای تمامیت حجت و برهان خود از هنگام تولد او تا هم اکنون گاه و بی گاه آن ماه تابان را به افرادی ویژه و چشمانی پاک و مشتاق می نمایاند.
از منظر قرآن: در قرآن آیه هایى هست که نه تنها از عمر طولانى بلکه از امکان عمر جاویدان خبر مى دهد و آن آیه درباره حضرت یونس علیه السلام است که مى فرماید: اگر او (یونس علیه السلام) در شکم ماهى تسبیح نمى گفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهى مى ماند.( سوره صافات، آیه ۱۴۴). با توجه به این آیه شریفه، عمر بسیار طولانى (از عصر یونس علیه السلام تا روز رستاخیز)- که در اصطلاح زیست شناسان عمر جاویدان نامیده مى شود- براى انسان و ماهى از نظر قرآن کریم امکان پذیر است. ۲٫ قرآن کریم در مورد حضرت نوح علیه السلام مى فرماید: « به راستى ما نوح را به سوى قومش فرستادیم، پس /۹۵۰ سال در میان آنها درنگ نمود»؛( سوره عنکبوت، آیه ۱۴). جالب اینکه در روایتى از امام سجادعلیه السلام نقل شده است که فرمودند: در امام مهدى علیه السلام سنت و شیوهاى از زندگى حضرت نوح علیه السلام است و آن طول عمر است؛( کمالالدین، ج ۱، باب ۲۱، ح ۴، ص ۵۹۱٫) ۳٫ و نیز درباره حضرت عیسى علیه السلام مىفرمایند: « … و هرگز او را نکشتند و به دار نیاویختند بلکه امر به آنها مشتبه شد… به یقین او را نکشتند بلکه خداوند او را به سوى خود بالا برد که خداوند توانا و فرزانه است»؛( سوره نساء، آیه ۱۵۷).
تورات وانجیل: در تورات آمده است که: « … تمام ایامِ ” آدم “که زیست، نهصد و سى سال بود که مُرد… جمله ى ایام “انوش” نهصد و پنج سال بود که مُرد… و تمامى ایّام “قینان” نهصد و ده سال بود که مُرد… پس جمله ى ایّام “متوشالح” نهصد و شصت و نه سال بود که مُرد..»؛( زنده روزگاران ، ص ۱۳۲ به نقل از تورات – ترجمه فاضل خانى – سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲). بنابراین تورات صریحاً به وجود افرادى با داشتن عمرهاى طولانى (بیش از نهصد سال) اعتراف مى کند. در انجیل نیز عباراتى موجود است که نشانگر آن است که عیسى علیه السلام پس از به دار کشیده شدن زنده گردیده و به آسمان بالا رفته است؛( زنده روزگاران، ص ۱۳۴ به نقل از عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱ – ۱۲). و در روزگارى فرود خواهد آمد و مسلّم است که عمر آن بزرگوار از دو هزار سال بیشتر است. با این بیان روشن مى شود که پیروان دو آئین یهود و مسیحیت باید به علت اعتقاد به کتاب مقدس به عمرهاى طولانى نیز معتقد باشند.