چگونه گناه نکنیم( قسمت دوم)-shia muslim-20968

یکی از دلایل سرباززدن قوم نوح از پذیرش دعوت این پیامبر، تفکرات مادی گرایانه آنان بود که باعث میشد به هیچ عنوان پذیرای امور غیر مادی نباشند

بسم الله الرحمن الرحیم

در شماره پیشین گفتیم که یکی از دلایل سرباززدن قوم نوح از پذیرش دعوت این پیامبر، تفکرات مادی گرایانه آنان بود که باعث میشد به هیچ عنوان پذیرای امور غیر مادی نباشند. همچنین یادآور شدیم که تفکر این قوم در تمام تاریخ جریان دارد و با شدت و ضعف متفاوت در میان افراد و اقوام مختلف دیده‎می ‎شود؛ با این وجود، به نظر می‎رسد مردم آخرالزمان، بیشترین فصول مشترک اعتقادی با قوم نوح را داشته‎باشند. همچنین به رویکرد سکولاریزم و ماکیاولیزم در تفکر قوم نوح اشاره نمودیم و بر این امر تاکید داشتیم که مبنای تفکر جدایی دین از سیاست و همچنین جدایی اخلاق از سیاست بر پایه این دو نگاه قرار دارد. در این شماره در نظر داریم به ویژگی‎های دیگر تفکر حاکم بر قوم نوح اشاره نموده و به بررسی و انطباق آن با تفکر مردم آخرالزمان بپردازیم.

• یوتیلیتاریانیسم

یکی از ویژگی‎های اصلی قوم نوح که در نتیجه تفکرات مبتنی بر سکولاریزم و ماکیاولیزم حاصل می‎گردد، یوتیلیتاریانیسم(Utilitarianism)  به معنای اصالت سود، سودگرایی، منفعت‌گرایی بوده‎است.

 سودگرایان، درستى و نادرستى یک عمل را بر مبناى میزان سود یا خوشى و رفاهى که از آن ناشى مى شود، ارزیابى مى‎کنند. در نظر سودگرایان عمل درست و الزامى عملى است که به بیشترین میزان سود و رفاه براى بیشترین افرادِ جامعه ذیربط بینجامد.

باید گفت منظور از سود در اینجا سود مادی و پول است. بنابراین در این نگاه باید برای بدست آوردن پول تلاش کرده و آن را به هر قیمتی بدست‎آورد.

این تفکر تا آنجا در میان قوم نوح نفوذ کرده بود که برای آنها انجام یک عمل بدون درخواست پاداش مادی، غیر معقول به‎نظر می‎آمد. از این رو حضرت نوح از بدو آغاز دعوت خود، بر این امر تاکید دارد که خواستار دریافت هیچ‎گونه پاداش مادی در ازای دعوت خود  نمی‎باشد:

وَ یا قَوْمِ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مالاً إِنْ أَجرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ (۱)

«و ای قوم من، بر ابلاغ این [رسالت] از شما مالی درخواست نمی کنم، مزد من جز بر عهده خداوند نیست.»

این عبارت و عباراتی شبیه به آن علاوه بر حضرت نوح، توسط پیامبرانی که مانند ایشان قوم خود را مخاطب قرار می‎دادند؛ مانند حضرت شعیب، صالح، لوط و …  بارها استفاده شده‎است که نشان از وجود تفکر یوتیلیتاریانیسم در میان اقوام آنها دارد و پیامبرانشان با تاکید بر این که طلب اجر و پاداش مادی از قوم خود ندارند، خواستار نشان دادن اولویت نداشتن سود مادی بوده‎اند.

اصالت سود مصداق بارزی از حب دنیا به‌شمار می‎آید؛ این‎در حالی‎است‎که حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) در مورد دوستی دنیا می‎فرمایند : «ایها الناس ایاکم و حب الدنیا فانها راءس کل خطیئه و باب کل سیئه و قران کل فتنه و داعی کل رزیه». (۲)

«ای مردم! از دوستی دنیا بپرهیزید که آن سر هر خطا و در هر بلا ومقرون با هر فتنه و کشاننده هر مصیبتی است.»

در نتیجه اگر بر مبنای یک فلسفه کلان الهی زندگی نکنیم لاجرم مجبور به زندگی بر اساس محبت دنیا هستیم.
با این اوصاف، تفکر حاکم بر قوم نوح که اکنون در میان مردم آخرالزمان هم در جریان است، به صورت ماهوی با تفکر شیعه در تناقض می باشد. زیرا تفکر قوم نوح پایه  و مبنا را بر حب و دوستی دنیای مادی بنا نهاده است.

درچاچوب تفکری قوم نوح، اگر کسی کاری را انجام دهد و در ازای آن پولی نخواهد و سود مادی را نیز بدست نیاورد، یا دروغگوست و یا دیوانه، و این همان چیزی بودکه به نوح (علیه السلام) نسبت دادند.

پیروان تفکر قوم نوح در مواجهه با دین، قبل از این که به دنبال کشف حقیقت دین باشند دنبال منفعت هستند. یعنی پیش از آن‎که به دنبال حق و یا باطل بودن آن دین باشند، به دنبال این هستند که «این دین برای آنها چه منفعتی در پی دارد» و این همان انتظار بدست‎آوردن سود مادی بشر از دین یا همان اصالت سود است.

از این روست که امام حسین (علیه السلام) در مورد دشمنان خود که تفکر قوم نوح در آن ها نیز در جریان بوده می‎فرماید: « إنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا، وَالدِّینُ لَعْقٌ عَلَی‌ أَلْسِنَتِهِمْ، یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ؛ فَإذَا مُحِّصُوا بِالْبَلآءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ.» (۳)

«مردم بنده و برده دنیا و جلوه های فریبنده آن هستند و دین لقلقه زبانشان است، تا جایی که گذران زندگی آنها پا برجا باشد، دین را نگهداری می کنند و زمانی که به بلا آزموده شوند، دین داران قلیل اند.»

همان‎گونه که اشاره شد، تفکر قوم نوح در کل تاریخ و در میان تمامی اقوام با شدت و ضعف، وجود داشته‎است. از این‎رو خداوند در سوره توبه خطاب به مشرکانی که زندگی خود را بر پایه این تفکر بنانهاده و با پیامبر اسلام به مخالفت برمی‎خاستند می‎فرماید: «قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی‏ سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ؛

بگو اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان [که اصول مجتمع خویشی انسانند] و اموالی که فراهم کرده اید و تجارتی که از کسادش بیم دارید و جاهای مسکونیی که به آنها دلخوشید [که اصول قوام مالی اجتماع است] از خدا و فرستاده او و جهاد در راه او به نزد شما محبوب ترند پس منتظر باشید تا خداوند فرمان خود را [دستور عذاب شما را] صادر کند، و خدا گروه نافرمانان را هدایت نمی کند.»(۴)

لازم به‎ذکر است منظور از فاسق یعنی کسانی‎که اگر میان دین و دنیای خود مجبور به انتخاب شوند، حتما دنیا را انتخاب کرده و دین خود را فدای آن می‎کنند و این فاسقین بودند که با حسین بن علی (علیه‎السلام) به جنگ پرداخته و سر او را از بدن جدا کردند. این‎دسته از همان ابتدا برای بدست آوردن سود و دستاورد مادی وارد جنگ با امام حسین (علیه‎السلام) شده‎بودند و حتی برای برخی از آنان  کیفیت این سود هم اهمیت چندانی نداشت.

ادامه دارد …

منبع:مصاف

برگرفته از سخنرانی استاد رائفی‎پور / روایت عهد ۲۹/ با کشتی نوح تا کشتی حسین (علیه السلام)

پی‎نوشت:

۱٫ هود/۲۹
۲٫ تحف العقول، ص ۲۱۵
۳٫ تحف‌ العقول‌، ص‌ ۲۴۵؛ و «مقتل‌ خوارزمی‌» ص‌ ۲۳۷
۴٫ توبه/۲۴

 
author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *