مناظره ای که مأمون را رسوا کرد:
مامون پس از دعوت از امام رضا (ع) به خراسان پیوسته در پی آن بود تا قاطعیت خود در امر حکومت بر مسلمین را نشان دهد، اما در هر مرتبه بنحوی ناکام می گردید. در این باره آمده است روزی حضرت رضا (ع) در مجلس مأمون حضور داشتند، ناگاه دزدی را حضور خلیفه آوردند. مأمون به او تندی کرد و گفت: «در زمان حکومت و سلطنت من ترا چه جای آن است که سرقت نمایی؟»
دزد گفت: سرقت فسرقت؛ چون تو ای مأمون از بیت المال مسلمین دزدی میکنی و حقوق ما فقرا را به خود اختصاص داده ای و سرقت مینمایی، من هم ناچارم که سرقت کنم».
مأمون گفت: ای دزد بیشرم، زبان درازی میکنی؟ اکنون دستور میدهم تا اینکه بر تو اجرای حد نمایند و دست تو را قطع کنند.
دزد گفت: العبد لا ینفذ حکمه علی الحر؛ حکم بنده درباره ی حر اجرا نمیشود و تو بنده می باشی و من آزاد؛ لذا نمیتوانی بر من اجرای حد کنی.
مأمون برآشفت و گفت: چطور من بنده و تو آزاد میباشی؟
گفت: برای آنکه مادر تو کنیز بود و هارون الرشید او را از بیت المال مسلمین خریداری نمود و ابدا أحدی از مسلمین راضی به این معامله نبودند و لذا معامله باطل و تو بنده مسلمین می باشی و من هم صاحب تو می باشم.
مأمون در غضب فرو رفت و گفت: تو را با اجرای حد الهی تطهیر میکنم.
دزد گفت: الخبیث لا یطهر الخبیث؛ شخص ناپاک نمیتواند، ناپاک را تطهیر کند و تو آلوده به هزاران جنایت می باشی و لیاقت اجرای حد الهی را نداری.
مأمون گفت: نسبت به خلیفه مسلمین زبان به جسارت و توهین گشودی و هتک احترام نمودی و از این جهت واجب القتل گشتی!
دزد گفت: «اولا تمام مسلمین تو را به خلافت نمیپذیرند، پس تو خلیفه مسلمین نیستی و ثانیا اهانت به خلیفه در هیچ جایی از قرآن و روایات نقل نشده که حدش قتل باشد، پس چطور و به چه عنوانی میخواهی مرا به قتل برسانی؟
مأمون در جواب دزد عاجز ماند و رو به حضرت رضا (ع) کرد و گفت: تکلیف من با این دزد چیست؟
حضرت فرمودند: فلله الحجه البالغه؛ حضرت حق (سبحانه و تعالی) تا به کسی اتمام حجت ننماید او را عذاب نمیکند. خلیفه هم اگر قصد اعدام این شخص را دارد، باید به او اتمام حجت کند و مطالب او را جواب دهد.
پس از این گفتار مأمون متوجه شد که حضرت رضا (ع) میخواهد بگوید، مطالبی که این دزد میگوید تماما حق است و تو نباید او را تعذیب کنی و لذا دستور داد تا دزد را آزاد کردند ولی کینه حضرت را به دل گرفت و در صدد قتل حضرت رضا (ع) برآمد.
منابع:
۱-شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲: ۲۳۷٫
۲-حسینی قمی، کرامات و مقامات عرفانی امام رضا(ع): ۴۳-۴۴٫
قدس آنلاین
سلام
عرض ادب و احترام…
ممنون از پاسختون.مثل بقیه پاسخ هاتون جامع و کامل بود.
ممنونم.این از روحیه خداشناس و فطرت پاک شماست که برای دین وقت میذارید و بقیه رو در رسیدن به هدف متعالی کمک می کنید.
این مقام و مرتبه ایه که به هر کسی داده نمیشه و اون طور که مشخصه شما قدر دان این نعمت و مرتبه الهی هستید.همین میشه که چنین سعادتی نصیبتون میشه و برای مدت زمان نسبتا طولانی در حریم امن آقا علی بن موسی الرضا(ع ) ساکن میشید…
واقعا واقعا واقعا خوشا به سعادتتون.
التماس دعا دارم…
ممنون شما نسبت به بنده لطف دارید ولی اگر اجازه بفرمایید برای مدتی در جهت رسیدن به هدفم تلاش کنم و انشالله بعد از کنکور به عنوان دانشجوی رشته پزشکی به گروه مبلغان سایت پرمحتواتون بپیوندم…
شما هم از آقا امام رضا بخواید و حتما برام دعا کنید که پزشکی صالح و درستکار بشم که به بندگان خدا کمکم کنم…
حقیقتش من تا به حال مدیریت ۳ وبلاگ رو بر عهده داشتم و آخرین وبلاگ رو هم همین یه مدت پیش تعطیل کردم.چون به اعتقادم یا کاری نباید شروع بشه یا اگه شد باید به بهترین صورت ممکن ادامه پیدا کنه.چون میدونم که الان اگه به عنوان نویسنده شروع به کار کنم خیلی حضور فعالی نمیتونم داشته باشم پس ترجیحا وقتی دعوتتون رو قبول می کنم که کاری از دستم بر بیاد.
دوباره تشکر میکنم از پاسختون.
باز هم التماس دعا دارم.
موفق و پیروز باشید
یا علی
سلام عرض ادب واحترام
شما لطف دارید :
انچه که ما بوده ایم لطف خدا بوده است
هر چی خداوند متعال بخواهد.
امیدوارم همیشه در زندگی پیروز در راه ثابت قدم ودر هدف موفق باشید.
حتما دعا می کنم خدا به حق حقیقت علی بن موسی الرضا علیه السلام به هدفی که می خواهید برسید البته با تدین کامل.
هر وقت هر زمان بخواهید به گروه مبلغان سایبری بپیوندید همیشه امکانش برای شما فراهم است.
دعا کنید ما هم موفق باشیم.
در پناه عنایات خدا وکرامات امام رضا علیه السلام
یاحق//