۶۳۱۸۸_۳۵۹

 

حجه الوداع

آخرین حج پیامبر اکرم که در آخرین سال عمر شریف حضرت واقع شد حجه الوداع نام دارد.

حجه الوداع، واپسین حج پیامبر اکرم که در آخرین سال عمر خویش، در سال دهم هجری، به جا آورد و در آن با مسلمانان وداع کرد. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در این حج به مسلمانان گفت مناسک حج را از من بیاموزید، شاید دیگر مرا در این مراسم نبینید. نام دیگر آن حجهالبلاغ است، زیرا آیه « یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مآ أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک…» در بازگشت از این سفر بر پیامبر نازل شد. از دیگر نامهای این حج، حجهالاسلام است زیرا تنها حجی است که پیامبر در دوره حاکمیت اسلام به جا آورد و مراسم آن طبق آیین اسلام بود. رسول اکرم پس از هجرت، سه بار برای عمره به مکه رفت، اما به گفته مورخان و محدثان، فقط یک بار در مراسم حج حضور یافت و آن چند ماه پیش از وفاتش بود.

حج پیامبر بعد از ده سال

بنابه روایت مفصل معاویه بن عمار از امام جعفر صادق علیه‌السلام، پیامبر ده سال در مدینه زندگی کرد و به حج نرفت؛ هنگامی که آیه « وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ » نازل شد، رسول خدا اعلام کرد که امسال به حج می‌رود. ساکنان مدینه و روستاها و بادیه‌نشینان، در مدینه گرد آمدند تا با پیامبر حج گزارند. چهار شب از ذیقعده سال دهم مانده بود که پیامبر ازمدینه به سوی مکه حرکت کرد. در منابع اهل‌سنت آمده است که حضرت یک شب را در میقات ذوالحلیفه گذراند و سپس به‌سوی مکه حرکت ‌کرد اما طبق حدیث امام صادق، آن حضرت در همان روزی که به میقات رسید، مُحرم شد و شب را در میقات نماند.

همراهان پیامبر در آخرین سفر حج آن حضرت

پیامبر با غسل از مدینه خارج شدند در حالی که از روغنی مخصوص برای مو و صورت استفاده نموده بودند و دو لباس مخصوص احرام را همراه برداشتند. خروج ان حضرت در روز شنبه ۴ یا ۵ روز مانده به آخر ذی قعده بود. همسران پیامبر و زنان وابسته همراه آن حضرت در هودج ها بودند. مخصوصا حضرت صدیقه طاهره و اسماء و ام سلمه و نیز عایشه و حفصه حضور داشتند. اهل بیت ان حضرت و نیز مهاجر و انصار و مردم دیگر نیز ایشان را همراهی می کردند.

با اینکه قبل از خروج پیامبر اکرم از مدینه عده زیادی از مردم مدینه مبتلا به بیماری شده بودند و نتوانستند با ان حضرت به مراسم حج بروند ولی با این حال تعداد همراهان پیامبر تنها از مدینه ۱۲۴ هزار هم نقل کرده اند. با حساب تعداد کسانی که در مکه مقیم بودند یا از اطراف و اکناف در مراسم حج شرکت کرده بودند تعداد حاجیان بیش از این مقدار می شود مانند کسانی که با امیر المومنین از یمن امده بودند همچنین با ابوموسی و غیر ایشان در بازگشت از سفر به کاروان بزرگ حج ملحق شدند.

اغاز بیان ولایت در مراسم حج

در عرفات دستور الهی رسید که علم و ودائع انبیاء را به امیرالمومنین تحویل دهند و امر ولاین را به مردم تبلیغ نمایند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بسیار گریست به طوری که محاسن مبارک از اشک تر شد و حضرت خواستند خداوند ایشان را از شر منافقان محافظت فرماید.
در منا دو بار خطبه ایراد فرمودند که اشاره کلی به ولایت امیرالمومنین داشتند . در مسجد خیف بار دیگر جبرئیل نازل شد که خداوند می فرماید: ولایت علی را به مردم برسان. ولی وعده محافظت از شر دشمنان را برای حضرت نیاورد.
به کراع الغمیم در نزدیکی جحفه که رسیدند باز جبرییل نازل شد و این آیه را آورد: فلعلک تارک بعض ما یوحی الیک و ضائق به صدرک (شاید تو ترک کننده باشی بعضی از اموری را که بر تو وحی می شود و سینه تو به خاطر آن گرفته باشد). این بار هم در امر ولایت تاکید نمود ولی آیه ای دال بر محافظت آن حضرت از شر دشمنان نیاورد.

سفر ولایت

پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مطالبی دل بر شر منافقین نسبت به امیرالمومنین به جبرئیل فرمودند و بعد از ان کوچ نمودند. به غدیر خم که رسیدند اوایل روز بود. جبرئیل نازل شد و آیه ۷۱ سوره مائده را آورد که شامل تاکید بر امر ولایت و در امان بودن حضرت از شر منافقین بود.:

یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ان الله لا یهدی القوم الکافرین

ای پیامبر تبلیغ کن به مردم ان امری را که از جانب خدا بر تو فرستاده شد و اگر این کار را انجام ندهی رسالت الهی را تبلیغ نکرده ای و خدا تو را از مردم حفظ می نماید. خداوند کافران را هدایت نمی کند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *