زندگینامه مرحوم آیت الله عبدالکریم حقشناس
مرحوم آیت الله عبدالکریم حق شناس(تهرانی) در سال 1338 ه.ق برابر با 1298 ه.ش در تهران در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود.
تحصیلات
وی تحصیلات مقدماتی و ادبیات را در محضر آیت الله حاج شیخ محمدرضا تنكابنی فرا گرفت و عرفان را نیز از محضر آیتالله شاهآبادی تلمذ كرد. ظاهرا بخشی از معقول را نیز غیر از درس آیتالله شاهآبادی از محضر آیتالله میرزا مهدی آشتیانی مدرس بزرگ حكمت و فلسفه آموختند. زیرا روزی در بین سخنانشان فرموند: «ایشان – میزرا مهدی آشتیانی – بخش وجود ذهنی را كه میفرمودند با عباراتی بسیار مغلق و خراباتی بیان میكردند.» كه دال بر استفاده ایشان از محضر آن حكیم بزرگ است، اما مدت این كسب فیض مشخص نیست.
ایشان همچنین دروس فقه و اصول را در هجرتی كه به سال 1358 ه.ق به قم داشتند از محضر بزرگانی چون آیتالله حجت و آیتالله خوانساری و آیتالله العظمی بروجردی فرا گرفتند. مدتی نیز از محضر فقه و اصول امام خمینی بهرهمند شدند و البته مراوداتی در بحث اخلاق با امام راحل نیز داشتند.
وی اجازه اجتهاد خود را از بزرگانی چون آیتالله سید ابوالقاسم خویی، آیتالله سید محمد حجت، شیخ عبدالنبی عراقی و آیتالله شاه آبادی دریافت كرد.
آیتالله حق شناس از شاگردان آیتالله سید علی حائری، میرزای تنکابنی و شیخ محمدحسین زاهد بود. وی از شاگردان درس عرفان آیتالله شاه آبادی و امام خمینی (ره) بود.
آیتالله حقشناس افزون بر زبان عربی به زبانهای فرانسه و انگلیسی هم مسلط بود.
هجرت به تهران
در سال 1373 ه.ق كه جناب حاج شیخ محمدحسین زاهد تهرانی معروف به زاهد نفت فروش كه در مسجد امینالدوله واقع در بازار وفات كردند، بنا به درخواست اهل مسجد و محل، آیتالله بروجردی به آیتالله حقشناس دستور دادند تا برای حل مشكلات دینی و رسیدگی به امور شرعی آن مسجد، به تهران عزیمت كنند.
در این زمینه ایشان خود میفرمایند: «مردم به قم آمدند و تقاضای كسی را فرمودند. مرحوم امام خمینی قدس سره كه آن روز در محضر آقای بروجردی بودند و نسبتشان به حقیر چون پدری به فرزند بود به من فرمودند شما بروید و از آیتالله بروجردی هم درخواست كردند كه ایشان هم حكم كنند. ایشان هم حكم فرمودند. حس كنجكاوی و مقام گستاخی فرزند به پدر باعث شد كه عرضه داشتم: آقا چرا خودتان تشریف نمیبرید؟ حضرت امام فرمودند: مردم گفتهاند عبدالكریم. (عین عبارت ایشان است) به جدّم اگر میگفتند روحالله من پیشقدم میشدم.»
بالاخره ایشان به تهران آمدند و تا پایان عمر به تهذیب نفس جوانان و اهل علم و طلاب و كسبه مشغول بودند. ایشان مدتی نیز رئیس مدرسه فیلسوفالدوله و سپهسالار قدیم (شهید بهشتی فعلی) بودند و در آنجا به تدریس مكاسب و كفایه در فقه و اصول و منظومه سبزواری در حكمت همت داشتند.
محمد شریف رازی در كتاب خود به نام گنجینه دانشمندان میفرمایند: «بعد از وفات آیتالله بروجردی مؤمنین مسجد مزبور كه غالبا از مقدسین و اخیار تهرانند به قم آمدند و از آیتالله بروجردی تقاضا كردند ایشان را به جای آن مرحوم (شیخ زاهد تهرانی) برای امامت آن مسجد انتصاب و اعزام فرمایند. ایشان حسبالامر آیتاللهی به تهران عزیمت و تا حال حاضر در مسجد مزبور اقامه جماعت و هم به تدریس فقه و اصول و معقول در مدرسه سپهسالار قدیم و خدمات دینی دیگر اشتغال دارند و نزدیك چهل سال است كه این نگارنده ایشان را میشناسم و حقا دارای مقام فضل و دانش و تقوا و پاكدامنی و بیآلایشی موصوف و در تربیت و تهذیب اخلاق جوانان محیط خود بسیار ساعی هستند تربیت یافتگان او در بازار و حوزههای علمی قم و تهران و مشهد بسیار هستند و از روز آشنایی تاكنون مكروهی از وی ندیدهام.»
هشیاری و آگاهی
آیتالله حقشناس با وجود مشغله فراوان در امور شرعی و دروس حوزوی و تدریس كتب فنی از مسائل روز و سیاسی بی خبر نبودند و دقت خاصی داشتند.
میفرمودند: «با شروع جنگ تحمیلی این شبهه برای من ایجاد شد كه مبادا در جبهه به من نیاز باشد به خدمت امام راحل مشرف شدم آیتالله شهید صدوقی هم در مجلس حضور داشتند. من دو وجبی زعیم عالیقدر بودم گفتم: بنده مدرس حوزه و امام جماعت مسجد امینالدوله هستم. اگر چنانچه وظیفه طور دیگر است دستور میفرمایید به جبهه بروم. امام فرمودند: مگر تو میتوانی تفنگ بلند كنی؟ گفتم: بنده یكبار تفنگ بلند كردم و گلنگدن را كشیدم و ماشه را چكاندم به جای این كه من تفنگ را نگه دارم تفنگ مرا مسافتی عقب برد. امام تبسمی كردند و اظهار داشتند: جبهه تو همان مدرسه است و مسجد امین الدوله.»
یكی از شاگردان این عالم میگوید: «در آن سالی كه حرم مطهر رضوی توسط منافقین كوردل مورد انفجار ناجوانمردانه قرار گرفت سراسیمه به مسجد امینالدوله رفتم زیرا از ارادت خاص و عنایت ویژه ایشان به امام هشتم مطلع بودم و نگران آشفتگی روحی استاد حق شناس شدم. اما وقتی به آنجا رسیدم و چهره آرام آیتالله حقشناس را دیدم از نگرانیام كمی كاسته شد. ایشان آرام فرمودند: مقام امام رضا علیه السلام چنان رفیع است كه با این حركتهای مذبوحانه چیزی از شؤون ایشان كاسته نمیشود.»
آثار استاد حقشناس
آثار قلمی و عملی ایشان با وجود تربیت شاگردان بسیار، كم نیست، ولی چند اثر قلمی و علمی نیز از معظم له موجود است:
– رسالهای در ارث زوجه .
– تقریرات فقه مرحوم آیتالله حُجت .
– تقریرات اصول آیتالله خوانساری .
– تقریرات فقه و اصول آیتالله بروجردی .
این عالم ربانی در نهایت، در سن 88 سالگی دار فانی را وداع گفت و پیكر این عالم بزرگوار، در دوم مرداد ماه سال 86 از مسجد ارك تهران واقع در خیابان پانزده خرداد به سوی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) تشییع شده، و در همان مکان مقدس به خاک سپرده شد.
یادگاری از آیةالله عبدالکریم حقشناس(ره)
سالهای اول طلبگیام بود، تازه با آیت الله حق شناس آشنا شده بودم . چه جلسات با صفایی بود . خانه محقر استاد در آن جمع قلیل چه صفایی داشت . تازه ایشان به محل ما آمده بودند و هنوز در محل شناخته شده نبودند و حتی شاگردان ایشان هم از محل جدید زندگی ایشان مطلع نبودند. ماه رمضان بود و به واسطه یکی از اساتیدمان که از شاگردان ایشان بود و بعدها مدیریت مدرسه امینالدوله را عهدهدار شد، خدمت معظم له شرفیاب میشدیم .
حدود سیزده چهارده نفر بیشتر نبودیم. نماز را پشت سر آقا میخواندیم که جای شما خالی اما همه اینها آن چیزی نیست که میخواهم بگویم .
آنچه میخواهم بگویم مهمترین یادگار زندگی من از درک محضر ایشان است که در این مختصر به اطلاع شما عزیزان میرسانم و آن در باب ختم زیارت عاشوراست .
ایشان میفرمودند:
شما چهل روز زیارت عاشورا بخوانید و در آن چهل روز مراقبت شدید نفس را عهدهدار باشید؛ هر حاجتی که از خدا بخواهید به شما داده میشود و اگر از خدا حاجتتان را نگرفتید، بیایید که من برای شما حاجتتان را از خدا میگیرم و من ضامن آن هستم .
در این مختصر نه در این حد و اندازه هستم که کلام استاد را شرح دهم و نه توانایی آن را دارم که چیزی به زبان بیاورم چرا که خیلی دلم گرفته و غمگینم . ذخیرههای الهی یکی پس از دیگری میروند.
اما طریقه ختم زیارت عاشورا در چهل روز از زبان حضرت استاد آیت الله حقشناس به شرح زیر است:
مقدمه زیارت باید به شرح زیر به جا آورده شود:
1- صد مرتبه تکبیر .
2- لعن و سلام زیارت (اللهم العن اول ظالم … ، السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی…) هر کدام یک مرتبه .
3- زیارت عاشور از اول تا ابتدای صد لعن یک مرتبه .
4- دو رکعت نماز هدیه به ابا عبدالله الحسین علیه السلام .
5 – صد مرتبه تکبیر .
و پس از انجام مقدمه شروع به خواندن زیارت مینمایید به شرح زیر:
1- خواندن زیارت عاشورا از ابتدا تا انتها به همراه صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام .
2- دو رکعت نماز آخر زیارت عاشورا که این دو رکعت نماز جزء زیارت است .
اما لازم است که نکات زیر در این اربعین حتما رعایت شود:
1- ایشان میفرمودند: در طول این چهل روز برای سلامتی حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه صدقه بدهید.
2 – ایشان تاکید زیادی داشتند که در طول این چهل روز میبایست مراقبه اعمال صورت بگیرد. یعنی واجبات انجام گرفته و محرمات ترک گردد. گریههای آیت الله حقشناس وقتی از گناه صحبت میکردند و با لفظ زیبای «ببین داداش جون» جوانان را به دوری از گناه توصیه میکردند؛ همراه با این جمله بود که گناه باعث عدم استجابت دعاست .
3- ایشان میفرمودند: در طول چهل روز کسی جز اهل منزل از انجام زیارت عاشورا توسط شما مطلع نگردد. زیارت را مخفیانه بخوانید تا کسی مطلع نگردد و این سفارش استاد، نکاتی داشت که در این مختصر نمیگنجد .
4 – به یاد دارم که ایشان تاکید میکردند که مابین انجام زیارت عاشورا صحبتی صورت نگیرد. از آنجایی که انجام اعمال زیارت با اوصاف فوق حدود یک ساعت و نیم به طول میانجامد ایشان تاکید داشتند مابین زیارت صحبتی نشود البته ناگفته نماند که این مطلب را ایشان شرط صحت نمیدانستند لکن بر این مطلب تاکید میکردند و خاطرهای را نیز نقل میکردند که یادش بخیر … .
5 – میفرمودند: بین طلوع و غروب آفتاب زمان انجام عمل است و تاکید میکردند روز چهارشنبه به عنوان یوم الشروع انتخاب شود البته حجة الاسلام والمسلمین جاودان میفرمودند اگر چهارشنبه هم نشد اشکالی ندارد ولی چه بهتر است که چهارشنبه به عنوان یوم الشروع انتخاب شود.
البته برای بانوان هم که در طول یک چلّه ممکن است دارای عذر شرعی باشند نیز دستور میدادند که باید برای ایام دارای عذر، نائب گرفته تا از جانب ایشان زیارت را ادامه دهد .
جملات قصار از آیة الله حقشناس
– پیامبران و اوصیاء الهی برای این که طمعی به بیت المال نداشته باشند هر کدامشان مشغول کاری بودند.
– عاقل بدون ایمان، شیطان است.
– عمر شما در اثر خدمت به مردم زیاد میشود.
– اگر خدا را میخواهی باید از خودیت خودت بگذری.
– باید عمل به دستورات و اوامر معصومین سلام الله علیهم کرد، نه این که ما بتوانیم مثل آنها بشویم.
– حضرت ملک الموت علیه السلام به صورت عمل خودمان ظاهر میشود.
– در اولین قدم سیر و سلوک، پروردگار متعال آزمایش را شروع میکند.
– مقام مراقبه یعنی این که سالک تمام و کمال در محضر و حضور حضرت حق قرار دارد.
– اول سفر الی الله سحرخیزی است.
– وسایل وصال به مطلوب را نیز باید دوست داشت.
– تنها راه تشخیص وسوسه شیطانی از نفحات قدسی مراقبه است.
– اگر تحصیلات علمی شما با علم اخلاق توأم نباشد، منقطع میشود.
– خدای متعال میفرماید: ای دنیا! خدمتگزار باش کسی را که خدمتگزار من است. یعنی کسی که (همّ او واحد است) و آزار بده کسی را که خدمتگزار توست.
– هر انسانی یک تکلیف اجتماعی دارد و یک تکلیف انفرادی.
– دین، عمل به بندگی حضرت حق است.
– اگر سالک بداند که در شناخت پروردگار چه چیزی نهفته است دیگر به زرق و برق دنیا اهمیت نمیدهد.
– اگر از باب رحمت حق، قصد ورود دارید، باید کمی پول خرج کنید و به فقرا و مسکینان و یتیمان کمک کنید.
– موسی علیه السلام ده سال در مدین، شاگردی کرد و استاد شد. بدون استاد نمیشود سیر کرد.
– اگر اراه کنی که خودت را حفظ بکنی پروردگار هم در هنگام ارتکاب به معاصی برای تو ایجاد مانع میکند.
– اگر آن دین خالص در قلب ما وارد شود تمام آن شلوغیها از قلب مفارقت میکند. پس دلیل شلوغی قلبی من اینست که از دین خالص در آن خبری نیست.
– رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: اگر کسی ما را دوست دارد باید به دستورات ما عمل کند آیا کافی است کسی بگوید من علی را دوست دارم ولی فعال نباشد و عمل به فرمایشان ایشان نداشته باشد؟!
– باید نه آنقدر تنبل باشید که مردم بگویند کلّ [وبال] بر جامعه است و نه آنقدر فعالیت در دنیا داشته باشید که عرف بگوید چهار دست و پا افتاده روی دنیا.
– روش رسول اکرم صلی الله علیه و آله از طریق اخلاق عملی است. علم رسول خدا علم رهبانیت نیست.
– علم حقیقی علمی است که انسان را به هدایت خاصه راهنمایی کند. علمی است که او را به احوال دلش آگاه بکند.
– خداوند متعال از جهل نمیگذرد.
– حب دنیا و حب خدا در یک دل جای نمیگیرد. باید از یکی از آنها گذشت.
– خوش خلقی، خوی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله است، مردم را با اخلاق عملی و با روی خوش به اسلام دعوت کنید.
– گمشده مؤمن حکمت و دانش است. این از ملاقات با امام زمان (عج) بالاتر است.
– علم را برای عمل کردن یاد بگیرید. علت عدم رسیدن ما به مقامات عالیه اینست که ما عمل در کلاسهای قبل نکردیم.
– امر آخرتتان را اصلاح کنید تا امورات دنیای شما اصلاح شود.
– آنچه که شما در سفر آخرت همراهتان دارید علم و عمل صالح خود شما است.
– قدم به قدم عمل خود را با فرمایشات معصومین سلام الله علیهم منطبق کنید.
– تنها یاور شما در مواجهه با حضرت ملک الموت سلام الله علیه عمل صالح شماست.
– تعلقات است که مانع پرواز انسان میشود.
– توفیق شما در سیر الی الله منوط به اینست که چقدر به افراد جامعه احسان میکنید و این در رأس امور است.
– اهل بهشت حسرت هیچ ساعتی از عمر خود را نمیخوردند، الا ساعاتی را که در دنیا در غفلت بودند و ذکر پروردگار متعال را نکرده بودند.
– آن نیرویی که بتواند شما را در مقابل شیطان و نفس محافظت کند محبت به پروردگار متعال است.
– مباد نعمتهای خدای متعال شما را مغرور کند.
– اگر بخواهید از دنیا استفاده کنید باید اول از پله آخرت شروع کنید.
– تا زمانی که توجه به حضرت حق دارید در رحمت خداوند متعال هستید.
– ابلیس شاگرد نفس است، اگر شما بخواهید این نفس را که استاد شیطان است بکوبید و رامش کنید باید خود را فقیر کنید، باید خودتان را در مقابل عظمت حضرت حق هیچ بدانید.
– بعد از این مرحله، مرحله شب زندهداری است. این دو راه، راه مبارزه با نفس است.
– قلب خانه ملائکه است، صفات رذیله مثل سگهای پارس کنندهای هستند و ملائکه در خانهای که سگ باشد وارد نمیشود.
– آن شیطانی که مسئول نماز شب است از همه قویتر است در وسوسه کردن. اما نسبت به مخلصین اسلحهاش کارگر نیست. مواظب آن شیطان باشید.
– هی در صدد نباشید روایت بنویسید و علم دیگری یاد بگیرید، باید عمل هم با آن همراه باشد. اگر به دانستنیهایتان عمل نکردید هر روز از پروردگار متعال دورتر میشوید.
– هر چقدر ایمان مومن ترقی بکند یک غصهای بر او مسلط میشود که نکند حجابی بیاید و بین او و محبوبش جدایی افکند.
– در آخر الزمان شیطان میآید و اول کاری که میکند عقیدهها را میبرد.
منبع : غافر