مالکیت انسان ها از نگاه قرآن:

قدس آنلاین/گروه معارف/الیاس علیزاده فرد؛ امام موسی صدر در بیان تفسیر آیاتی از قرآن به بیان مفهوم مالکیت از منظر قرآن کریم پرداخته اند:

مالکیت

در آیات (۳۰-۲۹ نساء) دو ملاحظۀ اجتماعی اساسی وجود دارد؛ ملاحظۀ اول تعبیر زیبای «وَ لا تَأکُلُوا أَموالَکُم بَینَکُم بِالباطِلِ» است که ممکن است قرآن کریم اموالی را که نزد مردم است، به مردم نسبت دهد؛ گویی آنچه از آن یک فرد است برای همه است. به رغم آنکه قرآن کریم بر مالکیت شخصی تأکید می‌کند، در منطق قرآن مالی که در دست انسان است، امانت است و با اینکه تصرف شخص دیگر در آن مال جایز نیست، آن مال برای همۀ مردم است. در این سوره، قرآن کریم می‌کوشد تأکید کند که این مال به رغم آنکه در تملک یک فرد است، به مثابۀ مال و سرمایۀ ثابت برای جامعه هم هست، اگر محترم شمرده شود، مال جامعه محترم است و اگر محترم شمرده نشود و به باطل خورده شود، جامعه آن را از دست داده است. این اسلوب قرآنی در جاهای مختلف قرآن کریم نسبت به اولاد و اموال و نسبت به منافع اجتماعی و غیر آن آمده است. وقتی قرآن کریم اموال مردم و توانایی‌ها و خصوصیت‌های آنان و نیازهای مردم را برای جماعت قرار می‌دهد، تفاوتی میان فرد و جماعت نمی‌گذارد. اما اصل بارزتر از این در ذیل این آیه آمده است، آنجا که پس از آنکه اصل کلی را کامل بیان می‌کند، «لا تَأکُلُوا أَموالَکُم بَینَکُم بِالباطِلِ إِلّا أَن تَکُونَ تِجارَهً عَن تَراضٍ مِنکُم» قرآن کریم این جمله را اضافه می‌کند: «وَ لا تَقتُلُوا أَنفُسَکُم إِنَّ اللهَ کانَ بِکُم رَحِیماً» از ظاهر آیه بر می‌آید که «لا تَقتُلُوا أَنفُسَکُم» یعنی خودکشی نکنید. یا اگر بگویم أنفسکم مثل اصل اموالکم است یعنی خود هر انسان. «فَلا تَقتُلُوا أَنفُسَکُم» یعنی یکدیگر را مکشید، هر آینه خدا با شما مهربان است که این معنای ظاهر است. اما وجود این بخش مستقیماً و ضمن یک آیه، پس از جملۀ «لا تأکُلُوا أَموالَکُم بَینَکُم بِالباطِلِ» پرتو جدیدی بر مفهوم اصل اول می‌افکند. شاید آنچه از این مقابله روشن است، این است که قرآن کریم می‌خواهد بگوید: شما ای مؤمنان، اگر اموال خود را به ناحق خورید، و معاملۀ خود را با رضایت هر دو طرف انجام ندادید، دچار درگیری داخلی می‌شوید.
خطرهایی که جوامع را تهدید می‌کند، در نتیجۀ بی‌حرمتی به اموال مردم و به ناحق خوردن اموال و تمایل شدید برای استثمار ضعیف و غصب کردن حقِ ضعیف به دست قوی، همه و همه جامعه را در معرض خطر یا نابودی از درون و جنگ میان افراد آن جامعه قرار می‌دهد. این اسلوب قرآنی در آیات صدقات نیز آمده است؛ در آیۀ «وَ أَنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ لا تُلقُوا بِأَیدِیکُم إِلَی التَّهلُکَـۀ» تأکید شده است که انفاق انسان را از هلاک نجات می‌دهد و انفاق نکردن جامعه را در معرض نابودی قرار می‌دهد. این چیزی است که در جوامعی که عدالت در آن‌ها وجود ندارد، مشاهده می‌کنیم. این جوامع دچار تجزیه‌ها و انقلاب‌ها و جنگ‌های داخلی می‌شوند و در نتیجه آن‌گونه که قرآن کریم می‌نامد، دچار هلاکت می‌شوند.
همچنین، هنگامی که جامعه به نظام صحیح، که نتیجۀ رضایت طرفین و قائم به عدالت در مبادلۀ اموال میان شهروندان است، بی‌اعتنایی کند، چنین جامعه‌ای بی‌شک دچار جنگ داخلی یا به تعبیر قرآن کریم قتل نفسی می‌شود که در نتیجۀ این شرایط و مخالفت‌ها حاصل می‌آید. بنابراین، طبیعی است که در پایان آیه بگوید: «إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُم رَحِیماً»[۱] اینجا نکته‌ای وجود دارد که آیۀ بعدی را روشن می‌کند: «مَن یَفعَل ذلِکَ عُدواناً وَ ظَلماً فَسَوفَ نُصلِیهِ ناراً»، یعنی خود را بکشد یا اموال یکدیگر را به ناحق خورد، آتش در دنیا و آتش در آخرت که نتیجۀ طبیعی انحرافی است که حاصل اعمال است. «… وَ کانَ ذلِکَ عَلَی اللهِ یَسِیراً»
برگرفته از :

مقالۀ «مالکیت» صفحه ۱۰۴-۱۰۱ ، کتاب حدیث سحرگاهان
سایت موسسه ی فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر www.imamsadr.ir

author-avatar

درباره یاسین مدرس

سلام بر شما کاربران گرامی//من یاسین مدرس طلبه پایه پنج حوزه علمیه کاربر سایت چهارده خورشیددر زمینه های مختلف ازجمله کار های فرهنگی فعالیت می کنم،از شما عزیزان درخواست داریم درزمینه معرفی سایت وانجام کار هاوفعالیت های فرهنگی با ما مشارکت کنید/فی امان الله.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *