در شماره گذشته به آمپریسم (اصالت حس) و به تبع آن اکسپریمنتالیزم (اصالت تجربه) به عنوان دو ویژگی اصلی قوم نوح اشاره نموده و این دیدگاه را، از ویژگیهای انسان مدرن در قبال عدم پذیرش امور غیبی عنوان کردیم. در این شماره در نظر داریم به اقداماتی که حضرت نوح در چارچوب مادی برای هدایت قوم خود انجام دادهاند پرداخته و بر این امر تاکید داریم که ایشان نیز به علوم و حواس مادی نیز معتقد بوده اند اما فراتر از این امور، وجود عالم غیب و نامحسوسات را نیز باور داشتهاند.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت نوح کشتی خود را در مدت زمانی طولانی (از دو سال تا چهل سال عنوان شدهاست) در مقابل دیدگان مردمی که تمام یقینیات را با حواس خود میسنجیدند ساخت. (در برخی روایات آمده است این کشتی ۶۰۰ متر طول۴۰۰ متر عرض و ۳۰۰ متر ارتفاع داشتهاست.)
ایشان کشتی خود را در بیابان و در خشکی شدیدی ساخت و نشانه وجود این خشکی در قرآن اینگونه آمدهاست که نوح نبی علیه السلام به قوم خود وعده بارش باران و جاری شدن چشمهها، در صورت طلب آمرزش و ایمان به خداوند را میدهد؛ این وعده نشان میدهد که قوم نوح دچار خشکسالی شدهبودند.
یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَاراً (۱)
«(اگر چنین کنید) خدا از آسمان بارانهای پر خیر و برکت را پیاپی میباراند.»
نکته جالب اینجاست که طوفان نوح نیز از همین دو منبع ساری و جاری گردید؛ یعنی از آسمان باران بارید و از زمین چشمه جوشید و کفار را غرق کرد؛ یعنی از همان جایی که قوم نوح منتظر بودند و کمبود داشتند عذاب نازل گردید.
نوح علاوه بر علم به محسوسات، علمی دارد که قوم او از آن بیبهرهاند و آن علم به آمدن طوفان است. به تعبیری با نگاه تجربهگرایی این قوم، این طوفان به هیچ عنوان قابلیت بررسی ندارد و امری ناممکن است؛ اما پیشبینی پیامبر در خصوص وقوع این طوفان به اندازهای یقینی است که ضمن ساخت کشتی عظیم و محکم، معتقد است در میان آن طوفان این کشتی به این بزرگی و عظمت دچار تلاطم میشود مگر اینکه خدا رحم کرده و حافظ آن باشد.
این حرف برای قومی که تمام معرفت و علم آنها منحصر به چارچوب مادی است بیشتر به یک شوخی شبیه است و قوم نوح این ویژگی را داشته اند.
نگاه مادیگرایان امروزی نیز به حکومت نهایی آخرالزمان و ویژگیهای منحصر به فرد آن مانند: جهانی بودن، زندگی درنده خو و حیوان اهلی در کنار هم، سخاوتمندی سرشار مردم نسبت به هم و … همینگونه (یعنی غیرقابل باور) است.
واکنش قوم نوح در قبال ساخت کشتی توسط ایشان، استهزاء بودهاست؛ زیرا به دلیل اعتقاد نداشتن به امور غیبی، ساخت کشتی به این عظمت و بزرگی، توسط فردی که در امر نجاری ناشی است و آن هم در بیابانی که با کمبود آب مواجه است را امری تمسخر آمیز و حتی دیوانهوار میدانستند. باید گفت به تعبیر امروزی از نظر قوم نوح طرح او در ساخت کشتی توجیه اقتصادی نداشت.
همانگونه که پیش از این اشاره گردید این نگاه تقابل دو دیدگاه را نشان میدهد: یکی معرفت را منحصر به چارچوبهای مادی میبیند و یکی دیگر علاوه بر تجربیات مادی، به عوامل غیرمادی نیز معتقد است.
حال این سوال پیش میآید که چرا معجزه حضرت نوح این نبود که به جای ساخت کشتی در مقابل طوفان، به همراه اندک یاران خود، روی آب راه برود؟
در پاسخ باید گفت گویا خداوند در نظر دارد با دادن دستور ساخت کشتی به پیامبر خود، به قوم نوح نشان دهد که خدا نیز حواس مادی را قبول دارد اما فراتر از حواس مادی، امور معنوی قدرتی بالاتر از امور مادی نیز وجود دارد که در این چارچوب حواس نمیگنجد اما واقعی و یقینی است.
نوح به هیچ وجه منکر اعتبارات و محسوسات انسانی نیست و بالعکس بهترین کار را میکند و با استفاده از امری مادی که به دستور الهی مامور به ساخت آن بود از عذاب خدا که طوفانی به آن عظمت است در امان میماند.
نوح کشتی خود را با محاسبات فیزیکی و ریاضی و تمام اسباب و لوازم مادی با دستور خدا و طبق راهنماییهای الهی ساخت.
پس اگر دقیق و موشکافانه بررسی نماییم حتی از نظر امپریسیم و اکسپریمنتالیزم نیز کار نوح غیر عقلانی نبودهاست و در چارچوب عقل انجامگرفتهاست.
قرآن کریم در مورد نشانههای رسیدن عذاب الهی میفرماید:
حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فیها مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَ أَهْلَکَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلیلٌ (۲)
«کار نوح و قومش بدین ترتیب مى گذشت، تا آن گاه که فرمان ما در رسید و از آن تنور به نشانه فرارسیدن عذاب، آب فوران کرد، به نوح گفتیم: از هر حیوانى دو تا، یک نر و یک ماده، در آن کشتى حمل کن و نیز خانواده ات ـ مگر آن کسى که پیش تر وعده ما مبنى بر غرق شدن او به اثبات رسیده است ـ و نیز کسانى را که ایمان آورده اند در کشتى سوار کن و جز عده اى اندک با او به خدا ایمان نیاورده بودند.»
از آیه بالا در مییابیم که پس از وقوع نشانههای طوفان، حضرت نوح مامور به جمعآوری جفتهای حیوانات شدهاست. یعنی فرصتی قابل توجه میان وجود نشانههای طوفان تا وقوع طوفان اصلی که همان امر الهی است وجود داشتهاست.
با این وجود قوم او باز هم ایمان نیاورند و سوار کشتی نشدند چون با استناد به حواس مادی خود، وقوع طوفان را ناممکن میدانستند.
قرآن کریم در خصوص گستردگی طوفان نوح و واکنش قوم او در قبال این طوفان میفرماید:
وَ هِیَ تَجْری بِهِمْ فی مَوْجٍ کَالْجِبالِ وَ نادى نُوحٌ ابْنَهُ وَ کانَ فی مَعْزِلٍ یا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنا وَ لا تَکُنْ مَعَ الْکافِرینَ (۳)
قالَ سَآوی إِلى جَبَلٍ یَعْصِمُنی مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکانَ مِنَ الْمُغْرَقین (۴)
و کشتى، آنان را در میان امواجى کوه پیکر به پیش مى برد، و نوح پسرش را که در کنارى دور از کشتى بود ندا داد که: اى پسرک من، با ما بهکشتى سوار شو و با کافران مباش که غرق خواهى شد.
پسر گفت: به زودى بر کوهى که مرا از این آب در امان دارد جاى مى گیرم. نوح گفت: امروز براى مردم هیچ نگهدارنده اى از عذاب خدا نیست، جز براى کسانى که خدا بر آنان رحمت آورده و به آنان توفیق ایمان داده و با ما در کشتى سوار شده اند. و موج میان آن دو حایل شد و پسر از غرق شدگان بود.
در توضیح پیرامون آیه ۴۳ که واکنش پسر نوح که به عنوان نماینده تفکر قوم او در قبال عذاب الهی به ارائه سخن میپردازد این مهم را نشان میدهد عقل فیزیکی و مادی میگوید برای مصون ماند در برابر سیل باید به منطقهای مرتفع رفت و پسر نوح نیز با تکیه بر همین دیدگاه، از سوار شدن در کشتی نجات پدرش سر باز میزند اما به دلیل وجود قدرتی بالاتر از محسوسات و عقل مادی، دچار عذاب الهی میگردد.
ادامه دارد …
برگرفته از سخنرانی استاد رائفیپور / روایت عهد ۲۹/ با کشتی نوح تا کشتی حسین (علیه السلام)
پینوشت:
۱٫ نوح/۱۱
۲٫ هود/ ۴۰
۳٫ هود/ ۴۲
۴٫ هود/ ۴۳