چگونه گناه نکنیم( قسمت دوم)-shia muslim-20968

                  

در سلسله مقالات موضوعی «باکشتی نوح تا کشتی حسین (علیه السلام) » برآنیم که در ایام انتهایی ماه صفر، به بررسی میزان شباهت کشتی نجات حضرت نوح با کشتی نجات عالمیان که حسین بن علی (علیه السلام) است بپردازیم و بیاموزیم که چگونه این کشتی می‎تواند ما را از طوفان‎های آخرالزمان حفظ نماید و به یارانی برای حضرت صاحب‎الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدل نماید. در نوشتار پیش رو که اولین شماره از سلسله مد نظر می‎باشد، به عنوان مقدمه به ارائه برخی شباهت‎های قوم نوح با مردم آخرالزمان اشاره خواهیم نمود.

بسم الله الرحمن الرحیم

قرآن کتابی موجز و مختصر است و برای هدایت تمامی انسان‎ها از سوی خداوند نازل شده‎است؛ از این رو ذکر تمامی داستان‎ها و وقایع در آن با هدف عبرت آموزی به مخاطبان و پیروان اسلام ارائه شده‎است.

نکته لازم به ذکر این است که داستان‎ پنج تن از پیامبران الهی که در قرآن آمده است که دارای ویژگی مشترک می‎باشند؛ این پیامبران عبارتند از حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت لوط و حضرت شعیب.

ویژگی مشترک تمامی  این ۵ پیامبر این بوده که آنها قوم خود را مخاطب قرار می‎دادند. بدین معنا که در داستان حضرت ابراهیم، این پیامبر عظیم الشان، عموی خود و نمرود را مخاطب قرار می‎دهد و حضرت موسی فرعون را. یعنی مخاطب این دو پیامبر حاکمان بوده‎اند. اما حضرت نوح تمامی قوم خود را مخاطب قرار داده و با تفکر جاری در قوم خود به مبارزه پرداخته‎است.

بدین معنا که هیچ فرد یا افراد شاخصی در مقابل حضرت نوح وجود ندارند بلکه مخاطب نوح تمامی قوم او هستند. از این‎رو خداوند  ضمن نقل داستان حضرت نوح و سایر پیامبرانی که این ویژگی را دارند از آنها به برادر قوم خود (اخاهم نوح) یاد می‎کند. یعنی تاکید بر این است که یکی از میان خود آنها به پیامبری برگزیده شده‎ و قصد هدایت آنها را دارد.

ویژگی اصلی قوم نوح این بوده‎است که از نظر اعتقادی، خلق و خوی و ارزش‎های اخلاقی، به شدت به مردم آخرالزمان شبیه بوده‎اند و امر خداوند در قبال آنها به گونه‎ای بوده که در نهایت یک تصفیه اساسی صورت می‎گیرد و حتی یک نفر کافر در زمین باقی نمی‎ماند دقیقا همانند وعده‎ای که خداوند در مورد آخرالزمان داده‎است.

لازم به ذکر این  است که طوفان نوح در قرآن به عنوان امر الهی معرفی شده است و قرآن بارها عنوان می‎کند که از این آیات عبرت بگیریم در غیر این صورت باید در پیشگاه الهی پاسخگو باشیم.

• و اما قوم نوح …

قرآن در توصیف قوم نوح می‎فرماید کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلینَ (۱)؛ یعنی قوم نوح، کل پیامبران و اصل پیامبری را تکذیب می‎کردند و این اصل را به کل قبول نداشتند. آنها خداوند را قبول داشته اما قبول نمی‎کردند که خدا واسطه‎ای از میان خودشان به عنوان پیامبر فرستاده‎است و همین امر زمینه مخالفت آنها با حضرت نوح و اصل پیامبری و در نهایت نزول عذاب بر آن‎ها را فراهم آورد و آنها و تفکرات رایج در این قوم را برای تمام آدمیان آیه  و نشانه قرار داد:

وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آیَهً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمینَ عَذاباً أَلیماً (۲) « و قوم نوح را هنگامی که رسولان ( ما ) را تکذیب کردند غرق نمودیم، و آنان را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم و برای ستمگران عذاب دردناکی فراهم ساخته ایم»

شاخصه‎های قوم نوح:

اولین ویژگی اصلی که در میان این قوم بروز و نمود داشته است، پوزیتیویسم (اثبات گرایی) بوده‎ است. این تفکر بر این مسئله تاکید دارد که تمام چیزهایی که می‎بینم برایم اثبات شده‎است و باقی چیزهای نادیدنی برایم قابلیت اثبات ندارد.

در توضیح این اصل و رابطه آن با قوم نوح باید از نوع دعوت این پیامبر الهی در قبال قوم خود، آغاز نماییم.

خداوند در قرآن از شیوه و آغاز دعوت حضرت نوح و پاسخ قوم او بدین صورت یاد می‎کند:

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذیرٌ مُبینٌ (۳)

«و همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم که [به آنها بگو] بی تردید من برای شما [از جانب خدا] بیم دهنده ای آشکارم.»

أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ أَلیمٍ (۴)

«که جز خدا را نپرستید ، که همانا من بر شما از عذاب روزی دردناک بیم دارم.»

در این دو آیه حضرت نوح به سه اصل اولیه دین یعنی توحید، معاد و نبوت اشاره می‎نماید. لازم به ذکر است اولین تشریعی که از سوی خداوند انجام می‎گیرد از زمان حضرت نوح می‎باشد؛ یعنی دین به معنای امروزی که در آن باید و نباید و دستور اجرایی آمده است،  از زمان حضرت نوحآغاز می‎گردید. از این رو اولین پیامبر اولوالعزم حضرت نوح است.

فَقالَ الْمَلَأُ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراکَ إِلاَّ بَشَراً مِثْلَنا وَ ما نَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذینَ هُمْ أَراذِلُنا بادِیَ الرَّأْیِ وَ ما نَرى‏ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبینَ (۵)

«پس اشراف و سران قوم او که کفر ورزیدند گفتند: ما تو را جز بشری مانند خود نمی بینیم [نه فرشته هستی و نه صاحب امتیاز مالی و جاهی] و جز کسانی از فرومایگان ما [آن هم] بی تأمل و به نظر بدوی، کسی را نمی بینیم که از تو پیروی کرده باشد و برای شما هیچ برتری بر خودمان نمی بینیم ، بلکه شما را دروغگو می پنداریم.»

در این آیه واکنش قوم نوح به دعوت الهی را نشان می‎دهد و تاکید می‎دارد که آنها در پاسخ به نوح از فعل (رأی) به معنای (دیدن) استفاده می‎کنند و این نشان دهنده عمق تفکر پوزیتیویسم در نگاه آنان است.

اولین موضع این قوم در مقابل پیامبرشان این بود که عنوان می‎کردند نوح نیز فردی مانند آنها است و هیچ تفاوت ماهوی با آنها ندارد. دقیقا امروزه نیز برخی در قبال پیامبر و امامان شیعه نیز چنین موضعی را می‎گیرند و عنوان می‎کنند که آنان مثل مردم عادی بودند، اما مقداری باهوش‎تر و با کاریزمای بالا بوده‎اند.

دومین موضع این بود که به اطرافیان حضرت نوح ایراد می‎گرفتند و آنها را از طبقات پایین جامعه می‎دانستند.

در زمان پیامبر نیز به اطرافیان ایشان خرده می‎گرفتند و آنها را جوانان و یا بردگان می‎نامیدند.

همان‎گونه که در بالا اشاره گردید، استدلال قوم نوح برای نپذیرفتن پیامبری حضرت،  این  بود که می‎گفتند ما ویژگی خاصی در تو نمی بینیم.

حال این سوال پیش می‎آید که مگر حضرت نوح این ادعا را داشته که ویژگی خارق العاده و یا منحصر به فردی دارد و یا  مثلا انسان نیست که قوم او توقع دیدن یک یژگی عجیب در او داشتند؟

در جواب باید گفت حضرت نوح بارها  بر این نکته تاکید می‎کند که یک انسان است و تنها تفاوت او با دیگران این است که به خدا متصل است:

وَ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدی خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَ لا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَ لا أَقُولُ لِلَّذینَ تَزْدَری أَعْیُنُکُمْ لَنْ یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فی‏ أَنْفُسِهِمْ إِنِّی إِذاً لَمِنَ الظَّالِمینَ (۶)

«من هرگز به شما نمی گویم خزائن الهی نزد من است و غیب هم نمی دانم و نمی گویم من فرشته ام و [نیز] نمی گویم کسانی که در نظر شما خوار می آیند، خداوند خیری به آنها نخواهد داد خدا از دل آنان آگاهتر است [با این حال، اگر آنها را برانم] در این صورت از ستمکاران خواهم بود»

ادامه دارد …

برگرفته از سخنرانی استاد رائفی‎پور / روایت عهد ۲۹/ با کشتی نوح تا کشتی حسین (علیه السلام) 

پینوشت: 
۱٫ شعراء/۱۰۵
۲٫ فرقان/ ۳۷
۳٫ هود /۲۵
۴٫ هود/۲۶
۵٫ هود/ ۲۷
۶٫ هود/ ۳۱

author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *