شهید پناهی فرمانده گردان «امام محمد باقر (علیه السلام) »و شهید بیژنی معاون گردان بودند .این دو بزرگوار پسر خاله بودند و هردوازخصوصیات مشابهی برخوردار بودند.این عزیزان بسیار مهربان و خوش اخلاق بودند و در بین آشنایان و اقوام خودشان محبوبیت خاصی داشتند درعین حال هر دو بسیار شجاع ، نترس و با شهامت بودند واز روحیه مبارزه طلبی و دلیلی بسیاری برخوردار بودند .بیشتر اوقات هر کدام از دیگری از دیگری به عنوان حامی ویاری دهنده ی بزرگی در ماموریت ها یاد می کرد . در همین راستا قبل از عملیات کربلای 5 وقتی بحث و بررسی ماموریت گردان در میان بود که موفق به اجرای مأموریت محوله می شوند یا نه؟ شهید پناهی در جمع تعدادی از نیروها و «کادر » گردان اعلام کرد :« با توکل بر خدا و پشتیبان شیری مثل شهید بیژنی هرگونه مأموریت سخت و مشکلی را با موفقیت انجام خواهیم داد وبا شهامت و شجاعتی که از ایشان سراغ دارم، دشمن قادر به مقابله با ما نخواهد بود.»
خدا خواسته بود که شب عملیات هردو در جوار هم جان خود را به معبود خویش هدیه نمایند.
*شهید: فریبرز پناهی فرزند: بارونی ؛ هبوط 1338؛ عروج: 1365/10/21 ؛ محل شهادت: شلمچه؛ آخرین مسولئیت: فرمانده گردان
حدیث عشق: « به برادرانم وصیت می کنم که مبادا مرگ من در زندگی شما خدشه ای وارد کند .نگران نباشید، بلکه خوشحال و راضی باشید و شکر خدای را به جای آورید. در تربیت فرزندانم کوشا باشید.همسرم! در ناملایمات زندگی صبور و بردبار باش، زیرا خدا با صابران است.»
برگرفته شده از کتاب همسایه های حماسه ، مجموعه خاطرات شهدای دفاع مقدس استان کهگیلویه و بویر احمد.
برای شادی ارواح طیبه شهدای گرانقدراستانمون و همه شهدای عزیزصلوات
خاطره از بیژن علم الهدی
احسنت درود بر شما…
عجب دکلمه ای برا خودتون نوشتید …جالب بود در پناه امام زمان باشید…