دانشنامه مهدویت

درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (عج)- بخش چهارم

درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (عج) - بخش دوم-shia muslim-22598

                  
پس از آگاهی از مطلب گذشته، می‌گوییم، تنها تفسیر برای آن روایات، این است که امامیه می‌شناسد و بدان معتقد است… در این مقاله به برخی احادیث در خصوص ضرورت وجود امام بر روی زمین اشاره می‌کنیم.بسم الله الرحمن الرحیم

پس از آگاهی از مطلب گذشته، می گوییم، تنها تفسیر برای آن روایات، این است که امامیه می شناسد و بدان معتقد است؛ یعنی پس از در گذشت رسول الله صلی الله علیه و آله، امامت در اهل بیت علیهم السلام ادامه داشته و با وفات امام حسن عسکری علیه السلام، قطع نشده است.

ما، معتقد نیستیم، اطاعتی که برابر اسلام است و سر باز زدن از آن مساوی با جاهلیت، اطاعت از کسانی است که خدای متعال به ما فرمان داده با آنان دوست و همدست نباشیم، بلکه بدانان کفر ورزیم.

 هر که این دسته از روایات را کنار روایات نخست بنهد، تطابق و همخوانی روشنی میان شان می یابد. در حدیث ثقلین وارد شده:

«اینان، حجت خدا بر بندگان اند و تمسک به آنان، واجب است؛ زیرا همسنگ و برابر قرآن اند و تا وقتی مردم بدانان چنگ زنند، هرگز گمراه نمی شوند»

و در دسته ی دوم روایات وارد شده:

«شناخت اینان، جزء دین خدا است و نشناختن شان، گمراهی و جاهلیت است»

پس حاکمان ستمگر نمی توانند مصداق این دسته از احادیث باشند .

•    حدیث «زمین از حجت، خالی نمی ماند» (۱)

این حدیث را راویان ثقه و مورد اطمینان امامیه، مانند کلینی و صدوق و ابوجعفر طوسی، از طرق بسیار روایت کرده اند که طبقات مختلف اسناد این روایت، به حد تواتر می رسد. محمد بن یعقوب کلینی در کتاب «الحجه» کافی، بابی به عنوان «الارض لاتخلو من حجه» قرار داده است(۲). علامه ی مجلسی در بحارالانوار، بابی را با عنوان «الاضطرار الی الحجه و ان الارض لاتخلو من حجه» گشوده، و در آن، یکصد و هجده حدیث، بدین مضمون ذکر کرده است .

کلینی در کافی، کتاب الحجه، باب «ان الارض لاتخلو من حجه» می گوید:

گروهی از اصحاب ما، از احمد بن محمد بن عیسی از محمد بن ابی عمیر، از حسین بن ابی العلاء گفت: به امام صادق علیه السلام عرض کردم:

«زمین، بی وجود امام خواهد بود؟» فرمود: «نه!». گفتم: «دو امام با هم خواهند بود؟» فرمود: «مگر آن که یکی [امامت کند و دیگری] ساکت باشد». (۳)

سند این روایت، صحیح است و در آن تردیدی نیست .

کلینی، از علی بن ابراهیم، از پدرش و وی، از محمد بن ابی عمیر، از منصور بن یونس و سعدان بن مسلم، از اسحاق بن عمار، به نقل از امام صادق علیه السلام می گوید:

شنیدم امام فرمود: «زمین، خالی از امام نمی ماند» (۴)

سند این روایت هم صحیح است .

کلینی، از محمد بن یحیی، به نقل از احمد بن محمد، از علی بن حکم، از ربیع بن محمد مسلی، از عبدالله بن سلیمان عامری، از امام صادق علیه السلام روایت می کند که امام فرمود:

«پیوسته، روی زمین، حجت خدا خواهد بود» (۵)

سند، صحیح است و روایت معتبر، و راویان، موثق .

کلینی، از علی بن ابراهیم، از محمد بن عیسی، از یونس، از ابن مسکان، از ابو بصیر، به نقل از یکی از آن دو [امام] می گوید که فرمود:

«خداوند، زمین را بدون وجود عالم، رها نکرده است» (۶)

سند، صحیح است و روایت، معتبر .

کلینی، از حسین بن محمد، از معلی بن محمد، از وشاء، روایت می کند: از امام رضا علیه السلام پرسیدم:

«آیا زمین، بدون امام می ماند؟» فرمود: «نه!» عرض کردم: ما [به مردم] می گوییم: اگر خدای عزوجل، بر بندگان خشم گیرد، زمین باقی نمی ماند» فرمود: «زمین، باقی نخواهد ماند و در این صورت، از بین خواهد رفت» (۷)

سند، صحیح، و روایت، معتبر است .

شریف رضی، از امیر مؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه مطلبی را نقل می کند که با بحث ما مرتبط است. امام علیه السلام فرمود: زمین، خالی از حجتی که برای خدا قیام کند، نمی ماند، خواه پیدا و مشهور باشد، خواه ترسان و ناشناس؛ زیرا، نباید حجت ها و نشانه های خدا از بین رود. (۸)

آن چه گفته شد، نمونه ای از روایات بسیاری است که به حد تواتر می رسد و سند برخی تمام است .

برای کسی که با سخنان اهل بیت علیهم السلام آشنا است، حجت، اصطلاحی شناخته شده است و این احادیث نیاز به شرح بسیار و دقت و درنگ ندارد و صراحت دارد که وجود امام، در هر زمانی، ضرورت دارد . برای این روایات، تفسیری جز آن چه شیعه ی امامیه می شناسد و بدان معتقد است، وجود ندارد؛ یعنی، امام هست و حیات دارد و غایب است. اگر این اعتقاد را معتبر ندانیم، تفسیری برای این روایات بسیار و در حد تواتر، نخواهیم یافت .

بخش سوم مقاله

پینوشت:

۱٫    لا تخلو الارض من حجه .
۲٫    الکافی، ج ۱، ص ۱۷۸ .
۳٫    همان .
۴٫    همان . سند و تمامی راویان حدیث، ثقه اند . ابراهیم بن هاشم، پدر علی بن ابراهیم است . علامه، در خلاصه، اخذ به روایت اش را ترجیح داده است . فرزندش علی بن ابراهیم، در تفسیر، بسیار از او روایت کرده است . وی در مقدمه ی تفسیر، ملتزم به روایت از موثقان است . ابن طاووس، هنگام ذکر روایتی از امالی صدوق – که در سند آن ابراهیم بن هاشم است – می گوید: «تمامی راویان حدیث، ثقه اند .» . وی، نخستین کسی است که حدیث کوفیان را در قم پخش کرد و از او پذیرفتند، به رغم آن که مشهور بود که قمی ها، در پذیرش حدیث، بسیار سخت گیرند . فقیهان ما در اخذ روایت وی تردید نمی کنند . آیه الله خویی، رحمه الله، می گوید: «در وثاقت ابراهیم بن هشام، شک، روا نیست .» .
۵٫    همان . علی بن حکم را فقیهان ما توثیق کرده اند؛ زیرا، در اسناد کتاب تفسیر علی بن ابراهیم قمی است .
۶٫    همان .
۷٫    همان، ج ۱، ص ۱۷۹ . سند، معتبر و کامل است . حسین بن محمد اشعری، مورد وثوق شیخ کلینی است . معلی بن محمد، بصری است . در تفسیر قمی گزارش شده که او، ثقه است . وشاء، حسن بن علی بن زیاد است . برقی، درباره اش می گوید: «در وثاقت اش، تردید، روا نیست .» .
۸٫    نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷ .

author-avatar

درباره کیان آرامش

به داد اسلام برسید،و بدانید که خدا محتاج به عبادت و استعانت شما نیست. اگر دین او را یاری نکنید،او دینش را به امتی دیگر می سپارد. (طلبه شهید محمد فاضلی)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *