طلیعه
رونق عهد شبا بست دگر بستان را می رسد مژده گل بلبل خوش الحان را
ای صباح گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
نوجوانی، آغاز پر جوش و خروش در گذر زندگانی است. آغازی که در آن اختلاف نظر های فراوان بین پدران و مادران، با نوجوان مشاهده می شود پاره ای از آنها برخاسته از تضاد های بین دو نسل است. این تفاوت ها و تضاد ها گاه در بنیان های اعتقادی و ارزش های دینی، تحولات روحی و دگر گونی های جسمی در دختران و پسرانف شروع رشد غیر قابل باور برای نوجوانان شیفتگی بیرون از تصور نسبت به خودنمایی، مطرح سازی خود و به حساب آوردن در تصمیم گیری ها و کارها، ریشه بسیاری از ناخرسندی ها طرفین به حساب می آید که در پاره ای صحنه های نوجوانان و اطرافیان توجهی به عمق اختلاف و بنیاد در گیری نداشته، تنها از پدیده های اندوهگین و ناراحت می شوند!
چنین التهاب و درگیری، شروعی است که در پی آن «جوانی» رخ می نماید و افزون بر این آثار، جلوهای دیگری نمایان می شود که در برخی موارد، مشکلی چون کلاف سر در گم تصویرمی شود، در حالی که در تأملی اندک و تحلیل جامعه، ریشه شناسی و شیوه ها بررسی می شود.
در یک نگاه «جوانی» بهسان دایرة المعارفی است که در پنج، پرتو جلوه گری می کند.: آنگاه که ویژگی های جسمانی جوان همانند توانمند و نیرو مند نهفته و آماده ظهور بررسی می شود و درپی آن قد، لهجه، و زبان و ….. نگریسته می شود،« جلوه های جسمانی» یا ویژگی های ظاهری تحلیل می شود. در هنگامی که سردرگمی های پرجازبه، تعلقات روحی اجتماعی، شوق شهرت، احساس شخصیت / حتی آرزو های رویائی او نقد و بررسی می شود ، پرتو دوم شخصیت وی که « جلوه اجتماعی » است، مورد نظر قرار می گیرد. سومین بعد « جلوه خانوادگی» است که در آن اثر اخلاق والدین، محل سکونت ، وضعیت خلنه و خانوادگی از ابعاد مختلف توانمندی های اقتصادی فرهنگی اطرافیان و … دیده میشود.
« جلوه تحصیلی » چهرمین پرتو شخصیت جوانان استکه در آن مقداری هوش، استعداد ، حافظه، انگیزه تحصیل، محیط مناسب در خانواده تأثیر سرگرمی ها در تشویق یا تردید به تحصیل و … تحلیل می شود.
«پرتو روحی و روانیو فکری و فرهنگی» فصلی بس سرنوشت ساز در وجود جوانان است که در آن نوعی نگاه به مذهب و دین باوری، آثار ارتباط با مبدأیی بی کران در زندگی احساس یأس و ناامیدی ، شکست یا ناکامی و یا نشاط، کامیابی، آرمان خواهی و سرشار از لذت های زندگی تحلیل می شود که شعاع چشم گیری در اهداف و آرمان داشته و ابعاد دیگری را تحت تأثیر کیمیا گونه خود قرار می دهد.
از نموده های جلوه های روحی روانی دوره جوانی «بیداری دینی» است. حالتی که آغاز آن با شروع نوجوانی و آوار شبهات فکری فرهنگی پدیدار می شودو فرد نسیت به مبانی دینی و اصول مذهبی دچار شک و تردید می گردد اما با آشنایی بیشتر و مطالعه عمیق تر نسبت به مذهب و احساس ضرورت آن، افزون بر نگاه همه سویه به آموزه های آسمانی، نیازی فراوان تر به دین حس می کند. دوران جوانی با حیات گذسته نوجوانی و هجوم انواع پرسش های دینی همراه می شود و در کنار عشق و علاقه به دانش دین و کنجکاوی بسیاری در آن، دسته های پیدا و پنهانی سعی در غبار آلود کردن اذهانجوانان نسبت به باور های دینی دارند. از این رو با ابزاز مختلف رسانه های فراوان، بنیان های ضعیف و اندک اعتقادی این گروه تأثیر پذیر را هدف قرار می دهند، بی شکهر گاه آن عطش روحی و این پرسش ها پی در پی با زمزم معرفت و کوثر شیرین شناخت سیراب نشود و جوانان با آموزه های دینی خود به گونه ای کامل، پویا و حتی گویا آشنا نشود، دین در نگاهشان سدی آهنین جلوه گرخواهد شد؛ مانعی که خوشبختی، تنوع، نشاط و شادی را از آنان سلب می کند و با ارائه سلسلهدستور هایی خشک و بی روح و دور از انعطاف ، راه نو گرایی و نو فهم را با احکام منع و امتناع آلود خود مسدود می نماید، بدون آن که بهپویی و بهگزینی این قشر را پاسخ گو باشد و گوهر همان دانشان و بینش را با چینشی زیبا، برابر آنان جلوه گیر سازد!! و این آغاز ظلمانی و تاریک برای دیر گریزی و حتی دین ستیزی جوانان خواهد بود.