به نام خدایی که یادش آرامش بخش دلهاست …
اعتقاد وشناخت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه )تنها راه خوشبختی .
شخصی به نام علی بن حسن بن سابور گوید :سالی در سامرا در زمان امام حسن عسکری (علیه السلام )خشکسالی شد خلیفه به وزیر واهل کشور دستور داد تا برای نماز استسقا (طلب باران )به بیرون شهر بروند مردم سه روز پشت سر هم برای نماز استسقا به بیرون شهر رفتند و دعا کردند ،ولی باران نبارید .روز چهارم جاثلیق به همراه مسیحیان وعده ای از راهبان به سوی صحرا رفتند ،در میان آنها راهبی بود . همین که او دست بر دعا برداشت بارش باران از آسمان شروع شد وقتی مردم این صحنه را دیدند ، به شک وتردید افتادند ولز این امر شکفت شده و به دین مسیحیت متما یل شدند
این قضیه به خلیفه رسید وی ناگزیر واز روی اجبار از امام حسن عسکری (علیه السلام )که در زندان بودند .!!!یاری طلبید،او ماموری را بهنزد ایشان فرستاد و ان حضرت را از زندان آزاد کرد وگفت: امت جدت را دریاب که هلاک شدند . امام حسن عسکری (علیه السلام )فرمود :من فردا بیرون می روم و ان شا ء الله شک و تردید را از بین می برم .روز سوم جاثلیق به همراه راهبان به سوی صحرا رفنتد . امام حسن عسکری (علیه السلام)نیز به همراه عده ای از یارانش به صحرا رفتند ،وقتی حضرت چشمش به راهب افتادو دید که دستش را برای دعا بلند کرده است ،به یکی از غلامانش دستور دا د تا دست راست او را نگه دارد و انچه میان انگشتانش است را بگیرد .