پرسش هاوپاسخ های ولایت فقیه

پرسش:آیاصحیح است که بگوئیم امام خامنه ای؟دلیل گفتن کلمه امام راتوضیح دهید.untitled

پاسخ:توضیح مختصردرموردلفظ امام: امام(به كسر)وامام(به فتح)هم ريشه ‏اند.”اَمام”(به فتح) به معناي جلووروبه روو”اِمام”(به كسر) به معنای پيشواوجلودار،آن كه از اوپيروي مي شود(خواه انسان باشد يا كتاب ياچيزديگر)اين شخص ياچيزپيروی شده ممكن است حق باشدياباطل..عرب‏هابه ريسمانی كه بَنّاهابه ديوارمی كشندتاديوارراست بناگردد، “اِمام” مي گويند.قرآن خودرااِمام معرفی می كند.(يس آيه(12 نيزبه پيشوايان هدايت وعصمت(انبياآيه 73) وديگرپيشوايان(حق ياباطل)امام اطلاق می كند. درعرف اسلامی به كسی كه درنمازجماعت جلوداراست وديگران ازاودرنماز خواندن پيروی می كنند،امام جماعت می گويند. نيزبه پيشواوعالِم مذهبی،امام گفته می شود،مانند امام فخر رازی،امام ابوحامد محمدغزالی،امام بخاری . به پيشوای سياسی نيزامام گفته می شود،مانندامام موسی صدر(رهبرشيعيان لبنان). بر آيت اللَّه خامنه ای چون پيشوای مذهبی، سياسی ورهبرانقلاب اسلامی ايران است امام اطلاق مي شود. طبق همين معنااطلاق امام به آيت اللَّه خامنه‏ای روااست. اگردرعرف ماايرانيان متداول نيست كه به ايشان امام خطاب كنيم،امّادرعرف عرب زبانان اين اطلاق شايع است.عرب‏ها به آيت اللَّه خامنه‏ ای، امام خامنه ‏ای مي گويند. علاوه براين‏ درفرهنگ شيعه ودراصطلاح خاص علم كلام،واژه امام و امامت از يك بار معنایی ويژه‏ای بهره‏منداست. دراين فرهنگ امام آن انسان برگزيده‏ای است كه ازسوی خداوندبزرگ رهبری امت رادردست داردوازملكه عصمت بهره‏منداست.امام بدين معنا بعد ازپيامبر(ص) دردوازده تن منحصر است.
اطلاق كلمه امام به رهبر كبير انقلاب آيت اللَّه خميني بدين معنا نيست كه ايراد گرفته شود مگر ما از دوازده امام بيشتر داريم كه به آيت اللَّه خميني امام گفته مي شود. اين ايراد در واقع خلط بين اين چند معنا است. چون در فرهنگ شيعه امامت از بار معنايي خاص بهره‏مند است و با اطلاق كلمه امام، امام معصوم در ذهن تداعي مي كند، بدين جهت براي ما شيعيان ايران سنگين و نا مأنوس بود كه كلمه امام را به آيت اللَّه خميني اطلاق نماييم. بدين جهت در آغاز مي گفتند: نائب الامام خميني؛ يعني آيت اللَّه خميني عنوان نايبِ عام امام مهدي(عج) را دارد، چون كه فقيهان با شرايط خاص در دوره غيبت كبري نايبان امام مهدي(عج) مي باشند. در جريان مبارزات اسلامي ملت ايران برخي از شخصيت‏هاي مذهبي اعلان كردند كه به آيت اللَّه خميني امام (به معناي رهبر و پيشوا) گفته شود و كم كم اين عنوان برايشان از مقبوليت اجتماعي بهره‏مند شد. در نتيجه منظور كساني كه به اين بزرگواران امام اطلاق مي كنند روشن است و ممانعت از اين عمل نياز نيست و اين معنا ربطي به امامت مصطلح در نگاه متكلمين ندارد.
اما علت گفتن امام برای رهبری: دلیل اول : غربی‌ها باسه کلیدواژه‌ی آزادی،دموکراسی وحقوق بشرافکارعمومی رااداره می‌کردند.شرقی‌هابادوکلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا باامپریالیسم وبرابری.امام خمینی(رحمت الله علیه)پنج کلیدواژه‌ ی قرآنی را درمقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند. « امامت محوری، امّت گرایی، عدالت گستری، و دوقطبی مستکبرین _ مستضعفین » اساس تئوری و پنج کلید واژه امام بود. اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه امام راحل بود. سیستم امت- امامت حرف جهان شمول اسلامی بود که در عرصه‌ سیاست احیاء شد.
دلیل دوم : ده سال هرکاری کردیم،یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید«امام خمینی»،نشد!همه می‌گفتند(آیت‌الله خمینی.( سال59 به یکی ازاساتیدیهودی آلمان گفتم«استاد!چرارسانه‌های شما نمی‌گویند:(امام خمینی؟( خنده‌ای کردوگفت«آخرمابعضی چیزهارامتوجه شدیم!».کیف‌اش رابازکردویک کتاب درآورد.ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت: آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم “امام”، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی “امام” قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم “رهبر”، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین وموسیلینی وهیتلرقرارمی‌دهیم. کلمه‌ی “رهبر” به نفع ما و کلمه‌ی “امام” به نفع آقای خمینی است.ازطرف دیگراگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم “آیت‌الله”، اما “امام” یک بارمعنوی دارد!ازطرفی ایشان آن طورمی‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیارادورخودش جمع بکند!».با این صراحت این رابه من گفت. یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
دلیل سوم : شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید آیت الله بهشتی (رحمت الله علیه) کلمه‌ی امامت رادرقانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی (رحمت الله علیه) گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان (علیه السلام) و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!؟وقتی امام خمینی از دنیا رفتند آقایی آمدند پنج روز پس از رحلت امام خمینی (رحمت الله علیه) در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند: جمله اولی که گفتند این بود: «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان “امام” بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام(رحمت الله علیه) حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم” امام!” انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود: «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام (رحمت الله علیه) نه مرجع است و نه امام .
کلید واژه های اول و دوم (امامت و امت)وقتی ایشان جای(امام) گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت – رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت – امامت امام خمینی (رحمت الله علیه) را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند و هموطن». کلید واژه سوم (عدالت گستری)اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله) و علی مرتضی (علیه السلام) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم. کلید واژه های چهارم و پنجم (مستکبرین و مستضعفین)در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند! این گونه پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی(رحمت الله علیه) که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند. تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام راحل (امامت محوری، امّت گرایی، عدالت گستری، و دوقطبی مستکبرین _ مستضعفین) – که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیاء نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است. حالا کلید واژه هایی را که امام خمینی(رحمت الله علیه) از قرآن کریم جایگزین آن پنج کلید واژه کردند را فهمیدیم که اصولا الان هم باید سر مشق زندگی ما و اساس تمام حرکات دینی و سیاسی ما باشد اما در این زمان می بینیم که خبری از آن پنج کلید واژه در زندگی ما نیست. چرا؟مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!».
اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم ! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و… بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلا کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود . آیت‌الله سید محمدباقر حکیم (رحمت الله علیه) پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!؟اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید: «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف!(1)

1 نظر در “پرسش هاوپاسخ های ولایت فقیه-1

  1. سلام بر رحیمی احسنت عالی وجالب بود…موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *