امام على علیه السلام
اِنَّ التَّقوى مُنتَهى رِضَى اللّه مِن عِبادِهِ وَ حاجَتُهُ مِن خَلقِهِ فَاتَّقُوا اللّه الَّذى اِن اَسرَرتُم عَلِمَهُ وَ اِن اَعلَنتُم کَتَبَهُ؛
نهایت خشنودى خداوند از بندگانش و خواسته او از آفریدگانش تقواست، پس تقوا از خداوندى بکنید که اگر پنهان کنید مى داند و اگر آشکار سازید مى نویسد.
تقوا یک نیروى باز دارنده درونى است که در وجود انسان به وجود می آید و او را در برابر ارتکاب کارهای خلاف حفظ مىکند. کمال تقوا آن است که علاوه بر دوری از گناهان و محرمات، از مشتبهات نیز اجتناب شود.
پرهیزکاری و تقوا خودداری کردن از گناه و آلودگی است. تقوی یعنی پرهیز از تمام کارهایی که فرد را گناهکار و آلوده می سازد.
متقی کیست
ـ اَلمتّقی مَن اِتَّقَی الذُّنُوبَ؛ با تقوا کسی است که از گناهان خودداری کند.
در آیات و احادیث، از جمله در کلمات امام علی علیه السلام تشبیهات فراوانى براى تقوا بیان شده است که به بعضی از آنها اشاره می شود:
۱٫ زاد و توشه: قرآن تقوا را به زاد و توشه تشبیه کرده و آن را بهترین زاد و توشه شمرده و می فرماید:” توشه بر گیرید پس به درستی که بهترین توشه تقوا است”.
۲٫ لباس: قرآن تقوا را به لباس تشبیه کرده و آن را بهترین لباس دانسته است: ” لباس تقوا، بهترین لباس براى انسان است.
۳٫ دژ نیرومند: در برابر خطرات گناه: امام علی (ع) می فرماید ” اى بندگان خدا بدانید که تقوا دژى مستحکم و غیر قابل نفوذ است”.
۴٫ مرکب راهوار: مولای متقیان در کلام دیگری می فرماید: “تقوا مانند مرکبى راهوار است که کنترل آن در دست صاحبی است که بر آن سوار است و تا دل بهشت او را پیش مىبرد.”
۵٫ بعضى از بزرگان، تقوا را به حالت کسى تشبیه کرده اند که از یک سرزمین پر از خار عبور مى کند، سعى دارد دامن خود را کاملا برچیند و با احتیاط گام بردارد مبادا نوک خارى در پایش بنشیند، و یا دامنش را بگیرد. از این تشبیه به خوبى استفاده مى شود که تقوا به این نیست که انسان انزوا و گوشه گیرى انتخاب کند، بلکه باید در دل اجتماع باشد و اگر اجتماع آلوده بوده خود را حفظ کند.
تقوا، نشانه ایمان به” مبدء” و” معاد” یعنى خدا و رستاخیز و معیار فضیلت و افتخار انسان و مقیاس سنجش شخصیت او در اسلام محسوب مى شود.
از نظر قرآن “تقوا” نور الاهى است که هر جا راسخ شود، علم و دانش مى آفریند.
مراحل تقوا
تقوا داراى مراحلی است. بعضى از بزرگان براى تقوى سه مرحله قائل شده اند:
۱- نگهدارى نفس از عذاب جاویدان از طریق تحصیل اعتقادات صحیح.
۲- پرهیز از هر گونه گناه اعم از ترک واجب و فعل معصیت.
۳- خویشتن دارى در برابر آن چه قلب آدمى را به خود مشغول مىدارد و از حق منصرف مىکند، و این تقواى خواص بلکه خاص الخاص است.
شاخه های تقوا
تقوا داراى شاخه ها و شعبه هاى متعددی است، که از آن میان می توان به شاخه های زیر اشاره کرد: تقواى مالى و اقتصادى، تقواى جنسى، اجتماعى، و تقواى سیاسى و تقوای اخلاقی و… انسان با تقوا شخصی است که تقوا را در تمام این جهات رعایت کند.
