دانشنامه مهدویت

فایده امام غائب از دیدگاه علامه طباطبایی حضرت آیت الله مجتبی تهرانی

مخالفان شیعه اعتراض می کنندکه شیعه وجود امام را برای بیان احکام دین و حقایق آیئن و راهنمایی مردم لازم می داند و غیبت امام ، ناقض این غرض است ؛ زیرا امامی که به واسطه غیبتش ، مردم هیچگونه دسترسی به وی ندارند ، فایدهای بر وجودش مرتب نیست و اگر خدا بخواهد امامی را برای اصلاح جهان بشری بر انگیزد ، قادر است که در موقع لزوم او را بیافریند . دیگر به افرینش چندین هزار سال پیش از موقع وی نیازی نیست ؛ پاسخ این شبهه را از دیدگاه علامه طباطبایی و ایت الله مجتبی تهرانی پی می گیریم.

پاسخ اول: علامه طباطبایی

علامه در پاسخ این شبهه می گوید:download (3)

اینان به حقیقت معنای امامت پی نبرده اند ؛ زیرا در بحث امامت ، روشن شد که وظیفه امام ، تنها بیان صوری معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست و امام چنان که وظیفه راهنمایی صوری مردم را به عهده  دارد ، همچنان ولایت و رهبری باطنی اعمال را نیز به عهده دارد و اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می کند و حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می دهد . بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام ، در این باب تاثیری ندارد و امام از راه باطن ،به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد  اگرچه از چشم جسمانی مستور است و وجودش پیوسته لازم است اگرچه موقع ظهور و اصلاح جهانی اش تاکنون نرسیده است.

علامه طباطبایی (ره) معتقد است :

امام معصوم ، وظیفه هدایتی خود را به دو گونه اعمال می کند:

۱٫هدایت به معنای ارائه طریق.

هدایت به معنای ایصال به مطلوب. امام برای اجرا و اِعمال هدایت نوع اول ، نیاز به حضور فیزیکی در میان مردم دارد؛ اما برای هدایت نوع دوم ، نیازی به حضور جسمانی و مراوده حضوری با مردم را ندارد.

پاسخ دوم : آیت الله شیخ مجتبی تهرانی

سوال شود : چگونه از امام بهره ببریم ؛ در حالی که امام زمان در غیبت است ؟

جواب به این سوال در سه بعد باید پاسخ داده شود:

۱٫ارئه طریق ؛ در باب مباحث اخلاقی ، تمام دستورات از طریق پیامبر اکرم و ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین به ما رسیده و در این باب کمبود نداریم.

۲٫مباحث فلسفی ؛ در روایتی است که امام زمان (عج) در زمان غیبت، مثل خورشید پشت ابر است؛ یعنی همان طور که حیات جانداران به خورشید وابسته است (چه پشت ابر باشد چه نباشد ) بدون امام زمان هم حیاتی نیست ؛ چه غایب باشد چه ظاهر و چون ایشان رابط بین ممکن و واجب و قدیم و حادث است ، اگر رابط نباشد هیچ چیزی وجود نخواهد داشت.

۳٫ایصال به مطللوب؛ در این مورد آیا باید حضرت را شهود کنیم ؟برخی به دنبال زیارت حضرت هستند و خیلی دعا می کنند .اگر درون کسی غیر این حالت وجود داشته باشد خلل و کمبود دارد باید این گونه بود .اما نباید از این نکته غفلت کرد که آیا باد تقاضای شهود داشته باشیم یا قابلیت شهود ؟ تقاضای شهود لازمه ایمان است ؛ اما انسان باید قابلیت شهود را در خود ایجاد کند.بزرگانی مثل مقدس اردبیلی و سید بحر العلوم ، چون قابلیت شهود را در خود ایجاد کرده بودند ، خدمت امام زمان صلوات الله علیه می رسیدند.

این موضوع ، اختصاص به اهل کرامت ندارد؛ در زمان کودکی من مرحوم والد ما با یکی از اولیاء خاص خدا ارتباط داشت . تشرف آن ولی خدا به حضور امام قابل انکار نبود ایشان یک مغازه پینه دوزی هم در بازار داشت حتی ایشان می کفت : گاهی آقا شب های جمعه یک دفعه می اید می فرمایید:بیا برویم کربلا زیارتی کنیم و برمی گردم. اینها خواب و قصه و داستان نیست .

مرحوم والد ما می گفت : آقا تشریف می آورد پیش او ؛ نه اینکه او خدمت آقا برود . پدرم می گفت از او پرسیدم  فلانی ! چه شده است آقا تشریف می اورد آنجا پیش تو ؟ گفت اتفاقا خودم این سوال را از آقا پرسیدم که چطور شده که شما می اید اینجا پیش من و احوالم را می گیرید ؟ایشان به من فرمود : برای خاطر اینکه در تو هیچ هوای نفسی نیست . وقتی از حب دنیا تخلیه شدی، ولی الله اعظم دستت را می گیرد؛مگر کسی که حب دنیا – چه مالش چه جاهش – پیکره اش را گرفته باشد ، می تواندخدمت امام زمان(عج) برسد تا حضرت ، ایصال به مطلوب بفرمایید.

لذا در باب انتظار فرج –که روایات بسیاری داریم که افضل اعمال است چه کسی می تواند منتظر باشد ؟کسی که حب دنیا دارد؟اگر امام زمان تشریف بیاورد حاضرم دست از همه چیز بردارم و هر امری فرمود،بگویم چشم؟

اگر اینچنین شویم ، بشک دستمان را خواهد گرفت ؛ چه چشم ظاهری ببیند و چه نبیند، این جاست که عبادات روح می گیرند و طاعات مغز پیدا می کنند و از پوست بودن خارج می شوند.

author-avatar

درباره کاظمی

زندگي کن. حتي اگه بهترين هايت را از دست دادي. زيرا اين زندگي کردن است که بهترينهاي ديگر را برايت ميسازد آسمانم انتهايش قلب توست / مهربان اين آسمان از آن توست / آسمانم هديه اي از سوي من / تا بداني قلب من هم ياد توست حسرتي گر به دلم هست همان دوري توست من پرستوي خزان ديده ي خاموش توام. کاش ميشد در سايه ي مژگانت ، لحظه اي به تماشاي درياي خوشرنگ چشمهايت مي نشستم وبلاگ من:http://kazme20.parsiblog.com/

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *