تکامل انسانی اساس برنامه هاي حکومتی امام علي (ع)
در طول حكومت حضرت علي (ع) ، يك تناقض اساسي بين سياستهاي امام (ع) و افكار و سنتهاي مردم جامعه وجود داشت . امام (ع) مي خواست با مبنا قرار دادن قرآن و سنت،جامعه را بر اساس موازين اصولي ، عقلي و انساني اداره كند ولي سنتهاي مخرب ، غلط و دست و پاگير موجود كه طي قرون متمادي شكل گرفته و مردم بدانها خو كرده بودند مانع از اجراي سياستهاي امام علي (ع) مي شد . آن حضرت چيزي را مي خواست و مردم چيز ديگري را دنبال مي كردند . امام خطاب به مردم مي فرمود :
بيعت شما مردم با من بي مطالعه و ناگهاني نبود ، و كار من و شما يكسان نيست . من شما را براي خدا مي خواهم و شما مرا براي خود مي خواهيد . اي مردم ! براي اصلاح خودتن مرا ياري كنيد . به خدا سوگند ! كه داد ستمديده را از ظالم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگيرم و به آبشخور حق وارد سازم ، گرچه تمايل نداشته باشد .
اما جامعه و مردم ظلم پذير و ظالم پرور ، كه از شعور ، شناخت و آگاهي بهره بردند به خاطر مصالح شخصي يا هر دليل ديگري ، حاضر به رهايي از اين منجلاب ذلت نبوده و معاويه ها را مي طلبيدند تا با حيله ، تهديد و تطميع ، فكر آنها را ربوده و روحيه اطاعت مطلق كوكورانه را در آنها بارور سازد . استقبال مردم از اين گونه افراد به اين دليل بود كه اطاعت بي چون و چرا و رسيدن رؤساي قبايل به مقام و مال فراوان ، به مراتب برايشان آسانتر از انديشيدن و انتخاب راه صحيحي بود كه گاهي به ضرر آنان تمام مي شد .
ميزان آزادي و جسارتِ اظهار نظر كه علي (ع) در جامعه به وجود آودره بود موجب شده بود كه در اجراي بسياري از برنامه هايي خود به شدت تحت فشار مردم باشد . مردمي كه ظرفيت و لياقت آزادي را نداشتند و فقط يك بعد از آن را گرفته بودند و آن فرياد و اعتراض بر ضد و عليه امام (ع) بود .
سياست امام (ع) اين بود كه باز در سايه هيمن آزادي كه انها لايقش نبودند افكار آنها را رشد داده و جامعه را بر اساس موازين اصولي ، عقلي و انساني اداره كند ولي سنتهاي مخرب ، غلط و دست و پاگير موجود كه طي قرون متمادي شكل گرفته و مردم بدانها خو كرده بودند مانع از اجراي سياستهاي امام علي (ع) مي شد .
سياست دوم امام علي (ع) جايگزيني ارزشهاي نوين عقلاني و درستي بود كه از دين اسلام نشأت گرفته بود . در اين مرحله ، امام سعي مي كردند از راههاي مختلف سطح فرهنگ و آگاهي مدم را بالا برده و معيارها و ارزشهاي غقلايي اسلام را وارد جوهره فكري مردم سازد . امام (ع) نمي خواست مردم در جهل ، بدبختي و تعصبات كور باقي بمانند وبي چون و چرا از او اطاعت نمايند ، بلكه اطاعتي را مي خواست آگاهانه ، با شناخت و بينش ، براي رسيدن به اهدافي معين و جامعه اي با سطح آگاهي و شعور اجتماعي بالا ، مردمي كه بدانند كجا و در چه موقعيتي بوده و چه مي خواهند انجام دهند .
امام علي (ع) مردم را مورد خطاب قرار مي دهد كه چرا گوسفند صفت ، سر به زير مي چريد و هر طرف فرمانتان مي دهند ، روان مي شويد در حالي كه افراد سود جو و دشمنانتان شما را رها نكرده و هوشيارند .
يكي ديگر از تلاشهاي حضرت در راستاي اشاعه ارزشهاي عقلاني ، رواج علم و علم گرايي در جامعه بود ، امام سعي مي كرد كه يك بينش علمي را در بين عموم مردم و زندگي روزمره آنها به وجود آورد امام علي (ع) مي فرمايد :
تعجب مي كنم كه مردم وقتي شب غذايي جلويشان مي گذارند چراغ روشن مي كنند تا ببينند چه چيزي در شكم خود داخل مي كنند ولي به غذاي روح اهتمام نمي ورزند به اينكه بوسيله علم ، چراغ خدهايشان را روشن كنند تا از پيامدهاي جهالت در امان بوده و اعمال و اعتقاداتشان از گناهان مصون بماند .
يكي از مهمترين موانع رشد ، توسعه و كمال ، سنت هاي غلط و خرافاتي است كه در جان مردم رسوخ كرده و جامعه دست به گريبان آنهاست ، هدف امام علي (ع) زدودن اين خرافات و پايه گذاري زندگي مردم بر اساس عقل و علم بود ، هنگام حركت امام (ع) و سپاهيانش به سوي نهروان ، يكي از منجمين گفت : من بر اساس علم ستاره شناسي مي گويم كه ترس اين وجود دارد كه اگر در اين هنگام حركت كني به مقصود خود نرسي ، امام اينگونه افكار را رد كرد .
اگر چه ممكن است پيشگوئيهاي نجومي يا جادو ، در مواردي صحيح اشند . ولي امام نمي خواهد جامعه را دچار اينگونه مسائل كند كه جز فلاكت و بدبختي و سودجويي دروغگويان چيزي به دنبال نخواهد داشت . امام علي (ع) علم نجوم را تا جايي كه موجب رشد فهم و آگاهي بشر و استفاده هاي معقول و علمي باشد جايز مي داند .
از ديگر سياستها و برنامه هاي حضرت علي (ع) در جهت رشد و تعالي فرهنگ جامعه ، حاكم نمودن عقل ، منطق ، مفاهمه و گفتمان بين افراد و گروههاي مخالف و متعارض بود . از ديدگاه امام توهين ، دشنام ، اهانت و تهمت و… اعمال زشتي است كه نسبت به هيچ كس حتي دشمنان خدا و قرآن جايز نيست.
امام (ع) معتقد است كه حتي با دشمنان خود نيز برخورد منطقي داشته باشيم . بايدعيوب ، خيانتها و بديهاي او را با استدلالات عقلي در جامعه بيان كنيم و اگر اين دشمن از خودمان (هم وطن يا مسلمان) بود بايد دعا كنيم كه خدا او را هدايت كرده و خون ما و آنان را حفظ نمايد .
سلام بر دلاوری ودرود بر شما عالی بود موفق باشید. 😛
سلام…سپاسگذارم…!