فتاوای حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در خرافات موجود
سؤال ۱ـ آیا دود کردن اسپند براى جلوگیرى از چشم بد صحّت دارد؟
جواب: صحّت ندارد; ولى مى گویند: (دود اسفند فضا را ضدّ عفونى مى کند، و مفید است.)
سؤال ۲ـ نظر جنابعالى درباره فال حافظ چیست؟
جواب: فال اعتبارى ندارد.
سؤال ۳ـ اگر فال قهوه براى کار مشروعى انجام شود، چه حکمى دارد؟ مثلا از این طریق گمشده اى را پیدا نموده، یا گره اى را باز کند. در این صورت پول حاصل از آن چه حکمى خواهد داشت؟
جواب: فال قهوه و امثال آن از خرافات است، و شرعاً اعتبارى ندارد، و گرفتن پول در مقابل آن جایز نیست.
سؤال ۴ـ اخیراً آش بى بى سه شنبه، بى بى نور، بى بى حور، که نماز و آداب مخصوصى دارد، رایج شده است. نماز آن صبح سه شنبه قبل از اذان ظهر خوانده مى شود، و یک حمد و سه قل هو الله دارد، که به صورت ۵ رکعتى خوانده مى شود! ضمناً آرد و حلواى این سفره را نباید نامحرم و پسر نابالغ و آسمان، ببیند! نظر شما در این مورد چیست؟
جواب: اینها خرافات است; و عمل به آن خلاف شرع است. مردم را با زبان خوب مطّلع کنید، تا این کارها را ترک کنند.
سؤال ۵ـ در بعضى از نقاط کشور، درختهایى از قبیل درخت گز و انگور مشاهده مى شود، که عدّه اى از عوام نخ هایى به آنها گره مى زنند، و اعتقاد به تقدّس، یا شفا گرفتن، یا روا شدن حاجت، و بعضاً شفاعت توسّط آن درختان دارند! و مى گویند: (در صورت کج اعتقادى و شک نسبت به درخت، حادثه ناگوارى براى شخص پیش مى آید!) عدّه اى درختان مزبور را متعلّق به امام على(علیه السلام)، یا حضرت ابوالفضل(علیه السلام)، یا دیگر اولیاى الهى دانسته، و مى گویند: (ما به این درخت ها معتقد بوده، و توسّل جسته، و حاجت گرفته ایم. و کسانى که درختان مزبور را سوزانده اند، مصیبتى به آنها، یا فرزندان، یا بستگانشان رسیده، یا بیمار شده اند.) خواهشمند است بفرمایید:
اوّلا: عقیده به تقدّس این گونه درختها صحیح است، یا باطل؟
ثانیاً: گره زدن نخ، یا بستن پارچه به این درختها، و گرفتن حاجت از آنها جایز است؟
ثالثاً: آیا سوزاندن، یا از بین بردن چنین درختانى به عنوان مبارزه با خرافات، باعث گرفتارى و مصیبتى براى سوزاننده، یا بستگان او، خواهد شد؟
جواب: این اعتقادات قطعاً از خرافات است، و حاجت خواستن از آنها نوعى شرک مى باشد، و بر همه لازم است نهى از منکر کنند، و پاداش خود را از خداوند بخواهند.
سؤال ۶ـ هر از گاهى ورقه اى به این مضمون پخش مى شود که:
(شیخ احمد نامى در مدینه، پیامبر(صلى الله علیه وآله) را خواب دیده، و ستاره اى در آسمان ظهور مى کند، و در توبه بسته مى شود، و… هر کس بنویسد این طور، و اگر ننویسد آن طور مى شود.) آیا این اوراق اعتبارى دارد، و باید به آنها توجّه کرد؟
جواب: این اوراق مجعول و بى اساس است، و سالهاست که به دست افراد مرموزى پخش مى شود.
سؤال ۷ـ اخیراً در یکى از روستاهاى استان خراسان شخصى پیدا شده، که در حالت خاصّى فرو مى رود (خلصه مانند) و از عالم غیب خبرهایى مى دهد، که با واقعیّت مطابقت دارد! به عنوان مثال، آدرس جمعى از سارقین را مى دهد، اتومبیلهاى گم شده را کشف مى کند، بعضى از بیماریها را معالجه کرده، و بعضى از قتل ها را فاش نموده، و قاتلها را معرّفى مى نماید! با توجّه به آیه کریمه: (لا یَعْلَمُ الْغَیْبَ اِلاّ هُوَ) لطفاً بفرمایید:
الف) آیا آنچه درباره او گفته مى شود حقیقت دارد، یا برنامه خاصّى در میان است؟
ب) اگر خرافه است، چگونه با بعضى از واقعیّات جور در مى آید؟
ج) آیا ارتباط با ارواح میّسر است؟
جواب: این گونه افراد ممکن است گاهى درست بگویند، ولى بسیار مى شود که خلاف واقع خبر مى دهند، و این مسأله به تجربه ثابت شده است. و ارتباط با ارواح ممکن است، ولى اینها که مدّعى هستند غالباً در اشتباهند. در این زمینه مى توانید به کتاب ما (عود ارواح و ارتباط با ارواح) مراجعه کنید.
سؤال ۸ـ در بعضى از نقاط استان ما، رسوم و عقائد غلطى وجود دارد، که مشکلات فراوانى براى مردم ایجاد کرده است. مثلا ازدواج و اجراى صیغه عقد را در سیزده روز اوّل فروردین جائز نمى دانند، و معتقدند که چنین ازدواجى نحس است! همچنین این ایّام را براى عروسى نحس مى دانند! مورد دیگر، که اخیراً مشکلى را نیز براى خانواده خود ما پیش آورده، این است که مى گویند نباید دو خواهر با دو برادر ازدواج کنند، زیرا این کار باعث مى شود در شب اوّل که عروس به خانه داماد مى رود، خواهر دوّم، یا یکى از دو خواهر، از دنیا برود! نظر شما چیست؟
جواب: آنچه در بالا نوشته اید، جزء خرافات است، و هیچ اعتبارى ندارد. توکّل بر خدا کنید، و به این گونه مطالب اعتنا نکنید.
سؤال ۹ـ در یکى از نشریّات از قول جنابعالى، که با بررسى ریشه تاریخى سیزده بدر، آن را یک مراسم خرافى معرّفى کرده بودید، چنین آمده است:
(مراسم خرافى سیزده بدر را بررسى کردم، سرچشمه اش از نظر تاریخى به اصحاب الرّس، که در قرآن به آن اشاره شده، بر مى گردد. به حالات اصحاب الرّس در تفاسیر اشاره شده، و در یکى از شروح نهج البلاغه نیز داستان مفصّل آن را چنین یافتم: دوازده شهر یا آبادى بود، که هر شهر و آبادى به یکى از ماههاى سال خورشیدى نامیده شده بود; آیین مردم آن شهرها بت پرستى بود. درختان صنوبر را پرستش مى کردند. زیرا صنوبر منبع درآمد خوبى براى آنها بود. روز اوّل سال، همه مردم از تمام دوازده شهر یا روستا در شهر فروردین جمع مى شدند، و مراسم جشنى داشتند. فردا به شهر اردیبهشت مى رفتند، و در آنجا مراسمى داشتند. روز سوّم به آبادى خرداد مى رفتند…، تا به آبادى اسفند که مى رسید، دوازده شهر تمام مى شد; روز سیزدهم دسته جمعى از آبادیها خارج شده، به بیابانها مى رفتند، و مراسم سیزده و جشن و پایکوبى و آلودگى به انواع مفاسد را در آنجا برگزار مى کردند. بنابراین سیزده بدر سنّتى بوده که از بت پرستان باقى مانده است، همانطور که مراسم شب چهارشنبه سورى، که احترامى براى آتش قائل مى شوند، سنّتى از آتش پرستان است.) خواهشمند است صحّت و سقم این مطلب را بیان فرمایید.
جواب: آنچه از ما نقل شده اجمالا صحّت دارد.
سؤال ۱۰ـ چند سالى است حرکتى در برخى مساجد رواج یافته، که به نظر مى رسد ترویج نوعى خرافه باشد. ماجرا بدین قرار است که در شب اوّل ماه ربیع الاوّل، از حدود نیمه شب تا اذان صبح، افرادى (که غالباً خانمها هستند) با در دست داشتن شمع، پشت درب مساجد تجمّع نموده، و با کوبیدن درب مساجد به صورت آهسته، و خواندن اذکارى، توسّل جسته و حاجات خود را طلب مى نمایند. و این حال تضرّع در هنگام اذان صبح به اوج خود مى رسد. کسانى که به این شیوه عمل مى کنند، آن را مستند به شنیده هاى خود از بعضى خانمهاى جلسه اى، و هدف از آن را رفع همّ و غم، و برآورده شدن حاجات، و تسلّى دل حضرت زهرا(علیها السلام)مى دانند. لطفاً بفرمایید:
۱ـ آیا اساساً چنین عملى مستند روایى دارد؟
۲ـ آیا چنین عملى (که در حال گسترش مى باشد) مى تواند به عنوان یک حرکت شایسته مورد تأسّى دیگران قرار گیرد؟
۳ـ در صورتى که عمل فوق از جمله خرافات، و یا خدایى نکرده نوعى بدعت باشد، وظیفه ائمّه جماعات و متدیّنین در این خصوص چیست؟
جواب: با توجّه به این که این عمل در روایات معصومین(علیهم السلام) وارد نشده، انجام آن به عنوان یک امر مستحبّ شرعى جایز نیست، و سزاوار است ائمّه محترم جماعات مردم را به سوى مراسم و توسّلاتى دعوت کنند که در روایات معصومین(علیهم السلام) وارد شده است، و گرنه ممکن است افراد منحرف براى وهن مذهب هر روز امر تازه اى اختراع نمایند، و ناآگاهان را به سوى آن دعوت کنند.
سؤال ۱۱ـ در تعطیلات نوروزى به کتابهایى برخوردم که در مورد نقوش و مانند آن بحث کرده بود، و حتّى در مورد این که چگونه (بعنوان مثال) محبّت کسى را به دل شخص دیگرى بیندازیم، مطالبى آورده بود. یا مثلا نقشى منسوب به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)کشیده، و در ذیل آن نوشته بود: (اگر کسى در طول عمر، یک مرتبه به آن نگاه کند، بیمه مى شود.) آیا این مطالب صحّت دارد؟
جواب: این گونه مطالب اعتبارى ندارد، و در کتابهاى معتبر نیست.
سؤال ۱۲ـ بعضى از خواهران در جلسه دعا، ختمى به نام حضرت جواد الائمه(علیه السلام)انجام مى دهند. به این ترتیب که دعاى توسّل را قرائت نموده، و هنگامى که به نام امام نهم(علیه السلام) مى رسند، حدود یکصد مرتبه (یا جواد الائمه ادرکنى) مى گویند. سپس دعا را ادامه داده، و ذکر مصیبت مى کنند. شالهاى سبزى هم تهیّه، و به صورت گرو در اختیار سایرین قرار مى دهند. تا این ختم را نذر نموده، و به جا آورند، و حاجت بگیرند. صندوقى هم به این نام مبارک تهیّه، تا به آن هیأت کمک شود. نظر مبارک را بفرمایید.
جواب: این کار، کار صحیحى نیست. خواهران مى توانند دعاى توسّل را از اوّل تا به آخر مطابق آنچه در کتاب دعا آمده بخوانند، و ان شاء الله نتیجه خواهند گرفت.
سؤال ۱۳ـ شخصى، که زندگى عادى خود را مى گذرانده، ناگهان دچار مشکلات عدیده مى گردد! یکباره افسردگى، ناراحتى هاى عصبى، کم خوابى و بى حوصلگى، نظم زندگى اش را از هم مى پاشد! با مراجعه به چند پزشک متخصّص اعصاب و روان، نه تنها هیچ گرهى از کار او گشوده نمى شود، بلکه روز به روز حالش بدتر مى شود، تا بالاخره از مراجعه به پزشک نا امید، و به یک ساحر معروف مراجعه مى کند. وى پس از سعى و تلاش زیاد، مى گوید: (کسى تو را سحر کرده، شاید به زودى عمرت به سر آید!) ساحر معروف، با همدستى یک ساحر دیگر، چند عدد تعویذ و دعا را کشف مى کند، که اسم آن شخص روى آن نوشته شده، و همراه با اشیاى عجیب همچون فولاد، سوزن، استخوان و مانند آن، در یک جا قاب شده بود. ساحر با این که با آن شخص آشنا نیست، اسم کسى که این کارها را کرده به او مى گوید، او هم به یقین رسیده که عامل این سرگردانى و بدبختى همان شخص است. حال با توجّه به این که تمام زندگى وى از هم پاشیده (البتّه بعد از پیدا شدن و پاره شدن کاغذهاى مذکور حالش بهتر شده است) و اگر کمک ساحران نبود تا چند روز دیگر رشته زندگى اش از هم پاشیده مى شد. عامل این بدبختى ها و رنجهاى وى چه تاوانى باید بپردازد؟
جواب: قول ساحران اعتبارى ندارد، به آن اعتنا نکنید. دستورى به شما مى دهم، اگر عمل کنید حال شما ان شاء اللّه خوب خواهد شد: نمازها، مخصوصاً نماز صبح را اوّل وقت بخوانید، و بعد از نماز صبح دست راست را روى سینه بگذراید، و هفتاد مرتبه (یا فتّاح) بگویید. سپس ۱۱۰ مرتبه صلوات بفرستید. در هر شبانه روز پنج مرتبه آیه الکرسى بخوانید، و به خود بدمید. و هر وقت گرفتار ناراحتى فکرى شدید، ذکر (لا حول و لا قوّه الاّ باللّه) را بگوئید. این برنامه را تا چهل روز ادامه دهید، ان شاء اللّه مشکل شما برطرف خواهد شد.