انسان فقط بنده خداست، پس چرا مىگویید عبدالحسین و …؟
پاسخ
عبودیت در معانى مختلفى به کار مىرود:
- عبودیت در مقابل الوهیت؛ روشن است که استعمال عبودیت در چنین موردى، به معناى مملوک بودن است که شامل تمام بندگان خدا مىشود. منشأ مملوک بودن انسان، خالق بودن خداوند متعال و مخلوق بودن انسان است. در این استعمال، از آنجا که عبودیت، رمز مخلوق بودن است، فقط به اسم خداوند متعال اضافه مىشود و مىگویند: «عبداللَّه» زیرا:
إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً. «۱»
«هیچ موجودى در آسمانها و زمین نیست جز آنکه خدا را بنده و فرمان بردار است.»
همچنین قرآن به نقل از حضرت مسیح مىفرماید:
قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا. «۲»
«من بنده خدایم، او کتاب آسمانى به من داده و مرا پیامبر قرار داده است.»
__________________________________________________
(۱). مریم: ۹۳
(۲). مریم: ۳۰
- عبودیت قراردادى؛ چنین عبودیتى، ناشى از غلبه و پیروزى انسانى بر انسان دیگر در میدان جنگ است.
دین اسلام، این نوع عبودیت را تحت شرایطى خاص که در فقه بیان شده، پذیرفته است. اختیار افرادى که در جنگ به دست مسلمانان اسیر مىشوند، با حاکم شرع است و او مىتواند یکى از راههاى سهگانه را برگزیند؛ آزادسازى اسیران بدون دریافت غرامت، آزاد کردن آنان در مقابل اخذ غرامت و در اسارت نگهداشتن آنها.
در صورت سوم، فرد اسیر «عبد» مسلمانان محسوب مىشود و به همین دلیل در کتب فقهى، بابى به نام «عبید و اماء» منعقد شده است.
به عنوان مثال، قرآن مىفرماید:
وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ. «۱»
«مردان و زنان بى همسرِ خود را همسر دهید. همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند. خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىسازد. خداوند گشایش دهنده و آگاه است.»
در این آیه، خداوند اسیران جنگى را بندگان و کنیزان مسلمانان مىداند و مىفرماید: … عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ …. در اینجا «عبد» به نام غیر خداوند اضافه شده است.
- عبودیت؛ در اینجا عبودیت به معناى اطاعت و فرمانبردارى است
__________________________________________________
(۱). نور: ۳۲
پاسخ جوان شیعى به پرسشهاى وهابیان، ص: ۸۳
و در کتابهاى لغت این معنى آمده است. «۱»
بنابراین، در نامهایى مانند «عبد الرسول» و «عبد الحسین» معناى سوم مورد نظر است. عبدالرسول و عبدالحسین یعنى؛ مطیع پیامبر صلى الله علیه و آله و امام حسین علیه السلام. و بى شک چون اطاعت از پیامبر صلى الله علیه و آله و اولىالأمر واجب است هر مسلمانى مطیع پیامبر و ائمه علیهم السلام بعد از ایشان مىباشد:
… أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ …. «۲»
«اطاعت کنید خدا را و پیامبر خدا و اولى الأمر [/ اوصیاى پیامبر] را …»
بر اساس این آیه، قرآن کریم پیامبر را «مُطاع» و مسلمانان را «مطیع» معرفى کرده است و اگر کسى همین معنا را در نام فرزند خود بگنجاند، نه تنها قابل سرزنش نیست که شایسته ستایش است. ما افتخار مىکنیم که مطیع پیامبر و حضرت امام حسین باشیم و به فرمان آنها گوش فرا دهیم.
البته واضح است که میان «عبدالرسول» و «عبداللَّه» بودن، منافاتى نیست و انسان در عین حالکه عبد خداوند است، مطیع پیامبر صلى الله علیه و آله نیز هست؛ زیرا دانستیم که عبودیت در مورد خداوند، عبودیت تکوینى و ناشى از خالقیّت حق است، اماعبودیت در مورد پیامبر صلى الله علیه و آله ناشى از تشریع و دستور خداوند مىباشد که انسانها را به اطاعت از پیامبر صلى الله علیه و آله مىخواند و پیامبر صلى الله علیه و آله را مُطاع مىنامد. میان این دو استعمال، فاصله و تفاوت بسیار است.
__________________________________________________
(۱). لسان العرب و القاموس المحیط، ماده «عبد».
(۲). نساء: ۵۹