۰۴۳۲۵چرا در شهادت دادن تعداد زنان باید دو برابر مردان باشد؟

با سلام
در مورد تفاوت هایی که در قرآن برای زن و مرد ذکر می شود،در مورد بحث شهادت دادن که زن ها باید ۴ نفر باشند برای شهادت اما مردها باید ۲نفر باشند و یا ۱ مرد ولی زن ۲ نفر،آیا این کمی غیر عقلانی نیست،چون از لحاظ دیدن،شنیدن،و سایر خصوصیاتی که برای شهادت دادن نیاز است به نظر می رسد مرد و زن برابر باشند،آیا این امر متأثر از فرهنگ جاهلی عرب در برتری دادن مرد بر زن نبوده؟

پاسخ: 

شهادت در قوانین قضایى اسلام در زمره حقوق قرار ندارد. شهادت حق نیست، تا بگوییم با دو تا یا یکی شدن به شاهد ظلم می شود و یا در نتیجه آن مرد برتر از زن تلقی می شود ، بلکه شهادت ادای یک تکلیف است، یعنى انسان وظیفه دارد براى احقاق حقوق دیگران شهادت بدهد. قرآن کتمان شهادت را حرام اعلام نموده است. (۱)
بر این اساس اگر شهادت برخى در دادگاه پذیرفته نمى‏شود، یا کم تر پذیرفته مى‏شود، این امر گویاى سهل تر بودن تکلیف و مسئولیت آنان است، نه تضییع حقوق آنان ؛ در واقع از آن جا که مکانیسم خلقت زن و مرد با هم متفاوت است و روحیات و اخلاق زن و مرد با هم یک جور نیست، مسئولیت های زن و مرد هم در جامعه متفاوت است . در نتیجه تفاوت روحیات و مسئولیت ها تکالیف فرع بر این امور هم متفاوت خواهد شد . توقعى که خداوند از زن دارد، با توقعى که از مرد دارد، یکى نیست.
بحث شهادت و اطلاع رسانى به قاضى، ربطى به ماهیت مرد و زن و خلقت آن دو ندارد. در بعضى موارد که شهادت مربوط به امور زنان باشد، اصلاً شهادت مردان مورد قبول نیست، چون مرد در آن موارد نمى تواند شاهد باشد. البته به شکل طبیعی در وقایع و رخدادهاى اجتماعی، مردان بیش تر از زنان دست اندر کار هستند زیرا مردان به خاطر کار و تلاش و وظیفه به دست آوردن مخارج زندگی با رخدادها و وقایع اجتماعى بیش تر مأنوس اند . اگر واقعه­اى رخ داد، بیش تر و بهتر در معرض اطلاع اند.
در این میان هر قدر حضور زنان در جامعه پررنگ تر شود ، اما به شکل طبیعی زنان خود را از درگیری ها ، نزاع ها ، نابسامانی های اجتماعی و هر آنچه به نوعی دارای ریسک و خطر باشد دور نگه می دارند ؛ به علاوه خود جامعه هم بسیاری از این گونه درگیری ها و بی پردگی های رفتاری را در حضور بانوان انجام نمی دهد و در نتیجه غالبا حضور و درک دقیق مساله از منظر زنان کمتر از مردان خواهد بود .
از طرف دیگر نباید فراموش کرد که مساله عدم آگاهی دقیق از رخدادهای اجتماعی تنها بخشی از احتمالات قابل ذکر در فلسفه لزوم تعدد در شهادت زنان است در حالی که دلیل مهمتر و احتمال قوی تر در این عرصه چیز دیگری است .
در واقع بر اساس نظر روانشناسان زنان از روحیه لطیف­تر برخوردارند و احساسی­تر هستند. بنابراین سریع تر مطالبی را قبول می کنند و زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند و به علاوه از آن جا که شهادت دادن افراد می تواند به شدت در برخورداری دیگران از برخی حقوق کارساز باشد، خطر راضی کردن یک شاهد برای شهادت دروغ یا مجبور کردن او برای این امر از طریق تهدید و فشار و … نسبت به زنان بسیار بیش تر بوده ، هر فرد ظالمی با حاضر کردن دو زن حق دیگران را پایمال می نمود ، مساله ای که در شهادت چهار زن بسیار سخت تر اتفاق می افتد.
طبق نظر روانشناسان، محبت، رفتار انفعالى، رفتار عاطفى و حمایت کننده، از ویژگى‏هاى زنانه است. در برابر این امور، پرخاشگرى، استقلال، رقابت، سلطه و حاکمیت را از ویژگى‏هاى مردان بر شمرده‏اند. (۲)
به علاوه زنان به جهت این که از نیروى احساس و عاطفه بیش ترى بهره مندند، از صحنه‏هاى احساسى و عاطفى بیش تر متأثر مى‏شوند و به هیجان مى‏آیند. (۳) در مجموع در ظرفیت وجودى زنان دو چیز بیش از مردان جلوه گر است: یکى بُعد عاطفى و دیگرى شرم و حیا و عفت.
وقتى که در ساختار وجودی زن این ویژگى‏های پسندیده قوت بیشتری دارد ، به تبع این امور در حوزه قوانین و مسئولیت های اجتماعی (به ویژه در امورى که مربوط به حقّ النّاس است) هم تاثیر گذار می شود، تا حقوق مردم در شهادت‏ها ضایع نگردد.
به عبارت روشن تر با توجه به همه موارد بیان شده می توان سه رویکرد متفاوت در مساله شهادت زنان تصور نمود:
۱–رویکرد افراطی: شهادت زنان را به کلی فاقد ارزش بدانیم : یعنی با توجه به این که اولا: جنبه عاطفی در آنها غلبه دارد ثانیا:عفت و حیا و شرم و شور و هیجان نوعا در زنان بیشتر است که می تواند زمینه ساز عدم توجه دقیق به حوادث اجتماعی و یا فراموشی برخى امور هیجانى را فراهم نماید و ثالثا:با توجه به حسن ظن بیشتر و روحیه احساسی قوی تری که در زنان وجود دارد زنان زودتر به حالت اطمینان در یک مسئله دست مى‏یابند و زود باورترند و راحت‏تر تحت تأثیر قرار مى‏گیرند و در نتیجه بیش تر ممکن است مورد سوء استفاده و فشار و تهدید و تطمیع قرار بگیرند و… لذا در مجموع برای پیشگیری از تضییع حقوق دیگران به کلی شهادت دادن را از عهده زنان خارج نمائیم .
این پیشنهاد قابل قبول نیست زیرا ممکن است از جهت دیگر موجب پایمال شدن حقوق دیگران شود و آن جایى است که شهادت در انحصار زنان باشد یا در برخی حوادث و محیط ها تنها شاهدان واقعه زنان باشند ، یا در بین شهود یک واقعه تنها یک مرد باشد که به تنهایی شهادتش اثری نخواهد داشت .
۲–رویکرد تفریطی : بگوییم شهادت زنان کاملا مانند شهادت مردان اعتبار دارد. این سخن نیز موجب مى‏شود که به جهت موارد مذکور از اعتبار قضا کاسته شود و به نوعى حقوق مردم تضییع گردد و زنان خود تحت فشار حضور مکرر در محاکم و منازعات که با روحیه آن ها همخوانی ندارد و تبعات منفی بسیاری را نیز می تواند به دنبال داشته باشد قرار گیرند.
۳– رویکرد معتدل: خداوندى که انسان‏ها را آفرید و به همه اسرار نهفته آگاه است، فرموده در امورى که مربوط به حقوق مردم است (حق النّاس، نه حقّ اللَّه) به شهادت زنان ارزش و اعتبار داده شود، لیکن به جهت محکم کارى دو شاهد زن در امورى که یک شاهد مرد لازم است، یا چهار شاهد زن در امورى که دو شاهد مرد لازم است، با شرایطى، ارزش و اعتبار دارد. به نظر می رسد این عین عدل و منطبق با منطق و عقلانیت است.
لذا در مجموع و با عنایت به این نکته که خداوند دین اسلام را با رسالتی جهانی (۴)و جهت هدایت همه انسانها با فرهنگ ها و زبانها و نژادهای مختلف قرار داده است نمی توان احکام دین را تنها مربوط به فرهنگ جاهلی قبل از اسلام در بین اعراب دانست بویژه که اسلام خود در مبارزه با هر گونه آداب و فرهنگ جاهلی نادرست که در بین اعراب جاهلی وجود داشت مثل جنگ های قبیله ای و خونریزی ها و غارت کردن ها و کینه ورزی ها دشمنی های دیرینه و (۵) … پیشتاز بود .
پى‌نوشت‏ها:
۱٫ بقره (۲) آیه ۲۸۳٫
۲٫ جیمز دبلیو و وندر زندن ، ، ترجمه: دکتر حمزه گنجی ، روانشناسى رشد، انتشارات سمت. تهران ۱۳۷۵ش ، ج ۱، ص ۳۳۰ .
۳٫ کتاب نقد، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، ش ۱۲، ص ۵۹٫
۴٫فرقان (۲۵) آیه ۱
۵٫آل عمران(۳) آیه ۱۰۳

مرکز پاسخ گویی به سرالات دینی

دیدگاهی در مورد “چرا در شهادت دادن تعداد زنان باید دو برابر مردان باشد؟

  1. شادی گفت:

    همه ی حرف ها و توجیه های شما درست و منطقی ولی حالا بحث اینه که همین احکامی که خیلی منطقی ان مرد های اطرافمون از اون به برتری مرد بر زن تعبیر میکنن واینکه خدا که بر همه چیز داناس و میدونس که بنده هاش این کارا رو میکنن پس چرا منو اینجوری افرید در حالی که میدونس این ظریف تر بودن من که ناشی از زیبایی های وجودمه باعث تحقیر شدن من میشه
    یا اینکه میدونیم که خدا و پیامبر خیلی جاها از کلمه رجال را نه به معنای مرد بلکه به معنای انسان به کار برده اند ولی خوب این چه حکمتی داره در صورتی که از نظر من با توجه به اداب جاهلی اعراب کلمه ی انسان مناسب تر بوده
    البته بگم هدف من از این سوالا خدایی نکرده زیر سوال بردن اسلام نیس فقط میخام اعتقاداتمو بتونم توجیه کنم

  2. عاطفه گفت:

    شادی جان، خواهر نازم سلااااااااااااااااااااااااااااام…خوبی گلم؟؟؟آجی من حرفاتو خوندم..قبولت دارم و میدونم که میخوای با استدلال و منطق حقایق دین رو بپذیری و نه کور کورانه و الکی ..اتفاقا این ی امتیاز مثبته ..عزیزم در جواب حرفت ی چیزی میخوام بگم: تو گفتی عرب جاهل و از طرفی داری میگی تو جامعه ی ما تعبیر نادرستی از کلمه ی رجال شده..پس این تعابیر غلط فقط مال عربا نیست ..تو خودت جواب خودتو دادیااااااا…ما هم چنین برداشتی داریم…اینکه شما گفتی، از نظر عرفی بوده نه شرعی…پیش خدا همه یکین ..زن و مردش مهم نیست..پیر و جوون مهم نیست..کوچیک و بزرگ مهم نیست..ولی تو اجتماع بحثش جداس…متوجه میشی گلم؟؟؟؟؟ امیدوارم حرفام مورد استفاده قرار گرفته باشه..در پناه مادرمون زهرا سلام الله علیها شاد و سعادتمند باشی عزیز دلم..التماس دعا..یا علی…

  3. سلام عرض ادب واحترام:
    در این زمینه باید خدمتتون عرض کنم.برداشت افراد از احکام ربطی به وضع شارع یا خداوند نداره.قبلاً خدمتتون عرض شد احکام خداوند بر اساس مصالح ومفاسد دنیوی واخروی وضع میشن.این که افراد جامعه ویا عرف برداشت هایی از احکام داشته باشن ویا به نفع خود تحریفاتی انجام بدن اصلاً دخالتی در وضع واضع وخداوند نداره.ببینید مصلحت اجتماعی ایجاد میکنه که این حکام وضع بشه از طرف خداوند واگه رعایت بشه فلان مفسده از جامعه برطرف میشه.اما این که عده ای بد برداشت میکنن دلیل بر بد بودن وضع قانون نداره.عده ای پشت چراغ قرمز خیلی ناراحت میشن واگه ساعت ۱۲ شب باشه توقف نمی کنن.ایا قانون بده یا مردم بد رفتار می کنن.پس وضع قانون واحکام از طرف خداوند متعال کاملا بستگی به مصالح ومفاسد جامعه داره.واین که عده ای از احکام بد برداشت می کنن وبین زن ومرد فرق قائل هستند ویا مرد را برتر از زن می دانند دقیقاً به خاطر عدم فکرصحیح ونداشتن علم کافی نسبت به همین احکام وقوانین خداوند.اگه سطح فکر افراد بالاتر بره وبینش صحیح به احکام پیدا کنن متوجه میشن که إن اکرمکم عند الل اتقاکم.واین جمع هم مرد وهم زن شامل میشه.چه زن وچه مرد در رسیدن به هدف نهایی خلقت (کمال) یکسان هستند.وراه رسیدن دقیقاً تبعیت از همین قوانین فردی واجتماعی است که خداوند وضع کرده.
    اما منظور از الرجال در قران وتعبیرات روایی.در خیلی از موارد هم مرد شامل میشه وهم زن واین یک اسم جمع به کار برده شده.ودر خیلی از موارد دیگه کلمه انسان به کار برده.وهر تعبیری به جا ومناسب در جای خودش به کار رفته.این که الرجال به کار برده دقیقا به خاطر فهم اعراب وبعد از ان فهم بقیه مردم بوده است.جهت ترجمه کلمات قران وتفسیر می توانید کلمات مورد نظر خود را مثل الرجال در تفاسیر دنبال کنید.
    باز در این زمینه سؤالی داشته باشید در خدمت هستیم.التماس دعا
    موفق باشید یاحق//

  4. شادی گفت:

    این تفاسیری که از قران میشه همه احتمال هست یعنی هر کسی به اندازه سطح درکش اونو تفسیر میکنه
    حالا این که از کجا معلوم که این کلمه به معنای صرفا مرد نیس و همون طور که عاطفه جون گفت فقط اعراب نبودن که جاهل بودن بلکه خیلی از افراد جامعه ی ما هم همون اعتقادات رو دارن ولی توی یه لباس جدیدخب حالا قران که کاملترین کتابه چرا راهی برای سو استفاده ی این ادمای جاهل کرده
    که بتونن تعبیر بد کنن همین طور درمورد افرینش خب خدا که از همه تواناتره چرا منو طوری افرید که کسایی باشن که بتونن…من اشتباه ادمارو به پای خدا بنویسم اگه خدا منو از اول ضعیف تر از جنس مذکرش نمی افرید خب حتی اگه میخاستنم نمیتونستن
    اگرم برا امتحان و ازمایش بوده چرا فقط ما قربانی هستیم

  5. سلام عرض ادب واحترام:
    در مورد سؤال شما باید عرض کنم.با استناد به قران سوره ال عمران۷

    هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ
    ((( اوست کسى که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آیات محکم [=صریح و روشن] است آنها اساس کتابند و [پاره‏اى] دیگر متشابهاتند [که تاویل‏پذیرند] اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنه‏جویى و طلب تاویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروى مى‏کنند با آنکه تاویلش را جز خدا و ریشه‏داران در دانش کسى نمى‏داند [آنان که] مى‏گویند ما بدان ایمان آوردیم همه [چه محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسى متذکر نمى‏شود)))
    ———————–
    قرآن دارای دونوع ایه است محکمات ومتشابهات .محکمات قران راهمه متوجه میشوند ولی برای متشابهات باید به محکمات قران ارجاع داده شود.واین ارجاع را باید چه کسی انجام دهد.قطعاً من نیستم وشما وهر کسی دیگر مگر کسی که اولاً: کم کم ۳۰ سال علوم دینی کار کرده باشه.ثانیاً علم تفسیر بلد باشه که شامل علوم.رجال.درایه.بیان .تاریخ.حدیث.ادبیات عرب و.. است این علوم بلد بودن کافی نیست چون من هم اینها را می دونم باید در این علوم اجتهاد داشته باشه.اجتهاد یعنی فوق فوق تخصص.هر کسی که نمیتونه تفسیر کنه.پس تفسیر نیاز به علم تفسیر داره مثل مهندس.دکتر و… واین که کلمه رجال را چجوری تفسیر میکنه عرف زمان نزول با عرف زمان ما ومعاصر در نظر گرفته میشه تمام کتب لغت نیز در کنار بررسی میشه ادبیان گذشته با ادبیات فعل مقایسه میشه .روایات بررسی میشه .ایه وکلمه مورد نظر از نظر روایات وتفسیر روایی ونظر معصوم ع بررسی میشه.کلمه مورد نظر به ادبیات عرب ارجاع داده میشه.اختلافات بررسی میشه. و………و… تا این که نهایتا معنای واقعی کلمه ومنظور قران نمایان میشه. اما به یاد داشته باشید قران هزار بطن داره وهر چه علم بشر بیشتر بشه عمق قران نمایان تر میشه.تا حالا که کسی به عمق قران نرسیده به جز معصومین علیهم السلام. وتفاسیر بر اساس قران یعنی ارجای قران به قران مثل تفسیر المیزان علامه طباطبایی.ویا براسا روایات و… است کسی که نظر خودش تو قران قرار نمیده همه روایات وقران یعنی تفسیر براساس بیان قران وبیان روایات است.
    ——–
    اما در مورد خلقت.باز هم خدمتتون عرض میشه.نوع رفتار بشریت با اصول وقوانین دخالتی در تغییر قانون نداره.ببینید.در طول تاریخ چه بلایی سر انبیاء الهی علیهم السلام اومده. کسایی که قدرت داشتند امامان معصوم علیهم السلام به شهادت رسوندند ایا خدا نباید امام ونبی میفرستاد چون مورد ستم واقع می شدند ایا خداوند نباید مورچه را ضعیف خلق می کرد تا زیر پای انسان برود ایا خداوند نبایدپلنگ را خلق کند تا اهو خرده نشود ایا خداوند نبایدزن را خلق کند تا مرد به او ستم نکند .ایا خداوند نباید مرد را خلق کند چون باید زور می گوید.ایا نباید انسان را خلق کند چون قدرت دارد ایا نباید شیطان باشد چون وسوسه میکند ایا نباید ظالم باشد چون ظلم می کند و…. همه این موارد دارای تفاوت هستند یکی زور ویکی قدرت و…مرد وزن نیز دارای تفاوت هستند وخداوند برای این تفاوت ها برنامه وقانون قرار داده.مرد وزن هردو در رسیدن به کما وهدف نهایی خلقت یکسان هستند زنانی در طول تاریخ وجود دارند که از هزار مرد برترند وبالعکس.پس خداوند جنس مونث را دارای ویژگی های خاص خلق کرد.عاطفه احساس محبت ترحم و… وجنس مذکر را در همه موجودات دارای ویژگی هایی متفاوت.مرد بی رحم تر وکم احساس تر از زن است.همه این موارد در کنار هم باعث ترقی ورشد هستند ببینید اگه به مبانی دین نگاه کنید متوجه میشید که خداوند از بشر خواسته به چه شکل زندگی کنه تا به هدف برسه واین که ما انسان ها ظلم می کنیم به قانون گذار اشکال وارد نیست.زن باید زن باشه ومرد باید مرد هرکدام در جای خود واین تفاوت ها در کنار هم باعث تکامل می شود به قول معروف همه چیز را به همه کس داده اند.نمیشه زن هم قدرت داشته باشه .هم زور.عاطفه هم نداشته باشه که رحم کنه وبعد پول دار پول دار هم باشه ودر یک خانواده مرفع هم باشه وهیچ مشکلی هم نباشه و…. این که نمیشه .هر مخلوقی یه استعدادی داره.هدف خداوند متعال از خلق یه مقوله است وما انسان ها یه چیز دیگه برداشت می کنیم.هدف صرفاً رسیدن به نهایت کمال برای بشریت ورشد عقلی وعلمی وشناخت خالق بی همتاست.همه در رسیدن مختار هستند زن ومرد مساوی.وراه رسیدن به این هدف تبعیت از قوانین وراه هایی است که خداوند قرار داده.راه دیگه ای نیست.مرد از زن وزن از مرد برتر نیست. وضعف وقدرت در هردو عاطفه در زن برای بقای نسل وقدرت در مرد برای امرار معاش وسخت کوشی برای بقای خانواده قرار داده شده.ولی هر کدام تقوا پیشه کند مورد رضایت گوهر گهر بار خداوند متعال خواهد بود.من از نگاه دین براتون صحبت کردم نه از نگاه عرف .خیلی وقت ها ودر بسیاری از موارد عرف بر خلاف دین وقانون خلقت حرکت می کند.
    أَکثَرُ الخَیرِ فِى النِّساءِ؛
    بیشترین خیر و برکت در زنان است.
    اَلمَرأَهُ الصّالِحَهُ أَحَدُ الکاسِبَینِ؛
    زن شایسته یکى از دو عامل پیشرفت خانواده است.
    اِستَوصُوا بِالنِّساءِ خَیرا؛
    یکدیگر را به رفتار نیک با زنان سفارش کنید.

    امیدوارم همیشه در پناه حق سربلند باشید.سؤالی داشته باشید در خدمت هستیم.

  6. شادی گفت:

    واقعا ازتون ممنونم واقعا نباید گناه ادما رو به پای خدا و دین بنویسیم

  7. همیشه در پناه حق موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *