درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (عج) - بخش دوم-shia muslim-22598

                  در بخش قبل به معرفی منجی موعود پرداختیم. در این مقاله قصد داریم به ضرورت شناخت امام بپردازیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر پرسیده شود: «فایده ی امامی‌که از دید مردم غایب است، چیست؟»  می‌گوییم، خدای بلند مرتبه، ما را بر اسرار غیبتش، جز اندکی، آگاه نکرده است. آن چه خدا علمش را بر ما پوشانده، بسیار است و جز اندکی به ما [دانش نداده و] نشناسانده است. صادق امین حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به ما خبر داد: که حجتی از اهل بیتش، میان مردم و روی زمین تا روز قیامت باقی می‌ماند . ما، سخن پیامبر را تعبدا می‌پذیریم و علم آن چه را نمی‌دانیم، به آن که می‌داند، وامی‌گذاریم . البته، بر همه روشن است که تمام آن چه در شریعت و دین الهی هست، برای ما شناخته شده و معلوم نیست .

حدیث «آن که بمیرد و امام زمانش را نشناسد . . .» (۱)

مسلم، آن را در صحیحش روایت کرده است . نص حدیث، چنین است:

از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت است: «آن که بمیرد و بر عهده‌اش بیعت [امام حق ] نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است .» (۲)

بخاری، در صحیحش به نقل از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می‌کند:

«آن که از [گستره‌ی حکومت] سلطان [شرعی ] بیرون رود، گر چه یک وجب باشد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است .» (۳)

احمد، در مسندش به نقل از رسول الله صلی الله علیه و آله چنین روایت کرده است:

«آن که بمیرد و بر او طاعت [امامی‌حق] نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است .» (۴)

طیالسی در مسندش به نقل از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت کرده است:

«کسی که بمیرد، بی آن که امام [حق] داشته باشد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است .»(۵)

حاکم، همین را در مستدرک ش چنین آورده است:

«آن که بمیرد و بر عهده‌اش [پیروی] امام مردم [حق پرست] نبشد، مرگش، به جاهلیت است.» (۶)

حاکم، با شرط شیخین (بخاری و مسلم) این حدیث را صحیح می‌داند. ذهبی، آن را در تلخیص المستدرک آورده (۷) ، و با شرط شیخین، آن را صحیح می‌داند. پوشیده نیست که ذهبی، در تصحیح احادیث مستدرک، بسیار سختگیر است . هیتمی، در مجمع الزوائد (۸) ، آن را با سندها [و روایان] بسیار و گونه‌های مختلف آورده است .

طریق [و گزارشگران] و الفاظ حدیث، بسیار و در حد استفاضه است و دانستیم – چنان که ذهبی گواهی کرده – برخی، صحیح است .

ثقات محدثان امامی، این حدیث را روایت کرده اند. طرق [و روایان] اینان نیز بسیار است، که برخی صحیح است. مضمون کلی این حدیث، قریب به تواتر است .

مجلسی قدس سره، برای آن در بحارالانوار، بابی با عنوان «من مات ولم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه » قرار داده، و چهل حدیث را به همین معنا، از راویان بسیار روایت کرده، که الفاظ آن، نزدیک به هم است . (۹)

ما برای نمونه، دو طریق آن را بیان می‌کنیم:

الف) طریق نخست، روایت برقی در محاسن به سند معتبر از امام صادق علیه السلام است. ایشان، روایت را چنین آورده است:

«زمین، جز با امام، درست و راست نمی‌شود و هر که بمیرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» (۱۰)

ب) دومین طریق، روایت «کشی» از ابن احمد از صفوان از ابی یسع است. در این روایت، آمده است:

به امام صادق علیه السلام عرض کردم:

«پایه‌های اسلام را به من معرفی بفرما.» فرمود: «شهادت به توحید» – تا فرمود: – رسول الله فرمود: «آن که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است» (۱۱)

همه‌ی رجال این سند، موثقند. هر چند در این گونه روایات که از سوی شیعه و سنی، بسیار روایت شده اند، نیاز به توثیق سند نداریم.

این روایات، بر چند حقیقت زیر دلالت دارد:

الف) جز با امام، زمین، به ثبات و آرامش نمی‌رسد .

ب) در هر زمان می‌بایست انسان، امام زمانش را بشناسد. معرفت او، جزء دین است و جهل به امام و نپذیرفتنش از جاهلیت است .

ج) در زمان می‌بایست همگان از امام پیروی کنند و روا نیست کسی از طاعت امام زمانش سر باز زند .

د) آن که بمیرد و گردن به بیعت امام ننهد، به مرگ جاهلیت مرده است .

ه) در هر زمان، می‌باید امامی که شناخت و پیرویش واجب است، وجود دشته باشد. در طول زمان، باید زنجیره‌ی امامان، پیوسته باشد و هیچ عصر و زمانی، از آنان خالی نباشد .

درست نیست که گفته شود: «این مورد، مانند حکم به شرط موضوع، یا تعلیق حکم بر موضوع، مانند هر قضیه‌ی حقیقیه‌ی دیگری است»; زیرا، درست است که قضیه‌ی حقیقیه، بر اثبات موضوعش دلالت ندارد، بلکه بر فرض تحقق موضوع، حکم، ثابت می‌شود، اما روایات وارد در این باب، بر معنایی بیش از این دلالت دارد. این روایات، بر ضرورت ارتباط یا معرفت و پذیرش امام از سوی مردمان، به عنوان شرطی برای مسلمان بودن و این که اگر چنین نشود، مرگ جاهلی در پیش است، دلالت دارد.

این قضیه، بر وجود امام در هر زمانی، دلالت دارد و به معنای این نیست که قضیه‌ی حقیقیه، موضوعش را ثابت نمی‌کند . قضیه‌ی حقیقیه، همیشه، به شرط تحقق موضوع است، اما ما می‌گوییم، آن چه از روایات می‌فهمیم، استمرار موضوع، یعنی وجود امام حجت در هر زمانی است، که امری غیر از اثبات موضوع است.

به تعبیر دیگر، روایات وارد در این باب، از سنت خدای متعال پرده برمی‌دارد که اقتضای آن، وجود امام عادل – که خدا، اطاعتش را واجب کرده است، و خروج از پیرویش را اجازه نداده است –  در هر زمانی است. حکم شرعی وارد در این روایات، سنت الهی را می‌نمایاند که وجوب پیروی از امام در هر زمان است .

سنت الهی ای که از این حکم فهمیده می‌شود، وجود امام در تمامی‌زمان‌ها است و گرنه چه گونه از انسان می‌توان خواست که به هنگام مرگ، در حال طاعت از امام زمانش بشد و پا بند بیعت، و پیروی‌اش باشد، نه این که عهد و پیمانش را بشکند یا امام را نشناسد، و اگر از طاعت سر باز زند یا بیعت را بشکند یا امام را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است؟ اگر این نیست، چرا این اندازه در پاداش و مجازات، سخت گیری شده است؟

واضح است که حاکمان ستمگر و پیشوایان کفر و آنان که با خدا و رسولش می‌جنگند، مصداق امامی که بر مردم واجب است او را بشناسند و در هر زمان پیروی او باشند، نیستند. خدای متعال می‌فرماید:

و شما مؤمنان، هرگز نباید با ستمگران، هم‌دست و دوست باشید و گرنه، آتش کیفر آنان، شما را هم خواهد گرفت. (۱۲)

از رفتار رؤسای مسرف و ستمگر، پیروی نکنید که در زمین فساد می‌کنند و به اصلاح حال خلق نمی‌پردازند. (۱۳)

چه گونه باز می‌خواهند طاغوت را حاکم خود گمارند، در صورتی که مامور بودند بدان کافر شوند؟! (۱۴)

ان شاالله ادامه دارد …

بخش دوم مقاله

پینوشت:

۱٫    من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه
۲٫    صحیح مسلم، کتاب الاماره، باب الامر بلزوم الجماعه عند ظهور الفتن، ج ۶، ص ۲۲
۳٫    صحیح البخاری، کتاب الفتن، باب دوم
۴٫    مسند احمد، ج ۱، ص ۴۱۶ .
۵٫    مسند الطیالسی، چاپ حیدر آباد، ص ۲۵۹
۶٫    المستدرک حاکم .
۷٫    تلخیص المستدرک، ذهبی، ج ۱، ص ۷۷
۸٫    مجمع الزوائد، هیتمی، ج ۵، ص ۲۱۸- ۲۲۵
۹٫    بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۷۶- ۹۳
۱۰٫    رجال سند، همگی، ثقه اند
۱۱٫    بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۹۰; رجال کشی، ص ۲۶۶- ۲۶۷
۱۲٫    هود (۱۱) : ۱۱۳
۱۳٫    شعراء (۲۶) : ۱۵۱- ۱۵۲
۱۴٫    نساء (۴) : ۶۰

author-avatar

درباره کیان آرامش

به داد اسلام برسید،و بدانید که خدا محتاج به عبادت و استعانت شما نیست. اگر دین او را یاری نکنید،او دینش را به امتی دیگر می سپارد. (طلبه شهید محمد فاضلی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *