7

ابزار و وسايل ساده زندگي فرهنگ ساده زيستي :

اگر در جوامع بشري بگونه شايسته‏اي تحقّق يابد مي‏توان با بسياري ازمشکلات اقتصادي مقابله کرد و در روزگاران سخت آينده که انفجار جمعيّت همراه با کمبود موادغذائي ومحدود بودن امکانات زيستي دامنگير انسان‏هاست چاره‏اي جز رواج فرهنگ ساده زيستي وجود ندارد. امام علي عليه السلام الگوي کامل فرهنگ ساده زيستي بود. درکمک به همسر، گندم را با آسياب سنگي آرد مي‏کرد و در کار خانه حضور جدّي داشت. از لباس‏هاي معمولي که عموم مردم مي‏پوشيدند استفاده مي‏کرد، روزي به بازار رفت و به لباس فروشان ندا داد که چه کسي پيراهن 3 درهمي دارد؟ مردي گفت: در مغازه من موجود است، حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آن را خريد و پوشيد. خانه‏اي چون خانه ديگران داشت، و اسبي يا الاغي که همگان در اختيار داشتند بکار مي‏گرفت و روزي شمشير خود را فروخت تا مشکل اقتصادي خانواده را حل کند. نان خشکيده مي خورد که دخترش امّ کلثوم وقتي نان جوين خشک را بر سفره پدر ديد اشکش جاري شد. در اوائل زندگي، شب ها با همسرش برروي پوستيني مي‏خوابيد که در روز بر روي آن شتر را علوفه مي‏داد. استفاده از فرش‏هاي ساده سويد بن غفله، مي‏گويد: روزي خدمت امام علي عليه السلام رسيدم، در آن ايّام که همه مردم با حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام بيعت کرده بودند، و امام علي عليه السلام خليفه مسلمين بود. ديدم بر روي حصير کوچکي نشسته و چيز ديگري در آن خانه وجود ندارد. عرض کردم: يا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بيت المال مسلمين در اختيار شماست، فرشي براي اطاق‏ها تهيّه فرمائيد، مي‏بينم که در خانه شما فرشي جز حصير وجود ندارد. حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود: «اي سويد بن غفله! کسي که در راه است، در مسافرخانه‏اي که زود از آنجا منتقل مي‏شود، ابزار و وسائل فراواني براي آنجا تهيّه نمي کند، ما به زودي از اين دنيا مي‏رويم و به خانه آخرت رهسپار مي‏گرديم، چرا فرش‏هاي قيمتي فراهم کنيم». علم امام علی علیه السلام علم تفسير يکي از علوم اسلامي، علم تفسير است، که اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين علم از همه استادتر بود و مسلمانان، اين علم را پس از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم از آن حضرت گرفته اند. هرکس به کتب تفاسير مراجعه کند در مي‏يابد که بيشترين نکات تفسيري قرآن، از آن حضرت و عبداللَّه بن عبّاس نقل شده است و ابن عبّاس نيز شاگرد امام علي‏ عليه السلام بوده است.

در اينجا توجّه به برخي از نمونه‏ها ضروري است:

مانند: 1- روزي به عبداللَّه بن عبّاس گفتند: دانش تو نسبت به علم پسر عمّت علي‏ عليه السلام چگونه است؟ در پاسخ گفت: چونان قطره باراني در برابر اقيانوس بي‏کران. 2- حسن بصري گفته است: آگاهي علي‏ عليه السلام بر اسرار قرآن چنان بود که گوئي کليد گشايش رموز قرآن در کف او نهاده شده و آنچه در قرآن و آنچه متّکي براساس قرآن است به وِي عطا گرديده است. علم نحو و ادبيات عرب يکي ديگر از علوم اسلامي، علم نحو و ادبيّات عرب است، همه مي‏دانند که مبتکر اين فنّ حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است. و در حقيقت آن حضرت بود که اصول و قواعد علم نحو را براي «ابوالاسود دوئلي» انشاء و املاء کرد و از جمله فرمود: کلام بر سه قسم است؛ اسم و فعل و حرف. و کلمه را به «معرفه» و «نکره» و انواع اعراب و حرکات را به ضمّ و نصب و جرّ و جزم تقسيم کرد. و اين کاري است شگفت آور، زيرا تقسيم بندي کلام و کلمه و حرکات به صورت ياد شده و منحصر دانستن آنها در اين چند قسم، به طوري که تا کنون کسي نتواند بر آن بيافزايد يا از آن بکاهد، امري مهمّ و از شگفتي‏هاي علم امام است. ابن خلّکان و ديگران مي‏نويسند: اوّل کسي که علم نحو را به ابوالاسود دوئلي القا کرد و فوائد آن را به او تعليم داد، علي بن ابيطالب‏ عليه السلام بود. سپس ابوالاسود «نَحي نَحْوَهُ» روش خود را به همان برگردانيد و براساس همان رهنمودها به تفريع فروعات آن پرداخت، بدين جهت اين علم، علم نحو ناميده شد . علي و تشکر از همسر شکي نيست که فاطمه زهرا عليهماالسلام در خانه اميرالمؤمنين فوق‏العاده صبر و شکيبايي داشت، و با فقر مالي و عدم رفاه زندگي مدارا کرد و در برابر فشارهاي سياسي که به امير مؤمنان وارد مي‏شد، و روح زهرا عليهماالسلام را به شدت آزار مي‏داد تحمل کرد! و در اين ميادين آن چنان امتحان داد که ملائکه را به تعجب واداشت، و تاريخ اسلام را از اين حوادث تلخ شرمنده ساخت!! فاطمه در حالي که همسر اميرالمؤمنين بود از دشمنش سيلي خورد!! و قباله فدکش پاره گشت!! و خانه امنش که ملائکه و عزرائيل بدون اجازه‏اش وارد نمي‏گشتند، مورد يورش وحشيانه قرار گرفت!! و (باب الله) منزل وي به آتش کشيده شد، و جنيني را که پيامبر محسنش ناميده بود در اثر حمله ناجوانمردانه شهيد و سقط گرديد! زهرا همه اين ناملايمات را در دوران شوهرداري تحمل کرد، و هرگز در مقابل علي عليه‏السلام لب به شکايت باز نکرد!! و همه را در (خزانه اسرار) نگه داشت، و روزي در پيشگاه الهي آنها را فاش خواهد کرد…زهرا براي «ولايت علي» دست و پا مي‏زد و تا چهل شب به همراه علي و دو فرزندش به در خانه‏هاي مهاجر و انصار مي‏رفت تا از آنان کمک گيرد و حق بر باد رفته ولايت را از غاصبين باز ستاند ولي نشد که نشد! زهرا همان همسر با وفايي است که چون علي را به زور براي بيعت ستمگران به مسجد بردند، پيراهن رسول خدا را بر سر کرد، و دستهاي حسنين را به دست گرفت، و خطاب به خليفه ديکتاتور فرمود: مي‏خواهي علي را به شهادت رسانده مرا بيوه نموده حسنينم را يتيم بنمايي؟! و آنگاه دست علي را گرفت، و از مهلکه شياطين نجات داد، و خطاب به قبر رسول خدا گفت:

«اي پدر، اي رسول خدا! بعد از تو چه مصيبت هايي را تحمل نموديم! و ابوبکر و عمر چه فشارها و ستم‏هايي را در حق ما روا داشتند! سوگند به خدا تا عمر دارم با آنان حرف نمي‏زنم! و سپس به علي عليه‏السلام وصيت کرد که آن دو بر پيکر پاک وي نمازنخوانند!» زهرا با لباس وصله دار در خانه علي عليه‏السلام زندگي کرد، و در آن خانه فرش زينت و لباس نديد، و مزه لذائذ مادي را نچشيد. علي عليه‏السلام نيز متقابلا در برابر محبت‏هاي زهرا و تحملات و شکيبايي وي قدرداني مي‏کرد، و پيوسته وجود زهرا را يکي از افتخارات خويش مي‏دانست، و در محاجه و مناظره‏هايش با دشمنان، اين موضوع را مورد تأکيد قرار مي‏داد! علي عليه‏السلام شخصا براي خود فاطمه زهرا بارها اين حقيقت را اظهار داشت، و از صبر و بردباري وي سپاسگزاري فرمود، و تا او زنده بود علي خود را نباخت،و صبر و مقاومتش را از دست نداد… ولي پس از شهادت فاطمه، گويا علي عليه‏السلام ناتوان شده بود، و صبر و قرار نداشت، و فراق فاطمه را پس از رحلت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم از دردناکترين دردها توصيف مي‏کرد،و از خدا براي خويشتن صبر و حوصله در خواست مي‏نمود و بدين وسيله هم نقش فاطمه را متذکر مي‏شد، و هم سپاس وي را اظهار مي‏داشت!! و هنگامي که همسر با وفايش را در زير خاک‏ها مي‏گذاشت، خطاب به قبر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم گفت: «السلام عليک يا رسول‏الله، عني وعن ابنتک النازلة في جوارک، والسريعة اللحاق بک، قل يا رسول‏الله عن صفيتک صبري!! ورق عنها تجلدي… فلقد استرجعت الوديعة، واخذت الرهينة، اما حزني فسرمد، و اما ليلي فمسهد…)) سلام و درود من بر تو اي رسول خدا! و از دختر عزيزت که پس از رحلتت به سرعت به تو پيوست! اي رسول خدا! در اثر مفارقت زهرا، توانم به ناتواني و صبرم به کم صبري تبديل گشته!! اي نجات دهنده عالم هستي! امانت تو باز پس داده شد! اما بدان که بعد از اين ديگر حزن و اندوه من هميشگي است، و شب‏ها از فراق فاطمه خواب به چشمم نخواهد رفت! اين عبارات مي‏رساند که فاطمه تا چه حد در زندگي و روحيه و مقاومت علي عليه‏السلام نقش اساسي داشته و اميرالمؤمنين تا چه ميزان به او علاقمند بوده، و چه سان محبتهاي او را فراموش ننموده است که حتي پس از مرگ و شهادت وي نيز از آن حضرت تشکر مي‏نمايد! و همچنين در اين عبارات اشاره‏اي به قبر گم شده زهرا ديده مي‏شود، زيرا از واژه السلام و نازلة في جوارک (نازل شده در کنارت) استفاده مي‏گردد که در کنار قبر رسول‏الله دفن شده است.

و هنگام دفن زهرا يک مناجاتي هم با خدا کرد و گفت: «اللهم اني راض عن ابنة نبيک، اللهم آنهاقد اوحشت فانسها…» خدايا! من از دختر پيامبر تو راضي هستم، بار الها! او از قبر مي‏ترسد، پس با او انس بگير و به وي آرامش ده.اين فراز نيز مي‏رساند که علي عليه‏السلام از فاطمه تشکر کرده است، و رضايت خود را از او به پيشگاه الهي اعلام نموده، و اشعار مي‏دارد که: حتي فاطمه زهرا با آن عظمتش به رضايت علي نيازمند است! تا وي اعلان رضايت نموده، و در وحشت قبر زهرا توصيه نمايد!!

چنانکه در صدر اين حديث مذکور از امام باقر عليه‏السلام آمده است: هيچ چيز به اندازه رضايت شوهردر سعادت ابدي زن مؤثرنیست.

پس نتيجه مي‏گيريم که علي عليه‏السلام نه تنها در دوران حيات فاطمه از وي تشکر مي‏کرد، بلکه بعد از اين دوران نيز او را فراموش نکرد، و بارها از وي به نيکي ياد مي‏فرمود…همانطوري که رسول خدا هم از زحمات و محبت‏هاي (خديجه کبري) سپاسگزاري مي‏کرد.

تهيه انار براي حضرت فاطمه عليه‏السلام‏:

روزي اميرالمؤمنين عليه‏السلام به خانه آمد، ديد که حضرت فاطمه عليه‏السلام مريض و تب‏دار افتاده است، سر خانم را به دامن گرفت و به رخسار او مي‏نگريست و اشک از ديدگان مبارکش جاري بود؛ چون زهرا کمي به حال آمد، امام فرمود: چه ميل داري، از من بطلب. عرض کرد: چيزي نمي‏خواهم، دوباره امام اصرار کرد؛ عرض کرد: چيزي نمي‏خواهم؛ پدرم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: از شوهرت علي عليه‏السلام هرگز خواهش چيزي مکن که مبادا خجالت بکشد؛ فرمود: به حق من، آنچه مي‏خواهي بگو. عرض کرد: حالا که قسم دادي، اگر اناري باشدخوب است امام از منزل بيرون آمد و جوياي انار شد، عرض کردند: فصل انار گذشته لکن براي شمعون يهودي از طائف مقداري انار آورده‏اند. امام خود را به در خانه شمعون رسانيد و در خانه‏اش را زد، شمعون بيرون آمد و تعجب کرد و عرض کرد: چه باعث شده که در خانه‏ام تشريف آورديد؟ حضرت فرمود: شنيده‏ام از طائف اناري برايتان آورده‏اند چنانچه از آن باقي باشد يکي را به من بفروش که براي بيمار عزيزي مي‏خواهم. 

عرض کرد: فدايت شوم! آنچه بود فروختم، حضرت فرمود: در خانه جستجو کن، شايد باقي مانده باشد؛ عرض کرد: اطمينان دارم که نيست؛ زوجه‏اش پشت در ايستاده بود، عرض کرد: اي شمعون! يک انار ذخيره در خانه است، آنگاه انار را به نزد امام آورد، و حضرت چهار درهم، عوض آن به شمعون دادند.شمعون گفت: قيمتش نيم درهم است، فرمود: چون عيالت اناررا ذخيره کرده بقيه از براي او باشد؛ انار را برداشت و به سوي خانه رهسپار شد، در اثناي راه، ناله غريبي شنيده، و به طرف آن صدا رفت تا داخل خرابه‏اي شد، ديد کوري مريض و غريب از شدت ضعف مي‏نالد، حضرت در بالين او نشست و سر او را در کنار گرفت و جوياي احوالش شد. عرض کرد: اي جوان صالح! از صالح! از اهل مدائن هستم و قرض فراواني دارم، آمدم به اين منطقه تا شايد اميرمؤمنان براي قرضم علاجي نمايد که مريض شدم، امام فرمود: چه ميل داري؟ عرض کرد: اگر انار باشد مايلم، حضرت فرمود: يک انار در اين شهر بود که براي بيماري تحصيل کرده‏ام لکن تو را محروم نمي‏کنم، پس انار را دو نيم کرد و نصفي را به دهان مريض داد و نصف ديگر را براي فاطمه عليهماالسلام برداشت؛ آنگاه فرمود: چه ميل داري؟ عرض کرد: اگر نصف ديگر را حسان نمايي ممنونم. 

حضرت سر به زير انداخت و به نفس خود خطاب کرد: اي علي! اين مريض در خرابه غريب و تنهاست، سزاوار رعايت است، شايد خداوند به جهت فاطمه عليهماالسلام وسيله ديگري تهيه نمايد. پس نصف ديگر انار را به او داد تا تمام شد؛ مريض امام را دعا کرد و امام رهسپار خانه شد، اما در اين فکر که جواب فاطمه عليهماالسلام را چه بگويد.

متحيرانه آمد تا به در خانه رسيد، از داخل شدن به خانه حيا مي‏کرد، لذا سر از در خانه پيش برد که ببيند فاطمه عليهماالسلام خواب است يا بيدار، ديد فاطمه عليهماالسلام تکيه کرده و عرق نموده ولي طبقي از انار فوق العاده نزدش است و تناول مي‏کند. خوشحال، داخل خانه شد و از واقعه جويا شد؛ فاطمه عليهما است که به در خانه، طبقي انار آورده است، گفت: اين طبق انار را اميرالمؤمنين براي فاطمه عليهماالسلام فرستاده است.

 پرهيز از آب خوردن در ظروف شکسته:

علي‏ عليه السلام در آن روزگاري که هنوز ميکروب وانواع ويروس‏هاي زيان آور کشف نشده بود، و آلودگي‏ها معمولاً از طريق غذا و ظروف شکسته، به مردم منتقل مي‏گرديد، يک دستور العمل بهداشتي دارد که:

لاَ تَشْرِبوا الْماءَ مِن ثُلْمَةِ الاِْناءِ، وَ لا مِنْ عُرْوَتِهِ، فَاِنَّ الشَّيْطانَ يَقْعُدُ عَلَي العُروَةِ والثُّلْمَة

(از جاي شکستگي ظروف، واز طرف دسته ظروف، آب نياشاميد، که شيطان در آنجاها مي‏نشيند.)

در اين رهنمود بهداشتي امام علي‏ عليه السلام موجودات موذي را با نام شيطانِ زيان رساننده، مطرح فرمود.

بهداشت فردي:

1- امام علي‏ عليه السلام ايستاده آب مي‏نوشيد.

2- و با آب پاک و پاکيزه وضوء مي‏گرفت، بگونه‏اي که باقيمانده آب وضوء را مي‏نوشيد.

روزي در مقابل فرزندش وضوء گرفت و باقيمانده آب وضوء را سرکشيد و فرمود:

اِنّي رَأيْتُ جَدَّکَ رَسُولُ اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم صَنَعَ کَذا!!

 امام علي و بهداشت و درمان ،محمّد دشتي ،انتشارات اميرالمؤمنين

(فرزندم! من جدّ شما رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را ديدم که باقيمانده آب وضوء خود را مي‏نوشيد.

عبادت امام علی علیه السلام:

علي (ع) با عشق تمام عبادت مي‏کرد. عبادت او براي رفع تکليف نبود، بلکه او عاشق حقيقي بود و جز جمال دلرباي حقيقت چيزي در نظرش جلوه گر نمي‏شد.

امام علي و بهداشت و درمان ،محمّد دشتي ،انتشاراتاميرالمؤمنين علي (ع) هنگامي که مناجات مي‏کرد و مشغول نماز مي‏شد، گوشش نمي‏شنيد و چشمش نمي‏ديد. زمين و آسمان، دنيا و مافيها از نظرش فراموش مي‏شد و با چشمان حقيقت بين خود جز جلوه‏ي جمال احديت چيزي مشاهده نمي‏کرد.

مشهور است که در يکي از جنگها تيري به پايش فرو رفته بود و به قدري دردناک بود که نمي‏توانستند آن را بيرون بياورند. وقتي که به نماز ايستاد بيرون کشيدند و او متوجه نشد.

سجده‏هاي او اغلب طولاني بود و سجده گاهش از اشک چشم هميشه مرطوب.

علي (ع) هنگام وضو گرفتن و مقدمات نماز سراپا مي‏لرزيد و لرزش خفيفي وجود مبارکش را فرا مي‏گرفت.

علي (ع) علاوه بر نمازهاي واجبي، نوافل را نيز انجام مي‏داد و هيچ وقت نماز شب آن حضرت متروک نمي‏شد؛

حتّي در جنگ هم از نماز خود غفلت ننمود.

از حضرت سجاد که در اثر عبادت و سجده‏هاي طولاني به کلمه‏ي زين العابدين ملقب شده بود سؤال کردند که چرا اين قدر مشقت و زحمت مي‏کشي و اين همه مدت طولاني سر را به سجده مي‏نهي؟ فرمود:

«و من يقدر علي عبادة جدي علي بن ابي طالب؛ کيست که بتواند مثل جدم علي عبادت کند؟»

داستانهايي از امام علي‏،حميد خرمي‏ السلام عرض کرد: يا ابن‏عم! چون تشريف برديد زماني نکشيد که ناگاه در خانه را زدند؛ فضه رفت، ديد شخصي علي (ع) هر شب قريب هزار رکعت نماز مي‏خواند. از امّ سعيد کنيز آن حضرت پرسيدند که علي (ع) در ماه رمضان بيشتر عبادت مي‏کند يا در ساير ماهها؟ کنيز گفت: علي (ع) هر شب بيدار است و با خداي خود به راز و نياز مشغول است.

پی نوشت ها:———————————————

علي کيست، فضل الله کمپاني، تهران: دارالکتب الاسلاميه، 1343

author-avatar

درباره بسیجی

حب الحسین رشته تحصیل ماست. دانشجوی کارشناسی ارشد شیعه شناسی-کلام... طلبه سطح سه حوزه http://karbala-2.kowsarblog.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *