ما را چه رسد که با این قلمهای شکسته و بیانهای نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانی که در جهاد فی سبیل الله جان خود را فدا کرده و یا سلامت خویش را از دست داده اند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شده اند مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم؟ زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلندپایه عزیزانی است که برای اعتلای کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جانبازی نموده اند.
[صحیفه نور، ج۱۹]
خوشآمدی مرد! خوشآمدی و به اینجا صفایی تازه بخشیدی؛ مثل باران.
باور کن تا دیروز، این کوچه بوی غربت تو را از هزاران فرسنگ دورتر میتوانست حس کند، برای همین، دراین چند سال، هر وقت مادرت از اینجا رد میشد، صدای زمزمه ات گوشش را پر میکرد.
ما همه خیال میکردیم تو شهید شده ای؛ برای همین نامت را روی پیراهن این کوچه، آن بالا کنار یقه خاکیش نوشتیم؛ امام او همیشه سعی داشت به ما بگوید که توهنوز زنده ای و روزی برمیگردی.
چند بار خودش را تکاند و اسمت را جدا کرد از خودش. نه اینکه از اسمت خوشش نیایدها، انگار میخواست حقیقتی را به ما بگوید، اما ما هر دفعه با کوکی فلزی، محکمترش میکردیم.
حالا که آمدی، میشود صدای غنج زدنش را شنید، اصلاً طراوت خاصی پیدا کرده؛ مثل همه اهالی اش.
تو برای ما خاطره انگیز بودی. حتی یک لحظه هم نمیتوانستیم فراموشت کنیم و حالا که برگشتی، آن هم با این جریاناتی که پیش آمده خاطره انگیزتر شده ای.
سالروز بازگشت پرستوها
روز ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۹، میهن اسلامی شاهد حضور آزادگان سرافرازی بود که پس از سال ها اسارت در زندان ها و اسارتگاههای مخوف رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود گذاشتند. در این میان ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در ۲۲ مرداد ۶۹ تشکیل شده بود و به تبادل انبوه اسرا پرداخت. این ستاد با مساعدت و همراهی دیگر دستگاه ها، تبادل حدود چهل هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد.
آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند. آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی ترین کسان به قضای الهی بودند. اینان سینه هایی فراخ تر از اقیانوس داشتند که از همه جا و همه کس بریده و به خدا پیوسته بودند، آزاده نامیده شدند چون از قید نفس و نفسیات رهایی یافته بودند.
و امروز یادآور بازگشت غرور آفرین مردان و زنان آزاده ای است که پس از تحمل سال ها شکنجه و دوری از عزیزان خویش، به وطن بازگشتند و به انتظار میلیون ها ایرانی پایان دادند. در این روز، شکیبایی مادران، پدران، همسران و فرزندان این آزاد مردان به بار نشست و سال های نگرانی و شوق دیدار به پایان رسید و وعده الهی تحقق یافت: «و بشر الصابرین».
نه تنها استقامت آزادگان در اردوگاه های دژخیمانه رژیم بعث، بلکه صبر و پایداری خانواده های این عزیزان ستودنی است. عرصه پر برکت دفاع مقدس، صحنه حضور مردان و زنان با ایمانی بود که با پیروی از تعالیم عالیه اسلام و تحت رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی (ره) توانستند حماسه ای به یادماندنی و جاودان از خود به بادگار بگذارند. اینان اگر چه در بازگشت از اسارت، مقتدا و امام خویش را ندیدند، اما با نایب بر حق وی میعادی همیشگی بستند و بر عهد خویش با خون شهیدان پایبند ماندند. آزادگان دلاور و سرافراز با الهام از مکتب انسان ساز اسلام و سیره ائمه اطهار و با درس گرفتن از زندگی انقلابی و حماسه ساز حضرت زینب (سلام الله علیها) که اسوه صبر و پایداری بود، توانستند دوران دشوار اسارت را پشت سر نهند و شکوه مقاومت و سرافرازی را بر صحیفه درخشان ایران اسلامی ثبت کنند. بی شک سال ها محرومیت این سرو قامتان تاریخ باعث شد که آنان امروز بیش از هر فرد دیگری در مسیر سبز موفقیت گام بردارند و الگو، اسوه و افتخار میهن خویش باشند.
۲۶ مرداد سال ۶۹ بازگشت اولین گروه آزادگان
در روز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ اولین گروه آزادگان ایرانی پس از سالها اسارت در زندانهای رژیم بعث عراق با ورود به کشور به جمع خانوادههای خود بازگشتند.
این رویداد دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و ۲ روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامهای به هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه ۱۹۷۵ الجزیره را پذیرفت و به شرایط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقبنشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد.
هنگامی که رزمندگان ایرانی در زمستان سال ۶۵ پشت دیوارهای بصره رسیدند قطعنامه ۵۹۸ مطرح و در سال ۱۳۶۶ به تصویب سازمان ملل متحد رسید. ایران در محتوای قطعنامه نکات مثبت و منفی آن را مورد تأمل قرار داد بنابراین در اولین موضعگیری نه آن را رد کرد، نه پذیرفت.
در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ طی پیامی از طرف امام خمینی اعلام شد. عراق پذیرش قطعنامه را به منزله ضعف ایران تلقی کرد و با همراهی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بار دیگر مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد. مرصاد عملیاتی بود که در پاسخ به تجاوزگری منافقین در عملیات فروغ جاویدان آنان طراحی شده و متجاوزان را به شکست کشاند.
عراق بعد از این شکست که بازتاب گستردهای در رسانههای جهانی و منطقهای داشت، دریافت که در تحلیل دلایل پذیرش قطعنامه از سوی ایران دچار خطا شده است. صدام در ۱۷ مرداد ۶۷ به ناگزیر آتشبس را پذیرفت و اعلام آمادگی کرد که وارد مذاکره شود.
پس از آتشبس و شروع مذاکرات دقیقا دو سال طول کشید تا مبادله اسرا بین دو کشور ایران و عراق به مرحله اجرا درآید، در صورتیکه مطابق بند ۳ قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مصوب ۱۲ اوت ۱۹۴۹، پس از مخاصمه جنگ باید تمام اسرا بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۱۸ مرداد ۶۷ قطعنامه ۶۱۹ را تصویب کرد و به موجب آن گروه ناظران نظامی ایران و عراق و سازمان ملل (یونیماگ) که حدود ۴۰۰ نفر از ۲۵ ملیت مختلف تشکیل شده بود در مرزهای دو کشور ایران و عراق مستقر شدند.
پیگیریها و مذاکرات فیمابین دو کشور دنبال میشد تا اینکه در ۲۶ رمضان ۱۴۱۰ برابر اوایل اردیبهشت ۶۹ صدام، رئیسجمهور وقت عراق طی نامهای خطاب به مقام رهبری و رئیس جمهوری وقت خواستار مذاکرات در راستای صلح شده و پیشنهاد کرد که روز عید مبارک فطر ملاقات مستقیم در یک کشور ثالث مثل عربستان انجام گیرد. هاشمی رفسنجانی، رییسجمهوری وقت در پاسخ نوشت: «ما مصممیم که در راه صلح همانند دوران دفاع، اعتماد مردم را به همراه داشته باشیم» و پیشنهاد داد قبل از تماس رؤسای دو کشور، نمایندهای از سوی طرفین در کشوری ثالث وارد مذاکره شوند و درباره آنچه باید انجام گیرد گفتوگو کند تا زمینه تصمیم نهایی را فراهم سازد.
باب مکاتبات باز شد و ادامه یافت تا اینکه در تاریخ ۶۹/۵/۱۷ ایران طی نامهای بر معاهده ۱۹۷۵ تأکید کرد. رییسجمهوری عراق نیز در پاسخ طی نامهای در ۲۳ مرداد ۶۹ آن را پذیرفت و با تاکید بر اینکه «به هر آنچه میخواستید دست یافتید»، نوشت: «مبادله فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران به سر میبرند، از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین – قصرشیرین و راههای دیگری که مورد توافق قرار میگیرد صورت خواهد گرفت و ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه ۱۷ اوت ۱۹۹۰ [برابر با ۲۶ مرداد ۱۳۶۹] به آن مبادرت خواهیم کرد… با این تصمیم، ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد.»
اینچنین بود که در تاریخ ۲۶ مرداد ماه اولین گروه اسرای جنگی آزاد شده و به آغوش ملت بازگشتند. تمامی مردم ایران این پیروزی را جشن گرفته و شور و هیجانی در خانوادهها و محلهها ایجاد شده بود. در تاریخ ۲۷ مرداد ۶۹ رئیسجمهور ایران خطاب به صدام نوشت: «اعلام پذیرش مجدد معاهده ۱۹۷۵ از سوی شما تبدیل آتشبس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت.»
هاشمی رفسنجانی خود درباره نامهنگاریها با صدام میگوید: «مکاتبات حساس و کارگشای اینجانب با صدام دیکتاتور بغداد در فضا و شرایطی خاص از بیم و امید شکل گرفت که نهایتا به آزادی آزادگان انجامید، ضمن آنکه امروز هم وقتی حامیان سابق صدام دوباره آن نامه را میخوانند، به خاطر ادبیات خاص آن عرق شرم بر پیشانی خویش میبینند.»
اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود. زیارت حرم امام خمینی و همچنین دیدار با آیتالله خامنهای از نخستین برنامهها و اقدامات مشترک آزادگان ایرانی بود. آیتالله خامنهای در دیدار با آزادگان گفت: «… یکی از چیزهایی که شما را، دلهایتان را زنده نگه میداشت، پر امید نگه میداشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت میشود فهمید… مسأله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزادمردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند…شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید.»
در پی بازگشت آزادگان به ایران دستور تشکیل ستاد رسیدگی به امور آزادگان صادر شد. ستاد رسیدگی به امور آزادگان در ۲۲ مرداد ۱۳۶۹، براساس قانون حمایت از آزادگان مصوب ۲۳ آذرماه ۱۳۶۸ مجلس تشکیل شد و در نخستین گام با تبادل انبوه اسرا مواجه شد و براساس همان قانون و با مساعدت و همراهی دیگر دستگاهها مسئولیت این کار عظیم را به دوش گرفت و تبادل بیش از ۴۰۰۰۰ آزاده و به همین تعداد اسیر عراقی را انجام داد. این ستاد بیش از ۲۷۰ واحد ستادی در سراسر کشور تشکیل داد و ارائه خدمات به آزادگان را در زمینههای گوناگون آغاز کرد.