چرا قرآن تکذیب یک پیامبر را تکذیب همه پیامبران قلمداد نموده؟
از آن جا که شخصیت حقوقی همه پیامبران الهی یعنی هدف و هدایت آنان مشترک است، کسی که نبوت یک پیغمبر را انکار کرد، مثل آن است که نبوّت همه انبیا را نپذیرفته باشد. مؤمنان هیچ فرقی در اصل رسالت و لزوم قبول رسولان بین آنها قائل نمی شوند، یعنی پذیرش رسالت یک پیغمبر، مستلزم پذیرش رسالت همه انبیا است. همچنین ترک دعوت و هدایت یک پیغمبر مستلزم ترک همه انبیاست. از این رو قرآن اقوامی که پیامبر خود را تکذیب نموده اند را به منزله تکذیب کننده همه پیامبران دانسته است. در اینجا به برخی مثالهای قرآنی اشاره می کنیم:
۱- خداوند درسوره حجرمی فرماید: («ولقد کذَّب اصحاب الحجر المرسلین») [۱] اصحاب حجر، همه مرسلان را تکذیب کردند. در حالی که اصحاب حجر بیش از یک پیغمبر نداشتند و در برابر همان پیغمبر ایستادند. این سخن برای آن است که از یک سو سخن پیامبرِ اصحاب حجر سخن همه انبیای گذشته و آینده بوده است،
۲- درباره «اصحاب ایکه» نیز می فرماید: («کذَّب اصحاب الأَیکه المرسلین») [۲] آنان که دعوت حضرت شعیب را نپذیرفتند و به نفرین آن حضرت مبتلا شدند، همه پیامبران را تکذیب کردند.
۳ و ۴- درباره قوم ثمود و همچنین قوم لوط نیز می فرماید آنان همه مرسلان را تکذیب کردند: («کذَّبت ثمودٌ المرسلین»)[۳] («کذَّبت قوم لوطٍ المرسلین»)[۴] با این که قوم ثمود و همچنین قوم لوط بیش از یک پیامبر نداشتند.
بدین ترتیب طبق بیان قرآن این اقوام با انکار دعوت پیامبر خود، هدف همه انبیا را تکذیب کردند، چون دعوت یک پیغمبر، دعوت همه انبیاست. و از سوی دیگر غالباً در دعوت هر پیامبری جریان انبیای گذشته و آینده مطرح است و تکذیب یک پیامبر، تکذیب همه پیامبرانی است که جریان زندگی آنان، به اجمال یا به تفصیل، در گفتار آن پیامبر مشخص، طرح شده است. خلاصه آن که طبق جهات یاد شده تکذیب یک پیامبر مستلزم تکذیب همه انبیاست.
پی نوشت:
[۱] حجر، ۸۰٫ «المرسلین» جمع مُحَلّی به الف و لام است که مفید عموم و شمول است.
[۲] شعراء، ۱۷۶٫
[۳] شعراء، ۱۴۱٫
[۴] شعراء، ۱۶۰٫
منبع: انوار طاها