مقالات

حقیقت نفاق (بخش دوم)

حقیقت نفاق (بخش اول)-shia muslim-23753                  
در شماره گذشته از مجموعه مقالات «حقیقت نفاق»، به ارائه مقدمه‎ای کوتاه پیرامون موضوع نفاق، پرداختیم و به این مهم اشاره داشتیم که به هر میزانی «منیّت» در فرد افزایش یابد، لاجرم از نور الهی و توحیدی فاصله گرفته و به ظلمت نزدیک‎ می‎شود و این یعنی در مسیر نفاق قرار می‎گیرد. در این شماره در نظر داریم ضمن بررسی معنای لغوی و دینی لفظ نفاق، برخی مطابق با آیات و روایات ویژگی‎های منافقان را مورد بررسی قرار دهیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

بخش دوم:

•    معنای نفاق

نفاق از ریشه نَفَقَ گرفته شده است و با لغاتی مانند انفاق و نفقه هم ریشه است.

علمای لغت برای نفاق دو معنای اصلی و چند معنای فرعی در نظر گرفته اند؛ معنای اصلی آن به صورت زیر قابل توضیح است:

–    تمام و فنا شدن (در زبان عربی برای تمام شدن عمر و اتمام زاد و توشه استفاده می‎گردد.)

–    پوشیده و پنهان نگه داشتن (برای تونل‌های زیر زمینی که موش حفر می‌کرده استفاده می‌شده است.)

به گفته علمای لغت، تا قبل از آمدن قرآن ریشه نفق بیشتر برای حیوان استفاده می‌شده و برای اولین بار در قرآن، خداوند این لغت را برای برخی انسان‌ها نیز به‎کار برده‎است و با این کار گویی خداوند منافقین را به حیوان تشبیه کرده است.

پیامبر نیز به تبع قرآن این ریشه را برای برخی از افراد به کاربرده‎ است و بدین ترتیب و به تدریج دسته‎ای از انسان‎ها، حیوان لقب گرفتند.

این گروه انسان‎هایی بودند که ظاهری مانند سایر مسلمانان داشتند اما در واقع کافر بوده و با کفار و یهودیان مدینه مرتبط بوده و به توطئه علیه پیامبر می‎پرداختند؛ آن‎ها چنان خود را شبیه مسلمانان می‎کردند که حتی اگر لازم بود مسجد نیز می‎ساختند.

لغت نفاق در معنای فرعی آن، به معنای «خروج» است. یعنی خارج شدن و کندن از یک چیزی؛ لغت  انفاق از این معنا بر‎می‎خیزد؛ یعنی یک مالی را از میان اموال خود خارج کنیم و به دیگری بدهیم.

نکته‎ای که ذکر آن ضروری به نظر می‎رسد و در میان آیات و روایات، تاکیدات متعددی مبنی بر آن وجود دارد این است که میان مسلمان و مومن تفاوت بسیاری وجود دارد؛ یعنی هرکس شهادتین را بگوید مسلمان است اما الزاما مومن نیست.

ایمان با علی(علیه السلام) آغاز می‎شود و بدین دلیل است که لقب «امیرالمومنین» مختص ایشان بوده و برای هیچ امام دیگری استفاده نمی‌شود.

قرآن می‌فرماید: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَی الْخاشِعینَ»(۱)

و (در کارهایتان) از صبر و نماز یاری طلبید، و البته نماز دشوار و گران است مگر بر فروتنان.

در تفسیر این آیه به حدیث معروف نورانیت اشاره می‎شود که در آن ابوذر و سلمان، به پرسش از حضرت علی علیه السلام پیرامون جایگاه ایشان می‎پردازند. در بخشی از این حدیث آمده‎است:

«… سلمان گفت: عرض کردم ای برادر رسول خدا! هر کس نماز را به پاداشت ولایت شما را به پا داشته‎است؟ فرمود: آری، ای سلمان این سخن خدای تعالی در قرآن عزیز تصدیق کننده این حقیقت است که فرمود”به صبر و نماز یاری و مدد بجویید و هر آینه آن جز بر خاشعان بزرگ و سنگین است”. صبر”رسول خدا و” نماز” بر پا داشتن ولایت من است. بدین خاطر خداوند متعال فرمود: و هر آینه آن بزرگ و سنگین است و نفرمود هر آینه آن دو بزرگ و سنگین می باشند؛ زیرا هر آینه ولایت حملش جز برخاشعان بزرگ و سنگین است. و خاشعان همان شیعیان روشن بین و اهل بصیرت می باشند. و آن هر آینه برای این است که اهل سخنان منحرف از قبیل مرجئه و قدریه و خوارج و دیگر ناصبیان همه به حضرت محمد (ص) اقرار می‌کنند و در بین آن‎ها اختلافی نیست در حالی که جز گروهی اندک همه در مورد ولایت من اختلاف می‎نمایند و منکر آنند و در برابر آن لجاج می‎ورزند. و هم آنان کسانی هستند که خداوند درکتاب عزیز خویش ایشان را توصیف نموده فرموده است:” هر آینه آن جز بر خاشعان سنگین است”…»(۲)

بنابر تفسیر فوق، غیر از انسان‎های خاشع، کسی ولایت امیر المومنین را نمی پذیرد؛ یعنی داشتن کبر باعث عدم پذیرش ولایت می‌شود.

  • اشتباه زیاد، نشانه منافق

إنَّ الْمُؤْمِنَ لا یُسىءُ وَ لا یَعْتَذِرُ وَ الْمُنافِقُ کُلَّ یَوْم یُسىءُ وَ یَعْتَذِرُ.(۳)

«مؤمن خلاف و کار زشت انجام نمى‌دهد و عذرخواهى هم نمى‌کند. فرد منافق هر روز مرتکب خلاف و کارهاى زشت مى‎گردد و همیشه عذرخواهى مى نماید.»

مطابق با روایت فوق، یکی از ویژگی‎های انسان مومن این است که اشتباه  او بسیار اندک بوده و از این رو، نیاز به  عذرخواهی نداشته و عزت نفس خود را حفظ می‎نماید؛

اما انسان منافق، چون بر اساس هوای نفس خود، کار می‎کند، اشتباه او فراوان بوده و در همه حال، مشغول عذرخواهی از اطرافیان است.

ادامه دارد …

برگرفته از  سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع حقیقت نفاق/ فاطمیه ۹۴/ هیئت عشاق الحسین(علیه السلام)

پینوشت:
۱- بقره/ ۴۵
۲- بحارالانوار , ج ۲۶, صفحه ۱, حدیث ۱٫
۳- تحف العقول: ص ۱۷۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۹، ح ۲٫

پیشنهاد سردبیر:

سخنرانی:

سخنرانی استاد رائفی پور ایام فاطمیه ۱۳۹۴

مقالات:

حقیقت نفاق (بخش اول)

author-avatar

درباره کیان آرامش

به داد اسلام برسید،و بدانید که خدا محتاج به عبادت و استعانت شما نیست. اگر دین او را یاری نکنید،او دینش را به امتی دیگر می سپارد. (طلبه شهید محمد فاضلی)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *