پاسخ به شبهات

حضرت مریم (سلام الله علیها) و حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)

 Qurani

آیا جایگاه حضرت مریم (سلام الله علیها) از حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) برتر است؟ چون اسم ایشان به عنوان بانوی برگزیده در قرآن کریم آمده است.

این سؤال اخیراً بسیار برای اذهان عمومی [و غالباً به گونه‌های متفاوت و به شکل شبهه]مطرح می‌گردد. البته هیچ اشکالی ندارد، این هم یک سؤال است و باید مورد تحقیق و تفحص و پاسخگویی قرار گیرد؛ اما همان‌طور که مکرر بیان شد – به ویژه در عصر ما که تهاجمات گسترده است – مخاطبین باید هنگام شنیدن یک سؤال و یا یک شبهه، فقط به پاسخ فکر نکنند، بلکه به «هدف از طرح» نیز توجه داشته باشند. به عنوان مثال در همین سؤال هدف چیست؟ آیا می‌خواهند مقام حضرت مریم علیهاالسلام را بالا ببرند و یا به خیال خود مقام حضرت فاطمه زهراء سیده النساء العالمین را پایین بیاورند؟! قطعاً هدف دومی است، چرا که اولاً به قول خودشان قرآن کریم به مقام حضرت مریم علیهاالسلام تصریح کرده است، و ثانیاً اصلاً با ایشان کاری ندارند، با اسلام نیز کاری ندارند، بلکه دغدغه‌‌ای که آنان بر نمی‌تابند، بزرگ شمردن حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد مسلمانان و الگو قرار دادن ایشان است؛ مضافاً بر این که قصد دارند بر اساس همان قاعده «حسبنا کتاب الله – کتاب خدا برای ما کافیست»، اذهان عمومی را نسبت به اهمیت و ارزش حدیث در فهم قرآن کریم و اسلام کمرنگ کنند.

الف – اگر دقت داشته باشید و در تاریخ نیز مطالعه بفرمایید، نوع اندیشه‌ای که امروزه در «وهابیت» بروز و ظهور دارد، حتی سعی داشتند (و دارند) که به پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات علیهم اجمعین نیز درس توحید و قرآن بدهند!

بالاخره این قرآن کریم، به قلب مبارک شخص حضرت محمد صلوات الله علیه و آله نازل شده است و نه دیگران – و به لسان ایشان جاری شده و نه دیگران – ایشان ابلاغ وحی نمودند و نه دیگران. بنابر این پیش و بیش از دیگران به قرآن علم دارند. پس اگر آیه‌ای در شأن و مقام حضرت مریم علیهاالسلام را تلاوت و ابلاغ نمودند و نیز فرمودند: «فاطمه سیده النساء العالمین است»، هر دو مطلب را یک قلب، یک فکر، یک زبان، یک شخصیت و یک مقام بیان نموده است که بیش از همگان به قرآن کریم واقف است. «وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَیُزَکِّیهِمْ» مقام و تکلیف اوست، نه دیگران.

ب – بارها بیان شد که اولاً تکیه کلام الهی، همیشه بر «رسم» است و نه «اسم». لذا اگر از حضرات ابراهیم، صالح، شعیب، یوسف، موسی، عیسی، مریم و سایر انبیا و اولیای الهی نیز نام برد، به رسم آنان تکیه نمود، که اواب، تواب، شاکر، صالح، نبی یا رسول بوده‌اند. ثانیاً: اسم فقط آن نیست که نزد ما جاری است. مثلاً لفظ «محمد صلوات الله علیه و آله»؛ بلکه نبی، رسول، خاتم الانبیاء و رحمه للعالمین نیز اسم است. اسم‌هایی که با رسم‌شان و مقام‌شان بیان شده است؛ چنان چه با تأکید تصریح دارد:

« مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا » (الأحزاب، ۴۰)

ترجمه: محمد (صلّى الله علیه وآله وسلّم) پدر هیچ یک از مردان شما نیست، و لیکن فرستاده‏ى خدا و خاتم پیامبران است، و خدا به هر چیزى داناست.

و هم چنین خداوند متعال در کلام وحی دستور می‌دهد که ایشان را آن چنان که خود را می‌خوانید، نخوانید: «لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاء بَعْضِکُم بَعْضًا … – صدا کردن پیامبر (چه ایشان در حضور یا غیاب مخاطب باشند و چه از ایشان سخن به میان آورده شود) را میان خود، مانند صدا کردن [معمولى‏] یکدیگر قرار ندهید/ النّور، ۶۳»

پس برای شناخت مقامات حضرات معصومین و از جمله حضرت علی و حضرت فاطمه علیهم السلام در قرآن، نباید به دنبا کلمات «علی و فاطمه» بگردیم. «صراط مستقیم» نیز اسم است.

نتیجه:

*- وقتی شخص پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند که ایشان صدیقه‌ی کبری – فاطمه‌ی زهرا – بتول و سیده النساء العالمین هستند، یقیناً همین‌طور است که ایشان می‌فرمایند و ما که قرآن را نیز از ایشان گرفته‌ایم، به ایشان درس قرآن نمی‌دهیم.

*- اگر در قرآن کریم راجع به حضرت مریم علیهاالسلام فرمود:

«وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَهُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ» (آل‌عمران، ۴۲)

ترجمه: و [یاد کن‏] هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است.»

در مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز فرمود: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ». آنجا به حضرت مریم علیهاالسلام فرمود: حال که طاهر و برگزیده شدی «یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ – اى مریم! مطیع پروردگار خود باش و سجده کن و همراه راکعان رکوع نما / آل‌عمران، ۴۳» – اینجا به شخص پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، که اشرف مخلوقات، حبیب‌الله و خاتم الانبیاء و رحمه للعالمین است، فرمود، حال که به تو کوثر را عطا کردم «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ» و در مورد ادامه ‎ی نسلت نیز هیچ از گفته‌ی دیگران محزون مباش که «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»

همانگونه که راجع به حضرت مریم (ع) فرمود: «وَطَهَّرَکِ»، راجع به ایشان فرمود: «و‌یطهرکم تطهیرا».

همان خدایی که فرمود: مریم را برگزیدم تا به او حضرت عیسی علیه السلام را عطا کنم تا او قوم بنی اسرائیل را هدایت کند؛ به آخرین پیامبرش، که جهانی است فرمود: به مردم بگو که اجر، پاداش و نتیجه‌ی رسالت من، در مودت حضرت فاطمه علیهاالسلام و اولادش محقق می‌گردد و تأکید کرد که آن بشارتی که مؤمنین داده‌ام، همین است:

«ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ» (الشوری، ۲۳)

ترجمه: این همان [پاداشى‏] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند [بدان‏] مژده مى‏دهد. بگو: من بر این [رسالت‏] مزدى از شما نمى‏ خواهم مگر محبت و دوستى خویشان [و اهل بیت‏] را، و هر کس نیکى کسب کند براى او در آن نیکى مى‏افزاییم.

آن که قرآن کریم را اخذ نمود و به ما ابلاغ کرد، فرمود آیه مباهله و لیله القدر و شأن بیش از سی آیه‌ی دیگر، ایشان می‌باشند. پس، سیده النساء العالمین است.

author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *