۱۲

امام حسن عسگری(علیه السلام) فرمودند

بسم الله الرحمن الرحیم أقرَبُ إلی اسمِ اللهِ الأعظَمِ مِن سَوادِ العَینِ إلی بَیاضِها

بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم خدا از سیاهی چشم به سفیدیش نزدیک تر است.

بحارالانوار/ج۷۵، ص۳۷

جمله بسم الله الرحمن الرحیم ۱۱۴ بار بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نازل شده است؛ در ۱۱۳ سوره به عنوان سرفصل آمده و از آنجا که اول سوره برائت بسم الله نازل نشده و در سوره نمل علاوه بر ابتدای سوره، در آیه «إنّه من سلیمان و إنّه بسم الله الرحمن الرحیم» نیز این جمله مبارکه آمده است مجموعاً ۱۱۴ آیه می‌شود.

خدای متعال برای اینکه به انسان‌ها بیاموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره های قرآن و هم ابتدای قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کرده و علمای فریقین (شیعه و سنی) از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نقل کرده‌اند «کل امر ذی بال لم یبدأ فیه به بسم الله فهو ابتر» ؛ «هر کاری که به نام خدا شروع نشود ابتر است».

بنابراین اگر انسان کاری را به نام خدا شروع نکند، هرگز به مقصد نمی‌رسد.

خدای سبحان با آغاز سوره فاتحه الکتاب به بسم الله به ما آموخت که این حمد و عبادت خدا را نیز به نام خدا آغاز کنید تا به مقصد برسید.

معلوم می‌شود اگر عبادت هم به نام خدا نباشد ابتر است چون حسن فعلی دارد ولی ارتباط را انسان حفظ نکرده است. هر چه به نام خدا نباشد، او هالک است زیرا چیزی که به نام خدا نباشد لا شیء است به صورت شیء.

بقاء فقط از آن خداست و کاری که برای وجه الله نباشد پایدار نیست.

امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی از بسم الله به عنوان کلید درهای طاعت یاد کرده و می‌فرماید: درهای گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببندید و درهای طاعت را با بسم اللّه گفتن بگشایید.

همچنین امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی فرمودند: هرگاه یکی از شما وضو بگیرد و بسم اللّه الرحمن الرحیم نگوید، شیطان در آن شریک است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد یا لباس بپوشد و هر کاری که باید نام خدا را بر آن جاری سازد، انجام دهد و چنین نکند، شیطان در آن شریک است.

بسم الله نشانه دین اسلام
پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) علاوه بر توصیه های عام نسبت به ذکر بسمله، در مواردی خاص، مانند اوقات خوردن غذا، نوشتن نامه، رفتن به بستر برای خواب و برخاستن از بستر تأکید بیشتری بر بیان بسم الله داشتند.

با این اوصاف، ذکر بسمله برای مسلمانان به صورت شعار و نشانه دین اسلام درآمده است و بلند گفتن آن از نشانه های ایمان شمرده می‌شود، چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) هنگام تلاوت قرآن، بسمله را به صدای بلند می‌گفت و مشرکان از او روی بر می‌گرداندند که آیه ۴۶ سوره اسراء به همین نکته اشاره دارد.

سوگند مقدس
جابر بن عبد الله انصاری می‌گوید: هنگامی که بسم الله الرحمن الرحیم نازل شد، ابر به سوی مشرق گریخت و باد آرام گرفت و دریا طوفانی شد و حیوانات گوش فرا دادند و شیطان‌ها از آسمان رانده شدند و خدای متعال به عزت و جلالش سوگند یاد کرد که بسم الله بر هر چه خوانده شد خداوند آن را با برکت گرداند.

درامان ماندن از عذاب
از مولای متقیان حضرت علی (علیه‌السلام) روایت شده است: وقتی که بسم الله الرحمن الرحیم بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شد، آن حضرت فرمود: اولین بار که این آیه بر حضرت آدم نازل شد فرمود: تا زمانی که فرزندان من این آیه را قرائت کنند از عذاب (الهی) در امان خواهند بود.

شهر رحمت
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: در بهشت شهری است به نام مدینه الرحمه که بی نهایت زیباست، هر که به آن رسید از زحمت رست و به رحمت پیوست. در آن شهر خانه‌ای است به نام بیت الجلال که درهای بسیار دارد و کلید درهای آن بسم الله الرحمن الرحیم است. چون بنده مؤمن بسم الله را با اخلاص بر زبان راند درها باز شود و از سوی خداوند ندا شود که مُلک این خانه و ولایت این شهر را به تو سپردیم.

سه هزار نام در سه نام
بعضی گفته‌اند: خدای متعال سه هزار نام دارد، هزار نام مخصوص فرشتگان مقرب است که آنان می‌دانند؛ هزار نام مخصوص پیامبران و نهصد و نود و نه نام مربوط به امت‌هاست. خدای سبحان از آن سه هزار نام یک نام را برای خود برگزیده و هیچ ملک مقرب و نبی مرسلی از آن خبر ندارد و این اسم را مخزون سر مکنون گویند.
از آن نهصد و نود و نه اسم که سهم امت‌هاست سیصد اسم در تورات ذکر شده است و سیصد اسم در زبور و سیصد نام در انجیل و نود و نه اسم در قرآن و چون امت محمد (صلی الله علیه و آله) بهترین امت‌هاست خداوند مجموع معانی آن سه هزار نام را در سه اسم خود که در بسم الله الرحمن الرحیم (= الله، رحمن، رحیم) وجود دارد به ودیعت نهاده و هر یک را به معنای هزار اسم خود قرار داده و به امت اسلام ارزانی داشته تا هر بنده‌ای که این اسم و معنای آن‌ها را بداند چنان باشد که تمامی نام‌های خداوند را خوانده و دانسته است.

وصیت عارف
عارفی وصیت کرد بسم الله الرحمن الرحیم را بر کفن او بنویسند پرسیدند: این کار چه سودی دارد؟ گفت: چون قیامت بر پا شود و همه مردم از قبر برخیزند، گویم: پروردگارا! برای ما کتابی فرستادی و در عنوان و آغاز آن بسم الله الرحمن الرحیم ثبت کردی، امروز با عنوان کتاب خود با ما رفتار کن.

جاذبه آیه رحمت
یکی از مردم ژاپن که به اسلام گروید در بخشی از نامه‌اش می‌نویسد: بسیاری از مردم ما در ژاپن در واقعه هیروشیما و نابودی و مجروح و مقتول شدن هزاران انسان، حتی ادیان خود را از دست دادند زیرا این حمله وحشیانه از سوی کشوری به ما صورت گرفت که از خدا و از مسیح و مذهب دم می‌زد ـ یعنی آمریکا ـ جمعی از در گذشتگان آن فاجعه از نزدیکان خود من بودند لذا من از جنگ و خشونت نفرت دارم و به رحم و عدالت و احسان و ایمان به خدای رحیم و عادل کشش دارم… برای من بیان شد که نخستین آیه‌ای که بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد، بسم الله الرحمن الرحیم است که در آن دو بار از رحمت خداوند سخن به میان آمده است و یکصد و چهارده بار در قرآن تکرار گردیده و هر مسلمانی علاوه بر ضرورت قرائت آن در نمازهایش قبل از شروع هر کار باید بسم الله الرحمن الرحیم بگوید… و من برای همین امور حیاتی مسلمان شده‌ام.

زیان غفلت
عبد الله بن یحیی می‌گوید: به محضر علی (علیه‌السلام) مشرف شدم و هنگامی که خواستم بر روی تخت بنشینم پایه آن شکست و بر زمین افتادم و سرم آسیب دید.
حضرت علی (علیه‌السلام) فرمود: شکر خداوندی را که کفاره گناهان شیعیان ما را در دنیا قرار داد تا همین جا پاک شوند. عبد الله می‌‌گوید: عرض کردم: چه گناهی کرده‌ام که شکسته شدن سرم کفاره آن باشد؟ حضرت فرمود: وقتی که نشستی بسم الله نگفتی.

شفای قیصر
قیصر روم به سر دردی شدید مبتلا شده بود که تمام پزشکان از درمان او عاجز ماندند. نامه‌ای به محضر امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) نوشت و گزارش حال خود را به آن حضرت عرض کرد.
امام علی (علیه‌السلام) کلاهی را نزد وی فرستاد و فرمود: آن را بر سر نهد تا شفا یابد. قیصر چون آن را بر سر گذاشت فورا شفا یافت و بسیار تعجب کرد. دستور دارد آن کلاه را بشکافند و ببینند داخلش چیست.
وقتی که آن را شکافتند کاغذی در آن یافتند که نوشته بود بسم الله الرحمن الرحیم قیصر روم دریافت که شفای او از برکت بسم الله بود و برای همین مسلمان شد.

آغاز نامه‌ها
امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: پیش از اسلام، مردم در آغاز نامه‌های خود می‌نوشتند بسمک اللهم ـ پروردگارا! به نام تو ـ و چون آیه شریفه انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم  نازل شد، از آن پس در ابتدای نامه می‌نوشتند: بسم الله الرحمن الرحیم.[
مرحوم علامه مامقانی رحمت الله علیه (متوفای ۱۳۵۱ق) در کتاب سراج الشیعه فی آداب الشریعه (ص ۱۷۹ ـ ۱۸۰) از نوشتن بسم الله به بهترین خط ممکن در صدر نامه‌ها به عنوان یک امر مستحبی یاد کرده است.

راه درمان یأس
برخی از بزرگان گفته‌اند: افتتاح سوره‌های قرآن با بسم الله و آغاز شدن کتاب خداوند با سوره فاتحه و قرار گرفتن بسم الله در ابتدای این سوره، دلیل قاطع است بر وسعت رحمت خداوند. دقت در همین امر بهترین و مؤثرترین درمان درد ناامیدی است. توجه به این مسأله که منشأ نزول قرآن همانا رحمت واسعه الهی است، مستلزم آن است که رهروان حقیقت در قبول امتثال امر الهی تعجیل کنند و از اکراه و سستی بپرهیزند تا امیدشان قوی‌تر گردد و ایمان و یقین داشته باشند که خداوند با قرار دادن بسم الله در آغاز قرآن و سوره فاتحه و توصیف ذات خود با رحمن و رحیم چگونه می‌شود که بر بندگان خود رحم نفرماید.
آورده‌اند که: سائلی بر در عمارتی با شکوه رسید و چیزی خواست، بر خلاف انتظارش چیز کمی به او دادند. تبری آورد و خواست آن بارگاه را خراب کند. پرسیدند: چرا چنین می‌کنی؟ به صاحب عمارت گفت: یا خانه مطابق عطایت بساز و یا این که فراخور عمارت و درگاهت عطا کن. این بخشش اندک با این در بزرگ نمی‌سازد

آمرزش الهی
در کتاب تفسیر فاتحه الکتاب در بحث مربوط به بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ و آمرزش الهی و مهربانی او آمده است: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: روز قیامت بنده‌ای از اهل ایمان را حاضر کنند، به او خطاب شود ای بنده من! از نعمت من در معصیت استفاده کردی، هر چه نعمتم را بیشتر کردم تو بیش‌تر به گناه آلوده شدی.
بنده از خجالت معصیت سر به زیر می‌افکند. خطاب شود که ای بنده من! سر بردار که همان ساعت که معصیت کردی تو را آمرزیدم.
بنده‌ای دیگر را حاضر کنند که به خاطر زیادی گناهانش سرافکنده است و از خجلت گناه در درگاه الهی می‌گرید. به او خطاب شود: ای بنده من! آن روز که گناه می‌کردی و می‌خندیدی تو را (رسوا و) شرمسار نساختم، امروز که خجالت می‌کشی و گناه نمی‌کنی و زاری می‌کنی چگونه تو را عذاب کنم، گناهانت را بخشیدم و به تو رخصت ورود به بهشت دادم.[

درسی از پیامبر (صلی الله علیه و آله)
روایت شده است: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آیه شریفه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قرائت کرد و آن را بیست بار تکرار نمود تا در معناهای آن اندیشه کند، و ابوذر می‌گوید: رسول خدا یک شب این آیه شریفه را تلاوت نمود و تکرار کرد: إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُکَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (گر آن‌ها را مجازات کنی، بندگان تواند ـ و قادر به فرار از مجازات تو نیستند ـ؛ و اگر آنان را ببخشی، توانا و حکیمی.)

علت تقدم اعوذ بالله بر بسم الله
سؤال: چرا اعوذ بالله را بر بسم الله مقدم داشتند؟
پاسخ: اعوذ بالله مثل صابونی است که با آن جامه‌های آلوده و چرکین را پاک می‌سازند؛ چون بنده عازم تلاوت‌ قرآن شود، دهان آلوده به نامشروعات باشد، چون اعوذ بالله گوید دهان و زبان او پاک شود و شایسته آن گردد که کلام احدی را بر زبان گذراند.

هنگام درماندگی
حضرت علی (علیه‌السلام) فرمود: من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: هر گاه به شدت در تنگنا قرار گرفتی و درمانده شدی بگو بسم الله الرحمن الرحیم و لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم که به برکت این کلمات، بلاها و آفت‌ها از تو دور گردد و از آن‌ها مصون و محفوظ بمانی.

اثرات یقین به «بسم الله الرحمن الرحیم و نقل حکایتی در این زمینه
مرحوم آیت الله العظمی خویی در رابطه با اثرات «بسم الله الرحمن الرحیم» در صورتی که با یقین گفته شود- جریان بسیار جالبی را از شیخ احمد خادم استاد الفقها مرحوم میرزای بزرگ شیرازی نقل کرده اند که وی گفته است: مرحوم میرزا، خادم دیگری داشتند به نام شیخ محمد که پس از فوت مرحوم میرزا ، از همنشینی با مردم کناره گرفت.

روزی شخصی نزد شیخ محمد رفت ، دید هنگام غروب آفتاب چراغ خود را از آب پر نمود و روشن کرد، آن شخص بسیار تعجب کرد و علت آن را از او پرسید.

شیخ محمد در جواب گفت:

پس از فوت مرحوم میرزا از غم و اندوه جدایی از آن بزرگوار ، معاشرت با مردم را قطع نمودم و خانه نشین گردیدم و دلم بسیار گرفته و حزن و اندوه شدید وجودم را فرا گرفته بود. در ساعت های آخر یکی از روزها، جوانی به صورت یکی از طلاب عرب بر من وارد شدو با من انس گرفت و تا غروب نزدم ماند. از بیانات او به قدری لذت بردم که تمام غم و اندوه از دلم برطرف شد. او چند روزی نزدم آمد تا من به او مانوس شدم.

در یکی از روزها که با من صحبت می کرد، به خاطرم آمد که امشب چراغم نفت ندارد. چون در آن وقت رسم چنین بود که مغازه ها را هنگام غروب می بستند و شب همه مغازه ها بسته بود. از این جهت در فکر بودم که اگر برای خرید نفت از منزل خارج شوم، از فیض سخنان ایشان محروم می شوم، و اگر نفت خریداری نکنم ، شب را باید در تاریکی به سر برم.

چون مرا متحیر یافت متوجه من شده و فرمود: تو را چه شده است که به سخنان من خوب گوش نمی دهی؟ گفتم : متوجه گفتار شما هستم.

فرمود: هرگز، درست به آنچه می گویم دل نمی دهی.

گفتم: حقیقت این است که امشب چراغم نفت ندارد.

فرمود: جای تعجب است که این همه ما برایت حدیث خواندیم و از فضیلت «بسم الله الرحمن الرحیم» سخن گفتیم و تو این قدر بهره مند نشدی که از خرید نفت بی نیاز شوی؟

گفتم: یادم نیست حدیثی در این باره فرموده باشید،

فرمود: فراموش کردی که گفتم از خواص و فواید (بسم الله الرحمن الرحیم ) این است که چون آن را به قصدی بگویی، ان مقصود حاصل می شود؟ تو چراغ خود را از آب پر کن، و به این قصد که آب دارای خاصیت نفت باشد بگو «بسم الله الرحمن الرحیم».

من قبول کردم، برخاستم چراغ خود را از آب پر نمودم و در آن هنگام به همان نیّت گفتم: «بسم الله الرحمن الرحیم» ، چون آن را روشن کردم، افروخته شد و شعله کشید.

از آن زمان هر گاه چراغ خاموش می شود، آن را از آب پر می کنم«بسم الله الرحمن الرحیم» می گویم و روشن می کنم.

مرحوم آیت الله خویی پس از نقل این جریان فرمودند : تعجب این است که پس از نشر این قضیه و پخش شدن آن بین مردم، آنچه شیخ محمد عمل می کرد از اثر نیفتاد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *