سوءظن و بدبینی در زندگی مشترک:
فرد بدبین به خود و شریک زندگی اش صدمه می زند و جایی برای محبت و علاقه باقی نمی گذارد که ناخودآگاه این رابطه به سمت سردی روی می آورد. اوایل ازدواج تمام رفتارهای همسرش را به حساب علاقه او به خودش میگذاشت. کمتر پیش می آمد از شنیدن سوالاتی مانند کجا هستی؟ چکار میکنی؟ و یا کی به خانه بر میگردی ناراحت شود. همه رفتارهای همسرش رنگ و بویی از علاقه داشت، تماسهای مکرر او هیچ گاه باعث از کوره در رفتنش نمیشد، گاهی فکر میکرد میتوان نگرانی او از هم صحبت شدنش با یک جنس مخالف را به حساب تعصبی بودن او گذاشت اما چرا همه این افکار خیلی زود رنگ باخت… چندماهی از زندگی مشترکشان میگذرد به نظرش همسرش با او وارد یک رابطه پلیسی شده است، سوالهایش کم کم شکل بازجویی به خود گرفته است. همسرش به همه چیز مشکوک بود و حساسیت بیش از حدی درباره تلفنها، رفت و آمدها و رفتارهای او نشان میداد.
بعد از چند ماه دیگر کسی نمانده بود که جرأت کند به او سری بزند یا تلفنی احوالش را بپرسد. عذاب آورتر از همه این بود که همسرش نمیپذیرفت که درباره او شک بیمورد دارد و به خود حق میداد او را محدود و محدودتر کند. شاید این داستان برای شما تازگی نداشته باشد. واقعیت هم این است که متاسفانه همه ما کمابیش افرادی را میشناسیم که از شک و تردید بیدلیل همسر و یا یکی از اعضای خانوادهشان به ستوه آمدهاند. آفتی به نام بدبینی برخی از افراد دچار مشکلی به نام بدبینی هستند و نسبت به اخلاق و رفتار دیگران حتی نزدیکانشان هم شک و تردید دارند. این معضل می تواند به سادگی یک زندگی را به تباهی بکشاند. زیرا شخصی که این مشکل را دارد احساس می کند چیزی را که می بیند یا می شنود واقعیت ندارد و با چیزی که در پشت صحنه وجود دارد متفاوت است. در واقع در ایجاد بیماری بدبینی، هم خانواده، الگوهای اجتماعی و زیست شناختی هر کدام به سهم خود در این بیماری نقش دارند که متاسفانه هیچ چیز مثل بدبینی در خراب کردن یک رابطه مخصوصاً در زندگی مشترک قدرتمند نیست.
فرد بدبین به خود و شریک زندگی اش صدمه می زند و جایی برای محبت و علاقه باقی نمی گذارد که ناخودآگاه این رابطه به سمت سردی روی می آورد. بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد خیلی از زوجین بدبینیهای بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی میکنند و آنرا با عناوینی همچون غیرت و تعصب ومراقبت توجیه میکنند، حال آنکه واقعیت چیز دیگری است. اساسا بدبینی به همسر در۳ حالت کلی بروز میکند: گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی میتوان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را میبینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند. گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینیهایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنشهای همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پارهای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمیشود. گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروههای یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلال پارانوئید میشوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه میرسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود میکند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.