« ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و لآخره و اعد لهم عذابا مهینا.» احزاب۵۷
فاطمیه که می آید عمده ترین مساله شیعیان، اعلان برائت از قاتلان و دشمنان
فاطمه زهرا(س) و اعلام ولایت و مودت به این شخصیت محوری تاریخ اسلام است.
بیایید بررسی کنیم و ببینیم دشمنان فاطمه زهرا(س) که در طول تاریخ، شیعه از
دست ایشان آزار دیده و ناراحت است و چشمه اشک خونبارش لا ینقطع می جوشد
آیا محدود به همان ستمکارانی است که آن ظلم و جفاهای مشهور را (که همه _
تاریخ آنها را میداند) در حق این دردانه عالم خلقت روا داشته اند؟ یا این دایره
وسیعتر بوده و شعاع آن به درازنای تاریخ خونرنگ اسلام وتشیع است؟
آنچه از مضمون و مفهوم برخی آیات و روایات به دست می آید به ما ثابت می کند
که دشمنی با اهل بیت(ع) و ایذاء و ظلم به این مقربین درگاه الهی خصوصا
فاطمه زهرا(س) فقط منحصر به دوره ای کوتاه نبوده و هر آنکسی که به شکلی
و به نحوی حق این بزرگواران را پایمال و انکار کرده یا جفایی در حق ایشان نموده
است در دایره دشمنان وآزار دهندگان ایشان قرار می گیرد و لعن و طرد شدن
از رحمت الهی که نتیجه اش خواری و ذلت در دنیا و عقاب الهی در آ خرت است در
انتظارشان خواهد بود.
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد و آخر تابع له علی ذلک…
اللهم العنهم جمیعا.
برای اینکه این حقیقت آشکارتر گردد، ناچار از آوردن مثالهایی هستیم که در
عصر حاضر اقدام به ظلم و جفا در حق این مرضیه(س) نموده و سرانجام کارشان
نیز دچار شدن به ذلت و خواری در دنیا به حسب ظاهر بود، اما اینکه توبه
کرده باشند یا نه و در آخرت حکمشان چه باشد الله اعلم. ما فقط به نتیجه
دنیایی ظلم و ایذاء حضرت زهرا(س) با هدف عبرت گیری می پردازیم و به
آن دسته ای هم که مرتکب این ظلم و خطا شده یا می شوند هشدار
می دهیم که از سرگذشت گروه اول درس گرفته و توبه کنند و الاّ وعده
تخلف ناپذیر الهی درباره ایشان نیز محقق خواهد شد.
گروه اول:
از جمله کسانی که با تشکیک در حق مسلم فاطمه زهرا(س) در مورد
ادعای مالکیت بر فدک و ارث بردن آن از پیامبر، ظلم به ایشان را پس از
انقلاب اسلامی بنا نهاد، عالمی بود که این ادعا را مطرح و اعلام نمود
به لحاظ علمی به این نتیجه رسیده است که فدک از آن فاطمه(س) نبوده،
البته به فاصله اندکی حرف خود را پس گرفته و اشتباه خود را اعلام کرد.
اما تحقق وعده الهی در خواری و ذلت دنیایی او را همگان مشاهده کردند.
مورد دیگر کسی بود که با پشت کردن به ولایت امیر المومنین(ع) که
فاطمه (س) در راه آن به شهادت رسید و با اهداف پست دنیایی حدیث
شریف و معتبر غدیر خم را که امثال علامه امینی(ره) عمر مبارکشان را
در راه تثبیت و تقویت آن صرف نمودند، تحریف نموده و اعلام کرد ما هم از
« من کنت مولاه فهذا علی مولاه » معنای دوستی می فهمیم نه ولایت
و سرپرستی را که خفت و رسوایی دنیایی او نیز اظهر من الشمس است.
شخص دیگری که با نیت جلب نظر برخی گروههای معاند با اسلام و تشیع
و نظام اسلامی در یکی از سخنرانیهای خود تلویحا اصل شهادت حضرت زهرا(س)
را زیر سؤال برده و آنرا مرگی طبیعی که بر اثر تالمات روحی رخ داده جلوه داد
عنصری بود که ذلت و گرفتاری او و هم کلامی او با دشمنان خدا و اسلام بر
احدی پوشیده نبوده و آینه عبرتی برای درس گیرندگان است.
