وصیت نامه سردار شهید ابوالفتح زکی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیلی صفا”کانهم بنیان مرصوص»

بدرستیکه خدا آن مومنان راکه در صف کافران مانند سد آهنین همدست وپایدارند دوست می دارد.

باسلام ودرود فراوان به پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا وبا سلام ودرود بیکران برنایب برحقش نور دیده رزمندگان ، قلب تپنده محرومان حضرت امام خمینی عزیز وسلام ودرود ورحمت خداوند بر ارواح طیبه شهداء از صدر اسلام تاکنون که با نثار خون سرخشان درخت پر بار اسلام را آبیاری نموده و درس چگونه زیستن را به جهان آموختندوسلام ودرود بر اسراء وجانبازان ،معلولین ،مفقودین ومجروحین جنگ تحمیلی که با زبان ،خون واعضاء وجوارح بدنشان ، اسلام را به جهان صادر کردند وسلام بر خانواده های عظیم الشان آنها ک، سلام بر خانواده های معظم شهداء ،آفرین به این خانواده ها که چنین فرزندانی رشید ودلاورانی بی باک وپاسدارانی خداجوی در دامن پاک ومطهر خویش وتعالیم واحکام مقدس وانسان ساز اسلام تربیت نموده وآنها را چنین در راه دین اسلام وپاسداری از آرمانهای مقدس جمهوری اسلامی هدیه می نمایند وسلام ودرود بر تمامی رزمندگان ظفرمند اسلام که بارزمشان متجاوز را به ستوه در آورده وجهان را متحیر ساخته اند الله اکبر به اراده این رزمندگان ،سلام بر شما امت حزب الله وشهید پرور ایران ، امت حزب الله مردم قهرمان وشهیدپرور کهگیلویه ، با عرض معذرت از حضور شما چند نکته ای را به عنوان وصیت به شما عرض می کنم، البته این تنها وصیت بنده حقیر نیست بلکه وصیت همه شهداء می باشد از شما می خواهم که از تفرقه وجدایی وگروه گرایی ومسائل دیگری که موجب از هم پاشیدن ریشه های برادری واخوت در میان شماست بپرهیزیدواین را هم بگویم که تنها عامی که باعث این تفرقه ها وطایفه گریها می شود ریشه های پوسیده خان وکدخدا دربین شماست وعاجزانه از شما تمنا دارم ، نگذارید این ریشه های پوسیده بین شما جوانه بزنند .

اما شما پدر ومادر مهربانم میدانم در زندگی نتوانستم زحمات وخوبی های شما را جبران کنم واز اینکه نتوانستم شما را درجریان بگذارم واز حضورتان خدا حافظی بطلبم باید مرا ببخشید واز شما می خواهم که اگر شهادت که یک سعادت عظیم است نصیب فرزندتان گشت خدا را شکر گزارباشید وبرایم ناراحت نباشید ولباس سیاه نپوشید واگر می خواهید گریه کنید برای اباعبدالله الحسین (ع) گریه کنید ، برای ابوالفضل (ع) ، قاسم ،علی اکبر وعلی اصغر ها گریه کنید که در روز عاشورا در صحرای کربلا در جوار رود دجله وفرات یا لبهای تشنه به شهادت رسیدند واگر شهادت نصیبم شد باید افتخار کنید که در زمره خانواده های شهداء قرار گرفته اید که خداوند در باره آنها می فرماید هر که آنها را خشنود کند مرا خشنود کرده وهر که آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است ،پس جایی برای ناراحتی نیست واما شما برادران وخواهران عزیزم از شما عزیزان تقاضامندم که در مرگ من ناراحت نباشید در هر حال به یاد خدا باشید وامام را تنها نگذارید وهمیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید.اما شما خواهرم مریم ، امیدوارم که زینب وار رسالت شهداء را به مردم برسانید. وفرزندانت را با احکام اسلام تربیت کنی که در آینده برای اسلام مفید باشندوازشما می خواهم در مرگ من خودتان را اذیت نکنید وصبرزینب (س) را پیشه کنید .

برادران علی داد وکردی را از رفتن به جبهه منع نکنید.

برادر عزیزم فیض الله ، آیت الله و فضل الله را به مدرسه بفرستید وبه جای من صورت تک تک آنها را ببوسید واز آنها خدا حافظی بطلبیدواز همه شما می خواهم که مرا حلال کنید.

از همه قوم وخویشان وهمه کسانی که مرا می شناسند می خواهم که مرا حلال کنند واز خداوند بخواهند که مرا بیامرزد.

خداحافظ همه مومنین وصالحین

29/11/1364ابوالفتح زکی زاده