در میان روایات شیعه تناقض و تضاد وجود دارد؛ به طورى که برخى از علما کتابى در باره رفع تناقض نوشتهاند؟!
پاسخ:
طراح پرسش خار را در چشم دیگران دیده، لیکن شاخه را در چشم خود نمىبیند.
محدّثان اهل سنت نقل کردهاند که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پیوسته از وجود دروغگویان و جاعلان حدیث از زبان خود خبر مىداد و پیوسته آنان را با آتش دوزخ تهدید مىکرد. گاهى مىفرمود:
«لَا تَکْذِبُوا عَلَیَّ فَإِنَّهُ مَنْ کَذَبَ عَلَیَّ فَلْیَلِجُ النَّارَ».[۱]
در حدیث دیگر فرمود:
«مَنْ کَذَبَ عَلَیَّ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ».[۲]
«هر کس بر من دروغ ببندد، جایگاه خود را در آتش آماده بداند».
این احادیث حاکى از آن است که در عصر پیامبر صلى الله علیه و آله همان صحابهاى که از نظر اهل سنت همگان عادلاند، گاه و بیگاه از زبان
______________________________
(۱). صحیح بخارى، حدیث ۱۰۶
(۲). صحیح بخارى، حدیث ۱۰۷
پیامبر صلى الله علیه و آله دروغ مىگفتند و او نسبت به این کار هشدار مىداد.
پس از رحلت حضرت رسول صلى الله علیه و آله جلوگیرى از نقل حدیث، سبب شد که جعل حدیث براى کسب مقام و تقرّب به قدرتها آسان شود و در این مورد، دانشمندان یهود و نصارى که تظاهر به اسلام کرده بودند، نقش عظیمى در جعل حدیث در اسلام را داشتند؛ مانند کعب الأحبار و وهببن منبه و تمیم دارى و ….[۳]
جعل این احادیث مایه ظهور تعارض در احادیث نبوى گردید.
ابن ابى العوجاء در خانه حماد بن مسلم، محدّث نامى اهل سنت پرورش یافت و او در کتابهاى حمّاد دست مىبرد و احادیثى را جعل مىکرد.[۴]
در این مورد کافى است بدانیم بخارى ۲۷۶۱ حدیث خود[۵] را از ۰۰۰ ۶۰۰ حدیث برگزیده است.
صحیح مسلم ۴۰۰۰ حدیث خود را از ۰۰۰ ۳۰۰ حدیث برگزیده است.
مسند احمد قریب ۰۰۰ ۳۰ روایت خود را از ۰۰۰ ۷۵۰ حدیث انتخاب کرد و یک میلیون حدیث را حفظ داشت.
همه اینها حاکى از آن است که بازار جعل حدیث در قرن دوم و سوم، براى کسب مقام و ثروت، به قدرى داغ بود که محدّثان میلیونى در
______________________________
(۱). مقدمه ابن خلدون، ص ۴۳۹
(۲). میزان الاعتدال، ج ۱، ص ۵۹۳
(۳). این شماره با حذف مکررات صحیح بخارى به دست مىآید: ارشاد السارى، ج ۱، ص ۲۸؛ شرح صحیح مسلم، نگارش نووى، ج ۱، ص ۳۲
میان راویان دیده مىشد.
اگر ساعات عمر پیامبر صلى الله علیه و آله را براى امور مختلف تقسیم کنید، به دست مىآید که هرگز آن حضرت وقتى براى گفتن یک دهم این احادیث را نداشته است! از این جهت نویسندگان صحاح با تلاش فراوان توانستند معدودى از احادیث را به نام صحیح ضبط کنند.
مسلماً در جعل حدیث، تناقض و تعارض فراوانى به چشم خواهد خورد و لذا در همین صحاح، روایات حاکى از «جسم بودن خدا» و «مجبور بودن انسان» فروان است که صد در صد با روایات تنزیه در تعارض هستند.
اکنون به برخى از علل تعارض در حدیث شیعه اشاره مىکنیم:
تقطیع روایات
گاهى برخى از راویان، بخش مورد نظر خود را از روایت نقل کرده و بخش دیگر را حذف نمودهاند؛ به گونهاى که روایت در صورت ضمیمه کردن هر دو بخش، معنایى دارد و در تفکیک معنایى دیگر.
یکى از عوامل ظهور تعارض در روایات شیعه، تقطیع یک روایت به دو قسمت است.
نقل به معنى
برخى از راویان، لفظ امام را نقل نکردهاند. بلکه مضمون و معناى آن را آوردهاند و همین سبب اختلاف در اخبار و روایات شده است.
جعل حدیث
جعل احادیث ازطریق غلاه؛ مانند مغیرهبن سعید و ابو زینب اسدى،
معروف به ابوالخطاب است و امام صادق علیه السلام انگشت روى روایات این افراد نهاد و گفت: اینان بر من و پدرم دروغ مىبندند.[۶]از این جهت علماى شیعه به روایات اینان اعتنا نکرده و براى آنها ارزش قائل نشدهاند. بنابراین، اگر تعارضى به نظر مىرسد، برخى جنبه طبیعى و برخى دیگر جنبه تخریبى داشته است. امّا آیا این تعارض براى ابد باقى مىماند یا علما و دانشمندان با موازین، همه اینها را از هم جدا کرده و تعارض را برداشتهاند؟ و نویسندگان کتب اربعه پس از تلاش و تهذیب، به جمع احادیث دست زدهاند و در این کتابها از روایت این جاعلان خبرى نیست.
______________________________
(۱). رجال کشى، ص ۱۹۶، شماره ۱۰۳
پاسخ جوان شیعى به پرسشهاى وهابیان، ص: ۱۴۷
[۱] ( ۱). صحیح بخارى، حدیث ۱۰۶
[۲] ( ۲). صحیح بخارى، حدیث ۱۰۷
[۳] ( ۱). مقدمه ابن خلدون، ص ۴۳۹
[۴] ( ۲). میزان الاعتدال، ج ۱، ص ۵۹۳
[۵] ( ۳). این شماره با حذف مکررات صحیح بخارى به دست مىآید: ارشاد السارى، ج ۱، ص ۲۸؛ شرح صحیح مسلم، نگارش نووى، ج ۱، ص ۳۲
[۶] ( ۱). رجال کشى، ص ۱۹۶، شماره ۱۰۳
نحوهٔ عملی وروزمرهٔ زندگانی علیوار
باسلام واحترام بعنوان یک شخص معمولی وغیرآکادمیک درصددهستم به مسلمین دربلادمختلف بگویم بطورسازمان یافته اعلام کنند که مثلاً امام علی (برای شیعیان مؤمن) ویاخلیفه عمر (برای مؤمنین سنّی) زندگانی شخصی خودوخانوارشانرا درتهرانِ امروزاحتمالاً چگونه راه میبردندواداره میکردند۰ این یک بوتهٔ بسیارمهمی است که درآن برداشتهای معیشتی خودمانراعملاً مورد آزمون قراربدهیم وببینیم که آیا فقط کاذبانه سنگ آن شخصیتهای برجسته را نرم نرم به سینه هامیکوبانیم یا اینکه واقعاً اگربدانیم ساعت به ساعت ازموقع بیدارشدن تاشامگاه چگونه دروحشتکده هائیکه به آنها واژهٔ شهررا اطلاق میکنیم ، روزرابه شب وشب رابه روزمیرساندند ، امکاناًشایدبخودآئیم وآدم وارترزندگی کنیم۰
اگراین مطلب بطورجدی مورد بحث وآزمایش عملی توسط همه (ونه فقط اهل علم وانحصارداران نظردهی) قراربگیردشایدروش بهتری ازاین تقلیدات سرتاسری ازغرب وشرق نتیجه گردد۰
منتظرنظرات تان هستم۰
باتشکر
ی
با سلام خدمت شما
ممنون ازین که نظر دادید
حرفتون خوبه به نظر من هم وقتی دم از مولا علی علیه السلام میزنیم باید نوعی رفتار کنیم که اگر امام بودند الان، همان طور زندگی می کردند مثلا نیازی نیست هر مسوول رده بالایی خودرو گران قیمت سوار شود یا نیازی نیست سفرهایی پر هزینه ریاست جمهوری و سایر وزرا سفر و سرکشی باشه اما به صورت ساده و آنی نه از قبل هماهنگ شده
در مورد زندگی شخصی افراد هم به نظرم این همه تجملات این همه عمل های زیبایی و کلاس های زبان خارجه یا خیلی چیزهای دیگر که اصلا ضرورتی در زندگی ما ندارد کنار بگذاریم هم آسوده زندگی می کنیم هم درد افراد دیگر را می فهمیم.
یکی از علما حرف خوبی زدند که انسانی که با نان و پنیر سیر می شود این همه طمع و حرص برای چیست؟(مضمون حرفشان بود.)
در مورد خلیفه اهل سنت الان من نمی تونم چیزی بگم حداقل به خاطر درس تقریب مذاهبی که دارم می خونم ولی دوستانی که مایلند از ین خلیفه چیزی بدانند به خود کتب اهل سنت رجوع کنند و به تاریخ. ….. تاریخ گویایی مسائلی است که ……
این که شما بخواهید راهکار بدید به مردم این همان سبک زندگی اسلامی است می توانید مقاله هایی که در این زمینه منتشر شده اند را مطالعه بفرمایید.
اللهم اجعل عواقب امورا خیرا
التماس دعا