این وازدگان و سیلی خوردگان از قهر خدای متعال را که به غضب و قهر
فاطمه (س) غضب می فرماید را رها کرده و گروه دیگر را بررسی می کنیم.
کسانی که جفا و ظلم کرده و ما منتظر گرفتار شدنشان در پنجه پرقدرت
انتقام الهی هستیم:
یکی از عناصری که با سوء استفاده از تریبون مقدس نماز جمعه ای که به
برکت خون هزاران شهید مظلوم از فرزندان معنوی فاطمه(س) در این کشور
بعد از انقلاب اسلامی مردم ایجاد گردیده و از بد روزگار به او به امانت سپرده
شده به بهانه های مختلف در شهادت بانوی دو عالم تشکیک کرده و عقاید
حقه شیعه اثنی عشری را زیر سؤال می برد، یکی از ائمه جمعه اهل سنت
کشور بوده که متاسفانه تا به امروز نیز برخوردی با او صورت نگرفته است.
آیا شهدای عزیز ما در عملیاتهای مختلف بدنهای مطهرشان تکه تکه شد که
اینان در تریبون نماز جمعه شهر به اسرائیل و صهیونیسم حمله بکنند یا به
شهیده ولایت؟
آیا چند هزار پاره های تن این مردم که در یک قلم، فقط در یک قلم که عملیات
خونین کربلای پنج باشد در دشت شلمچه با رمز مقدس یازهرا(س) در خون
خود غلتیدند، از این ناسپاسیها می گذرند؟
آیا خون این بچه های مظلوم گریبان او را نخواهد گرفت؟
نمی ترسد از دست انتقام آه مظلومه عالم؟ بگذارم و بگذرم.
جریان دیگری که دستش به خون شیعیان مظلوم، از یمن گرفته تا بحرین و
عراق و پاکستان آلوده است، گروهی است که با نقاب اسلام اما دست
در دست استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل در پی ایجاد تفرقه در
امت اسلام و کشتار بیرحمانه مظلومین شیعه است، که انشالله بزودی
گرفتار غضب خداوند قادر متعال خواهند شد و خون شهدای مظلوم دامن
آلوده و حلقوم پلیدشان را خواهد گرفت و نابودی وهابیت و آل سعود
جنایتکار صفحه روشنی خواهد بود از شکست و اضمحلال همه دشمنان
تاریخی فاطمه (س).
سطور پایانی این یادداشت را به تذکری به خواص و عوام از شیعیان و
دوستداران صدیقه طاهره(س) اختصاص می دهم که مبادا ندانسته در
زمره ستم کنندگان به آن وجود عزیز عالم خلقت قرار بگیرند، با اظهار
نظرهای سطحی یا تک بعدی و بدون در نظر گرفتن حساسیت مقام و
منزلت بانوی دو عالم و همه آنچه که متعلق و منسوب و وابسته به ایشان
است و نیز مساله مهمی که آن بزرگوار جان شریفشان را بر سر آن
تقدیم نمود که همانا ولایت علوی است.
اینگونه است که تکلیف بسیاری روشن می شود در اظهارت علمی و
غیر علمی در محافل خصوصی و مجالس عمومی که با نا پختگی و
نسنجیدگی بعضا موجی از نگرانیها را در جامعه اسلامی بوجود می آورد.
که اظهار نظرهای عالم و عامی در مورد حدیث شریف کساء، زیارت شریف
عاشورا، فدک فاطمی و یا حدیث لولاک و … از جمله حدود و مرزهای
ظریفی است که راه رفتن بر روی انها به منزله حرکت بر مرز حق و باطل
بوده که به تیزی لبه تیغ می باشد.
باشد که میراث گرانسنگ آن بانوی عصمت را ارج نهاده و قدر دان باشیم
وخدای ناکرده با وسوسه شیاطین گرفتار طرد و لعن الهی در دنیا و
آخرت نگردیم. الهم احشرنا مع الفاطمیین.
