خواهران مبلغ, مناسبات

وفات حضرت زینب کبری (علیهاالسلام)

السلام علیک یا بنت امیرالمومنین

th

    السلام علیک یا بنت فاطمة و خدیجه السلام علیک یا ام المصائب السلام علیک یا عقیلة بنی هاشم

کوه صبر و استقامت                      قرعه غم شد به نامت

صبر از صبرت زبون شد                کربلا داغت فزون شد

وارث غم های زهرا                    مونس شبهای زهرا

کوفه بر قلبت شرر زد                   ماه تو ازنیزه سر زد

حضرت زهرا (علیهاالسلام) از رسول خدا(صلی اله علیه و آله) سوال کرد : کسی که بر زینب گریه کند چه ثوابی دارد ؟ پیامبر در جواب فرمود : کسی که بر زینب (علیهاالسلام) و مصایب او گریه کند مانند کسی است که بر حسین (علیه السلام) گریسته باشد .

سلام به نام زینب که نه تنها زینت پدر گردید ، بلکه زینت اسلام نیز شد . سلام و درود بی کران به روان پاک علمدار اسرای کربلا که با نطق های بلیغش ، پیام قیام شهدای کربلا را به گوش عالم رسانید و تبلیغات مسموم بنی امیه را بر علیه اهل بیت (علیهم السلام) خنثی ساخت .

سلام به خاطرات حضرت زینب کبری (علیهاالسلام) . سلام به خاطرات شیرین و کوتاه او که فقط چند سال از ایام کودکی او را شامل می شود .

آری ، خاطرات خوش زینب بسیار کوتاه بود . که این هم مقداری از زندگی او را که همراه با رسول گرامی اسلام و پدرو مادر عزیزش بود شامل می شود .ولی این مدت به تندی گذشت .

آری ، با رحلت پیامبر اکرم ابر غم بر خانه ی زینب (علیهاالسلام) با گریه های طولانی مادر سایه افکند و خاطرات تلخش آغاز گردید ودر روح پاکش یکی پس از دیگری نقش بست . گریه های مادر قلب کوچک زینب را می لرزانید و اشک های مداوم او اشک زینب را جاری می ساخت .

هنوز داغ رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سینه اش را می سوزاند که نا گهان شاهد ظهور کینه های در سینه خفته ی منافقان گردید و ماجرای غم انگیز ضربت خوردن مادر ، به آتش کشیدن در خانه ، بسته شدن دست های پدر و در نهایت ، شهادت مادر قلب او را بیش از پیش جریحه دار نمود .

images (9)

آری کودک دلبند زهرا (علیهاالسلام) داغ دار شد و این جانکاه زانوهای لرزان و دستان کوچک او را به سینه چسبانید . او در عزای مادر باید زانوی غم در بغل بگیرد و یتیمانه از یتیمان مادر پرستاری نماید .

خاطره ی تلخ تشییع جنازه ی غریبانه ی مادر ، در دل شب و خاطره ی گریه های آهسته در شب تدفین مادر ، در صفحه ی دل دختر امیرالمومنین نقش بسته است .

ایام به تلخی سپری شد . تا اینکه شاهد فرق شکافته ی پدر گردید ودر ماتمش سوخت . هرچه از عمر زینب (علیهاالسلام) می گذشت ، خاطرات تلخ رو به فزونی می رفت . طولی نکشید که شاهد طشت خون آلودی بود که پاره های جگر برادر در آن می ریخت . او می سوخت و تحمل می کرد تا اینکه محکم ترین ضربه بر او وارد گردید و او را بی تاب ساخت و آن در زمانی بود که به همراه حسین عزیزش به کربلا رفت . کربلا کمر زینب را شکست . کربلا موی زینب را سفید کرد . کربلا هستی زینب را به باد داد . نام کربلا تمام وجود زینب را به درد می آورد .

نوشته اند : بعد از حادثه ی کربلا عمر زینب (علیهاالسلام) دوام چندانی نیاورد . و با بسته شدن پرونده ی کربلا ، پرونده ی عمر زینب نیز بسته شد.

البته با باز شدن نام کربلا و حسین نام زینب هم بر زبان ها می افتاد این سه نام (حسین ، کربلا و زینب ) هرگز از هم جدا نخواهند گردید . بالاخره در سال 62 ه. ق دفتر خاطرات زینب (علیهاالسلام) بسته شد و عزیز فاطمه با کمری خمیده ، قلبی سوخته ، زانوهایی خسته ، بدنی رنجورو چشمانی گریان به دیدا یاران شتافت .

منم زینب که هست صبوری کار من                                            

                          همه عشق حسین هست در دل بیدار من

images (11)                   

مطالب مرتبط

1 نظر در “وفات حضرت زینب کبری (علیهاالسلام)

  1. سلام ودرود بر لله …خواستم ویرایش کنم …سلیقه شما بهتر بود…موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *