مهر در نظام حقوقی اسلام وقرآن
مرد هنگام ازدواج یک «پیشکشی» تقدیم خود زن می کند و هیچ یک از والدین حقی در ان پیشکش ندارند.زن در عین این که از مرد پیشکشی دریافت می دارد، استقلال اجتماعی و اقتصادی خود را حفظ می کند. اولاً به اراده ی خود شوهر انتخاب می کند نه به اراده ی پدر یا برادر. ثانیاً در مدتی که در خانه ی پدر است، هم چنین در مدتی که به خانه ی شوهر می رود، کسی حق ندارد او را به خدمت خود بگمارد واستثمار کند. محصول کار و زحمتش به خودش تعلق دارد نه به دیگری و در معاملات حقوقی خود احتیاجی به قوامیت مرد ندارد.
مرد از لحاظ بهره برداری از زن، فقط حق دارد در ایّام زناشویی از وصال او بهره مند گردد و مکلّف است مادامی که زناشویی ادامه دارد و از وصال زن بهره مند می شود، زندگی او را در حدود امکانات خود تأمین نماید. این مرحله همان است که اسلام آن را پذیرفته و زناشویی را براین اساس بنیان نهاده است.[1] هرچند که اسلام مهر را اختراع نکرد ولی کاری کرد که مهر به حالت فطری آن برگردد چون مهر، ابداع خلقت است. قرآن کریم می فرماید:«وَ أتوُا النِسآء صدُقاتِهنَّ نِحلَة» و مهر زنان را در کمال رضایت و طیب خاطر به آن ها بپردازید.[2]
قرآن کریم دراین جمله ی کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است.
اول این که با نام صدُقَه یاد کرده نه با نام «مهر» صدقه از مادهصدق است و بدان جهت به مهر، صداق یا صدُقه گفته می شود که نشانه ی راستین بودن علاقه ی مرد است. دیگر این که با ملحق کردن ضمیر(هنَّ) به این کلمه می خواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد نه پدر و مادر.[3] مهریه مزد بزرگ کردن و شیر دادن و نان دادن به او نیست. سوم اینکه با کلمه ی «نحله» کاملاً تصریح می کند که مهر هیچ عنوانی جز تقدیم و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.[4]
مقدار مهریه و علّت قرار دادن مهریه برای زنان
در اسلام برای مهریه مقدار معینی تعیین نشده است، و بسته به توافق دو همسر است.
تأکید شده که مهریه را سنگین قرار ندهند ولی این حکم الزامی نیست بلکه مستحب است.
اکنون این سؤال پیش می آید که مرد و زن هر دو از ازدواج و زناشویی به طور یکسان بهره می گیرند و پیوند زناشویی، پیوندی است که بر اساس منافع متقابل طرفین، با این حال چه دلیلی دارد که مرد مبلغ زیادی به عنوان مهریه بپردازد؟ و آیا این موضوع به شخصیت زن لطمه نمی زند و شکل خرید و فروش به ازدواج نمی دهد؟[5]
توضیح این که: درست است که مرد و زن هر دو از زندگی زناشویی به طور یکسان سود می برند، ولی نمی توان انکار کرد که در صورت جدایی زن و مرد، زن متحمل خسارت بیشتری خواهدشد زیرا:
اولاً:مرد طبق استعداد خاص بدنی معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بیشتری دارد و هرچند بعضی می خواهند به هنگام سخن گفتن، این سخن روشن را انکار کنند امّا وضع زندگی اجتماعی بشر که با چشم خود می بینیم در جوامع اروپایی که زنان به اصطلاح آنان از آزادی کامل برخورداند نشان می دهد که این کار پر درآمد بیشتر در دست مردان است.
به علاوه مردان برای انتخاب همسر مجرد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه، با از دست رفتن سرمایه ی جوانی و زیبایی،امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است. با توجه به این جهات روشن می شود که امکانات و سرمایه ای که زن با ازدواج از دست می دهد بیش از امکاناتی است که مرد از دست می دهد، و در حقیقت مهر چیزی است به عنوان خسارت برای زن و وسیله ای برای تأمین زندگی آینده ی اوست.