منظور از شناخت واقعی امام زمان در حدیث «هر کس امام زمانش را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است» چیست؟
شناخت واقعی دارای ویژگىهایی است که عبارت است از اینکه: اولاً، از منابع معتبر و موثق و مستند اخذ شود. ثانیاً، گستره اش شامل آموزه هاى اعتقادى، اخلاقى و عبادى گردد. ثالثاً، از آنجا که امام الگوى عملى براى انسانها است، به ابعاد فکرى، عملى و روحى امام نیز ناظر باشد.
اما این شناخت از سه راه – که مکمل یکدیگرند – حاصل مى شود:
یکم. مطالعه تاریخ زندگانى آنان؛ مطالعه سرگذشت و سیره آنان؛ خصوصاً در باب فضایل، مناقب و خصوصیات آنان – از قبیل: شجاعت، مردانگى، ایثار، تواضع، صبر، فرزانگى و… – انسان را متوجه مقام والاى آن بزرگواران مىکند و جذبه و کشش خاصى نسبت به آن فرزانگان در روح انسان، حاکم مىشود.
دوم. مطالعه و تفکّر در سخنان ایشان؛ اسلام تفکر را موجب بصیرت (الحیاه، ج ۱، ص ۸، ح۳)، دعوت کننده به عمل نیک (همان، ح ۹)، پدید آورنده نور (همان، ص ۴۹، ح ۱۸)، نشانه حیات و زنده بودن قلب بصیر مىداند(همان، ص ۴۸، ح ۵).
مطالعه و تفکّر در آثار فکرى امامان، هر چند کار مشکلى به نظر مىرسد؛ ولى بسیار سودمند است. این امر علاوه بر آن که باعث شناخت شخصیت آن بزرگواران و ایجاد محبت آنان در دل مىشود؛ سرمایه بزرگى براى روح بشر به شمار مىرود. همان طور که فراگیرى فصول یک کتاب، باید با تحقیق و دقت کامل و رجوع به استاد و… قرین باشد؛ مطالعه و اندیشه و تفکر در آثار ائمه(ع) نیز، باید با استفاده از استادان فن و مراجعه به کتابهایى که در شرح سخنان آنان به رشته تحریر درآمده، همراه باشد.
سوم. شناخت خدا: اگر ما خداوند و صفات و اسماى او را به طور حقیقى بشناسیم، مىتوانیم انسانهاى کامل راستین (امامان) را نیز بشناسیم؛ زیرا آنان آینه تمامنماى صفات جمال و جلال حضرت حقاند و در تسمیه به اسماى الهى، از تمامى موجودات عالم امکان برترند. بر این اساس، با شناخت خدا و صفات او، مىتوانیم به اوصاف و ویژگىهاى امامان نیز واقف گردیم. شاید دعایى که سفارش شده در زمان غیبت بعد از نماز زیاد خوانده شود، ناظر به همین حقیقت باشد:
«اللهم عرفنى نفسک فانک ان لم تعرفنى نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرفنى رسولک فانک ان لم تعرفنى رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفنى حجتک فانک ان لم تعرفنى حجتک ضللت عن دینى؛ خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانى پیغمبر را نمىشناسم؛ خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر به پیامبر معرفت پیدا نکنم، نمىتوانم امامم را بشناسم؛ خدایا! حجت و امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دین خود گمراهم» (مفاتیحالجنان، دعا در غیبت امام زمان(عج)).
P} اى مشیر ما تو اندر خیر و شر{E}از اشارتهاست دلمان بىخبر{P
P}اى «یرانا لانراه» روز و شب{E}چشم بند ما شده دید سبب{P
P}چشم من از چشمها بگزیده شد{E}تا که در شب آفتابم دیده شد{P
P} لطف معروف تو بود آن اى بهى{E}پس کمال البر فى اتمامه{P
P}یارب! «اتمم نور نافى الساهره{E}واشجنا من مفضحات قاهره» {P
P}یار شب را روز مهجورى مده{E}جان قربت دیده را دورى مده{P
P}بعد تو مرگ است با درد و نکال{E}خاصه بعدى که بود بعد الوصال{P
P}آن که دیدهستت مکن نادیدهاش{E}آب زن بر سبزه بالیده اش{P
(مثنوى، دفتر ۶، ابیات ۲۸۸۸ – ۲۸۹۸)
اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامى انسان در انتظار کسى مىنشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسى را نشناسد و بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتى نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. کسانى که آن حضرت را نمىشناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمىکشند اما کسانى که او را مىشناسند و ارزش او را مىشناسند و مقام او را مىدانند منتظر او مىمانند.
کسانى که امام زمان را نمىشناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفتهاند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است»، (بحارالانوار، ج ۳۲، ص ۳۳۱).
بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعى است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پى خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالى که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگى و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران بیرون هستند. آرى
وصل خورشید به شب پره اعمى نرسدکه در این آینه صاحبنظران حیرانند.
البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاریخى وجود آن حضرت است مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالى است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسى نیست و ظرفیت و لیاقت زیادى مىخواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانى هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناختهاند براى آگاهى از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانى عمیق و عجیب آن توصیه مى شود. همچنین خواندن کتب معتبرى که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است مىتواند انسان را تا حدى به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.
در عصر غیبت امام عصر(عج) هم طبق سفارش آن حضرت باید به مجتهد عادل جامع الشرایط که حافظ دین خداست و امور را نظام می بخشد رجوع کرد که تبعیت از چنین فردی تبعیت از امام عصر(عج) شمرده می شود. چنانکه امام عصر(عج) در یکی از توقیعات خود می فرماید: «و اما در رویدادهایی که پیش می آید، به راویان حدیث مراجعه کنید، زیرا آنها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان». V}(شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳).
آن جا که رهبر معصوم وجود دارد و رهبرىِ مصون از خطا و لغزش منحصر به امام است؛ از این رو پیروى کردن از مدعیان رهبری در برابر رهبری معصوم، برخلاف عقل و منطق است؛ زیرا با وجود رهبر معصوم، پیروى از رهبران غیرمعصوم، به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
شناخت شخصیت واقعی چهارده معصوم (ع) دو مرحله دارد : الف) مرحله ای که برای غیر معصومین شناخت پذیر نیست و افق آن برتر از فهم ادراکات عادی است. ب) بخشی که برای غیر معصومین قابل شناخت است. در این رابطه هر کس متناسب با سطح کمالات علمی و عملی خود می تواند پرتوی از انوار آنان را دریابد و به ادراک برخی از خصوصیاتشان نایل آید. بنابراین در این رابطه باید : اولا به مطالعات پیوسته و همه جانبه در رابطه با ابعاد مختلف زندگی آنان پرداخت و یکی از بهترین راه های شناخت معصوم(ع) بیان خود معصومین (ع) است. بنابراین باید احادیث رسیده از پیامبر (ص) و دیگر امامان(ع) درباره شخصیت هر یک از معصومین (ع) را به دقت بررسی و ژرفکاوی نمود. هم چنین مطالعه تاریخ و سرگذشت آنان و نیز تعالیم ارزنده ای که به یاد گار نهاده اند گنجینه ای ارزشمند در جهت شناخت آنان می باشد. از سوی دیگر هر اندازه شخص خود را هماهنگ با ارزش های رسیده از آنان بسازد و هماهنگی عملی قلبی و عاطفی افزون تری با آنان داشته باشد زمینه شناخت و معرفت هر چه بیشتر در او پد ید می آید. راجع به حضرت مهدی(ع) و اوصاف آن بزرگوار باید بدانیم که شناختن مشخصات آن حضرت از دو جهت اهمیّت بخصوص دارد:یکی از نظر تکلیف، زیرا شناختن امام شرعاً و عقلاً واجب است و به حکم حدیث معروف: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَهَ الجاهِلِیَّهِ»
و دیگر از جهت شناختن دروغ و باطل بودن دعاوی کسانی که به دروغ ادعای مهدویّت کرده یا بنمایند، زیرا با ملاحظه این مشخصات، کذب و بطلان دعوای این افراد روشن و واضح میشود چون فاقد این صفات و خصائص بوده اند.
صفات و مشخصات حضرت مهدی(ع) که در احادیث و روایات ذکر شده مشخصاتی است که هر کس آن مشخصات را در نظر بگیرد هرگز آن حضرت را با افراد دیگر اشتباه نخواهد کرد و اگر دیده می شود پارهای فریب خورده و دعوای مهدویّت را از شیادانی پذیرفتهاند، به دلیل غفلت یا بی اطلاعی از این مشخصات و خصائص بوده، و یا آنکه بعضی مشخصات را که تمام مشخّص نبوده و وصف عام آن حضرت و دیگران بوده، تمام مشخّص شمرده و صاحبان وصف عام را با صاحب وصف خاص اشتباه کردهاند. بسیاری هم دانسته و عمداً این دعاوی را برای یک سلسله اغراض مادّی و سیاسی و حبّ جاه و ریاست، به ظاهر پذیرفته و ترویج می نمایند. وگرنه خصوصیات و اوصافی که برای آن حضرت بیان شده مشخصاتی است که جز بر آن شخص خاص و موصوف به آن صفات خاص(یعنی امام دوازدهم، یگانه فرزند امام حسن عسکری(ع)) بر احدی از کسانی که ادعای مهدویّت کردهاند قابل انطباق نیست و بطلان دعاوی آنها با توجه به این نشانیها و علامات مانند آفتاب آشکار و هویدا است. علماء و دانشمندان متتبع و محیط به احادیث که وثاقت آنان مورد تأیید علم رجال و تراجم است، در کتابهای معتبر و مستند به نحو کافی و وافی این مشخصات را تعیین و توضیح دادهاند.
نزدیک شدن به آن حضرت:
شما بحمدالله هدفی والا را برای زندگی خود برگزیده اید و از دلمشغولی های بیهوده ای که برخی به آن گرفتاراند آزاد شده اید. از این بابت بایستی به شما تبریک گفت، چرا که شما از گردنه مهمی عبور کرده اید و راهی را که دیگران پس از عمری به آن می رسند، شما اکنون به آن رسیده اید. آرمان خواهی شما و کوششتان برای دفاع از اسلام و حق و حقیقت توفیقی الهی است که نصیب شما شده است و باید خدا را بر آن بسیار شاکر باشید و با تقویت دایمی آن درحفظ این مقام بکوشید. برای این که ان شاالله در زمره اصحاب امام زمان (عج) باشیم لازم است دو سیر راانجام دهیم : الف) سیر نظری؛ یعنی شناخت صحیح و اساسی دین و پیراستن از آنچه غیردین است. این کار با تدبیر عالمانه در قرآن و روایات ماثور از اهل بیت (ع) حاصل می گردد. هم چنین با مطالعه دقیق و برنامه ریزی شده کتاب هایی که اهل فن و اسلام شناسان درمورد اسلام نوشته اند (مانند کتاب های شهید مطهری، علامه طباطبایی، علامه حسن زاده آملی و …). ب) سیر عملی؛ این کار با تقید به احکام ظاهری شریعت و به جا آوردن آداب انجام می پذیرد. اهتمام به واجبات و پرهیز از محرمات بزرگترین رکن این حرکت است. مراعات تقوا در همه شوون فردی و اجتماعی، بزرگ ترین عامل قرب انسان به خداوند واولیای او است. خواندن دعای عهد در هر روز و آماده بودن واقعی برای ظهور امام زمان (عج) از جمله موحبات اتصال به آن عروهالوثقی است. مسلماً کسی که این چنین شد از اصحاب آن حضرت خواهد بود؛ چرا که ( (من احب قوماً فهو منهم؛ کسی که دوستدارمردمی باشد از جمله آنان محسوب خواهد شد) ). ;
مهمتر از همه چیز آن است که وظایف خودرا در برابر آن حضرت بشناسیم و به انها عمل بکنیم در این صورت است که آن حضرت نیز دوستدار ما خواهندبود و لطف و عنایت افزون تری نسبت به ما خواهند داشت. آن چه بیش ازهمه آن وجود شریف و مقدس از ما انتظار دارند این است که در همه اموررضای حق تعالی را در نظر بگیریم و کوچک ترین قدمی برخلاف فرامین قرآن و اسلام برنداریم. از طرف دیگر خود را همواره سرباز فداکار آن حضرت بدانیم و در همه جا برای حفظ دین و آرمان مقدس آن حضرت تلاش و جانفشانی کنیم و در حد توان محیط خانه مدرسه دانشگاه اداره و…را به فضایی دینی و معنوی تبدیل نموده و کشور درون نفس و جامعه برون رامرکز حاکمیت تقوا کنیم. دعا برای فرج آن حضرت و آماده سازی خود وجامعه در این راستا نیز از وظایف است.
توفیق ملاقات امام زمان((علیه السلام)) تنها براى کسانى است که آن حضرت صلاح بدانند و به نظر مى رسد که در دو مورد تحقق مى یابد:
۱. کسانى که در شدّت و گرفتارى و بحرانهاى زندگى قرار مى گیرند و به آن حضرت توسّل پیدا مى کنند. (توسل مصرانه و پیگیر)
۲.کسانى که در راه تهدید نفس و پیمودن صراط عبودیّت و بندگى خدا مجاهد و تلاشى پیگیر و خالص داشته باشند. به ویژه این که عشق به لقاء آن حضرت و دیدار وى و سعى و تلاش در این راه هم با آن ضمیمه شود.
کسى که بخواهد در این راستا قرار گیرد لازم است به نکات زیر توجّه کند:
۱. در راه تحصیل عقاید و معارف حقّه اهل بیت عصمت و طهارت تلاش کند. و سعى کند تنها به معارف دینى از رهگذر ارشادها و رهنمودها و احادیث آنان توجّه کند و از راههایى که دشمنان آنان ارائه کرده اند بر حذر باشد.
۲. در تهذیب نفس و تزکیه اخلاق سخت کوشا باشد.
۳. در احکام فرعى عملى همواره جدیّت کند بر اساس محبّت شرعى عمل کند و از گناه و معصیّت سخت پرهیز کند.
۴. به نماز اوّل وقت اهمیّت بدهد و سعى کند نماز را با حضور قلب بخواند.
۵. توسّل به چهارده معصوم مخصوصاً امام زمان((علیه السلام)) همواره در زندگى مورد توجّه وى باشد.
۶. دعاى ندبه را با توجّه به مضامین آن با وضعى که تناسب با آن مضامین است بخواند.
۷. زیارات آن حضرت را مخصوصاً زیارت آل یسن و دعاى عهد در صبحها همواره بخواند.
۸. دعا براى تعجیل فرج آن حضرت و درخواست توفیق ملاقات آن حضرت را از خداوند همواره بطلبد.