آثار تقوا
پایبندی به تقوا انسان را عزیز می کند. ظاهر تقوا ارجمندی در دنیا و باطن و حقیقت آن والامقامی و ارجمندی در آخرت است. با تقوا و پارسایی رفتارها پاکیزه می شود. تقوای الهی پایه دین و یقین و کلید درستی و شایستگی و چراغ پیروزی و کامیابی است. با پرهیزگاری کارها به بار می نشیند. هر که تقوا پیشه کند عبادتش نیکو می شود. تقوا آثار مثبت زیادی در زندگی انسان دارد.
۱٫ انسان سازی: امام علی (ع ) می فرماید: تقوا یک خصلت روحی و یک تربیت معنوی است که در پرتو آن جان انسان ساخته و پرداخته می شود.
۲٫ مسؤلیت پذیری: فرد با تقوا از زیربار مسئولیت های شرعی شانه خالی نمی کند و مشتاقانه می پذیرد و سختی ها و مشکلاتش را هموار می کند.
۳٫ آزادگی: تقوا وسیله آزادی انسان از هر بندگی است کسی که دارای تقوا است در برابر شهوات به زانو در نمی آید؛ در برابر مقام و دیگر تمایلات نفسانی تسلیم نمی شود، بنابر این از هر هلاکتی در امان است.
۴٫ رستگاری در آخرت: تقوا کلید هدایت است و فرد با تقوا با انجام کارهای مثبت و گام برداشتن در مسیر هدایت علاوه بر سعادت در دنیا به کسب پاداش های اخروی و ذخیره آن برای روز معاد موفق می شود.
کاربرد تقوا در قرآن
واژه تقوا و دیگر مشتقات ریشه آن، ۲۵۸ بار در قرآن کریم آمدهاند و مباحثی گوناگون را دربر دارند.
الف) از جمله مباحث مربوط به تقوا در قرآن، عبارتند از؛
۱) معنوی بودن تقوا
۲) تقوا بهترین پوشش معنوی
۳) تقوا ملاک برتری انسانها
۴) تقوا بهترین توشه
۵) علل تقوا
۶) آثار تقوا
۷) ویژگیهای متقیان
ب) برخی مشتقات تقوا در قرآن، تنها در معنای لغوی آن به کار رفتهاند:
ج) در آیهای نیز تقوا مضاف الیه واژه «کلمه» است: «اِذ جَعَلَ الَّذینَ کَفَروا فی قُلوبِهِمُ الحَمیَّهَ حَمیَّهَ الجـهِلیَّهِ فَاَنزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسولِهِ و عَلَی المُؤمِنینَ و اَلزَمَهُم کَلِمَهَ التَّقوی وکانوا اَحَقَّ بِها و اَهلَها و کانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیء عَلیمـا» بیشتر مفسران گفتهاند: مراد از «کلمه التقوی» کلمه توحید یعنی قول لا اله إلاّ الله است و نیز روایاتی کلمه تقوا را رسول خدا صلوات الله علیه، امیر مومنان، امام علی علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام، دانستهاند. اطلاق کلمه تقوا بر امامان معصوم علیهم السلام، یا از این روست که آنها کلمات الهیاند و همان طور که کلمات، از ضمیر خبر میدهند، آنان مراد خداوند را بیان می کنند یا بدان جهت است که ولایت ایشان و پذیرفتن امامت آنان، انسان را از آتش جهنم نگه میدارد ، چنان که در بعضی از روایات از ولایت امیرمؤمنان به «کلمه التقوی» یاد شده است. در زیارتهای زیادی همچون زیارت امام حسین علیه السلام در اربعین، عید فطر و عید قربان، شهادت داده میشود که امامان از فرزندان او، کلمه تقوایند.
تقوا امری قلبی
تعبیر تقوای قلوب، در آیه شریفه «فَاِنَّها مِن تَقوَی القُلوب » میرساند که تقوا، امری معنوی و مرتبط با روح و نفس انسان است و همچون اعمال نیست که متشکل از حرکات و سکنات و از نظر ظاهری، مشترک بین طاعت و معصیت باشد و همچنین از عناوینی نیست که بتوان آن را قطعاً از افعالی چون احسان، طاعت و امثال اینها انتزاع کرد و به شکلی حتمی به تقوا عامل آن پی برد. و آیه شریفه دیگری از قرآن نیز میرساند که تقوا با قلب، پیوند دارد: «اِنَّ الَّذینَ یَغُضّونَ اَصوتَهُم عِندَ رَسولِ اللّهِ اُولـئِکَ الَّذینَ امتَحَنَ اللّهُ قُلوبَهُم لِلتَّقوی لَهُم مَغفِرَهٌ واَجرٌ عَظیم».
برپایه روایات معصومان علیهم السلام هم، تقوا امری قلبی و نفسی است، چنان که به فرموده رسول اکرم صلوات الله علیه هر چیزی معدنی دارد و معدن تقوا قلوب عاقلان است یا این حدیث که تقوا ریشه ایمان است.
اهمیت و جایگاه تقوا
الف) از منظر قرآن، فقط اعمال متقیان پذیرفته است: «اِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ المُتَّقین» و به کاری که بنیان آن براساس تقوا نباشد، هرگز اعتنایی نیست، هرچند ساختن مسجد باشد: «والَّذینَ اتَّخَذوا مَسجِدًا ضِرارًا و کُفرًا… •لاتَقُم فیهِ اَبَدًا لَمَسجِدٌ اُسِّسَ عَلَی التَّقوی مِن اَوَّلِ یَوم اَحَقُّ اَن تَقومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا واللّهُ یُحِبُّ المُطَّهِّرین • اَفَمَن اَسَّسَ بُنیـنَهُ عَلی تَقوی مِنَ اللّهِ…»
ب) بر پایه روایات فراوانی، شرط قبولی اعمال، تقواست.
ج) تقوا دستور خداوند به خاتم پیامبران صلوات الله علیه: «یـاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللّه…» و نیز سفارش او به پیروان اسلام و دیگر ادیان الهی است و چنانچه ویژگی دیگری بیش از آن به صلاح بندگان و در خوبی، جامعتر و در ارزش عظیمتر و در عبودیت فراگیرتر می بود، خداوند مهربان به آن وصیت میکرد: «ولِلّهِ ما فِی السَّمـوتِ وما فِی الاَرضِ ولَقَد وصَّینَا الَّذینَ اوتوا الکِتـبَ مِن قَبلِکُم واِیّاکُم اَنِ اتَّقوا اللّهَ» پیامبر صلوات الله علیه و امامان معصوم علیهم السلام نیز به رعایت تقوای الهی سفارش کرد ، آن را سرآمد کارها و بزرگترین وصیت دانستهاند.
د) صفت تقوا محبوب و ممدوح خداوند است و در قرآن کریم بهترین توشه آخرت دانسته شده و در روایات به آن بسیار سفارش شده است.
این گونه تقوا بورزید
حضرت امیر(ع) می فرمایند: مانند کسی تقوا پیشه کنید که دامن همّت برای اطاعات خدا به کمر زده است و سخت تلاش می کند و در فاصله مرگ و زندگی چالاکانه راه می پوید و از ترس عذاب آخرت به درگاه خداوند استغفار می کند و در رفتن به عالم آخرت و عاقبت کارها به اندیشه می پردازد.
تقوا بهترین توشه آخرت
هنگامی که حضرت علی(ع) از جنگ صفین بر می گشتند، به قبرستانی در پشت دروازه کوفه رسیدند. چون کاملاً به قبرها نزدیک شدند رو به آنها کرده فرمودند: ای ساکنان خانه های وحشت و مکان های خالی و قبرهای تاریک و ای خاک نشینان، ای غریبان، ای تنهایان، ای وحشت زدگان، شما در این راه بر ما پیشی گرفتید و ما نیز به زودی به شما می پیوندیم. اگر از اخبار دنیا بپرسید به شما می گوییم: در خانه هایتان دیگران ساکن شدند، همسرانتان به ازدواج دیگران درآمدند و اموالتان تقسیم شد حال شما بگویید در آنجا چه خبرهاست. سپس حضرت رو به اصحاب کردند و فرمودند: اگر به آنها اجازه سخن گفتن بدهند می گویند: انّ خیرالزّاد التّقوی؛ بهترین زاد و توشه در سفر آخرت تقوا و پارسایی است.