وَ اِن تَصوُموا خَیرٌ لَکُم اِن کُنتُم تَعلَمُون
« اگر روزه بگیرید به نفع شما است ، چنانچه آن را درک کنید»
(سوره بقره ،آیه ۱۸۴)
روزه و روزه داری نه تنها به خاطر تأمین سلامت و صحت بدن آدمی حائز اهمیت می باشد ، بلکه موجب تأمین سلامتی روح و جان نیز هست . چرا که انسان موجودی است سه بعدی ، دارای بعد روح ،جسم و ذهن و هر سه بعد با یکدیگر موجب معنی یافتن وی می شود . به عیارت دیگر چنانچه عقل و لزوم سلامتی جسمی آدمی حکم کند ، همان نیز به لزوم سلامتی روح حکم می نماید و انسانی که به دنبال سلامتی روح خویش در کنار جسمش نباشد نمی توان از او به عنوان انسانی سالم و تکامل یافته یاد نمود. بنابراین در مورد روزه که یکی از واجبات دینی است ، می توان گفت : «که روزه داری عبارت است از اجرای یک برنامه مذهبی بهداشتی کامل جسمی و روحی »
اثار پزشکی روزه از زبان پروفسور الکسی سوفورین
پروفسور «الکسی سوفورین» می گوید : « جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد داخلی استفاده می کند و آنها را مصرف می کند و مواد کثیف و عفونی که ر جسم هست و ریشه و خمیره بیماری است ، از بین می رود و بدین طریق روزه سبب بهبودی همه بیماری ها است . از این رو جسم خود را به وسیله روزه از داخل نظیف و پاکیزه می کند .»
اثار پزشکی روزه از زبان دکتر الکسیس کارل
دکتر «الکسیس کارل» فیزیولوژیست و زیست شناس و جراح و متفکر و محقق فرانسوی می نویسد: در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعف احساس می شود. در عین حال، حالتی اتفاق می افتاد که اهمیت زیادی دارد.
با روزه قند کبد در خون می ریزد و چربی هایی که در زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد سلول های کبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه بافت ها می رسند.
تمام اعضاء مواد خاص خود را برای نگهداری تعادل محیط داخلی و قلب قربانی می کنند و به این ترتیب روزه تمام بافت های بدن را می شوید و آنها را عوض می کند.
روزه با ایجاد تشنگی، آب بافت ها را می گیرد و با ایجاد گرسنگی پروتئین ها و مواد چربی اندامی را بسیج می کند.
اثار پزشکی روزه از زبان دکتر اتوبوخنگر
دکتر «اتوبوخنگر» در سخنرانی خویش به سال ۱۹۶۵ در یک کنگره پزشکی که در بغداد و به میزبانی انجمن پزشکی عراق برگزار گردیده ، به بیان اهمیت روزه پرداخته است. وی در این سخنرانی نتیجه مثبت چهل و پنج سال روزه درمانی مریضان خود که بالغ بر پنجاه هزار نفر بوده اند را ارائه نموده است و آنچه که در این سخنرانی قابل توجه است ، اینکه معمولاً روزه درمانی وی چهارهفته طول می کشیده است . یعنی تطابق و تساوی زمانی آن با یک ماه روزه داری . آنچه مهم و قابل توجه است این همان زمانی است که در قرآن برای روزه داری از آن یاد شده است . یعنی یک ماه تمام روزه داری برای تکامل روح و صحت جسم. بر اساس فرمایش حضرت رسول اکرم (ص) که « المعده البیت الداء و الحمیه هی الدواء» یعنی : «معده آدمی کانون بیماری ها است و پرهیز و امساک نیز داروی و بهترین روش درمان بیماری ها است .»
وی می گوید : «بهترین درمان بیولوژیکی این است که به وسیله دفع مواد مضر و تجویز علاج طبیعی ، نیروهای درمان کننده یک ارگانیسم یا یک موجود زنده را طوری آزاد کنیم که وقتی بسیج شدند ، بیماری های مزمن و حاد را شکست بدهند . ما در روش درمان سعی می کنیم سلامت پایدار و کامل را در همان زمانیکه طبیعت برای این گونه نوسازی لازم دارد بازگردانیم . درمان بیولوژیکی و مخصوصاً روزه ، به بهترین وجه این خواسته را برآورده می سازد.»
تفاوت روزه و خودداری از تغذیه
نکته دیگر اینکه بین روزه داری با خودداری از تغذیه ، تفاوت است . روزه داری در معنای علمی آن رعایت کلیه اصول اساسی مربوط به تغذیه صحیح در زمانی خاص و پرهیز و دوری از خوردن و آشامیدن در یک فاصله زمانی خاص دیگر می باشد که هیچ تأثیری بر کم شدن فهم و قوای شعوری انسان ندارد ولی خودداری از تغذیه یا به عبارتی گرسنگی در انسان ، موجب پائین آوردن راندمان ذهنی و عقلی او می شود . چون گرسنگی و خودداری از تغذیه در ساعات شبانه روز به صورت نامنظم و غیراصولی ممکن است انجام پذیرد.
یکی از مشکلات حاصله بیولوژیکی در وجود انسان ، ظهور و حرکت فزاینده سموم متابولیکی است که به مرور موجب مسموم شدن بافتها و اندام آدمی می گردد. سموم متابولیک که نقش تعیین کننده ای در شیوع بیماری دارند ، اکثراً از متابولیسم پروتئین پدید می آیند . اما متابولیسم کربوهیدراتها چون اسید لاکتیک ، نیز این سموم را تولید می کنند . این مواد باید به روش طبیعی دفع شوند ، که یکی از عمده ترین روشهای طبیعی دفع این مواد زاید ، روزه داری می باشد .
به عبارت دیگر تفاوت بین گرسنگی و با روزه داری عبارت است از : گرسنگی نوع اجبار و اعتراض داخلی به وجود می آورد که موجب اختلال در سلسله اعصاب مرکزی و وجود اختلال در عروق (جریان خونی و رگ ها ) و دیگر اندام و بافتهای شخص گرسنه می شود ولی روزه دار چون با اختیار خود و اطاعت از اوامر الهی اقدام به امساک و پرهیز از خوردن و آشامیدن می نماید، بنابراین علم و آگاهی (وضع فکری) او به این امر موجب هدایت کارکردی (اعمال متابولیک) تمام بدن وی می گردد.
پژوهش های وسیع یک کلینیک روزه گیری نشان می دهد که بیماری «پارادنتوز» به هنگام گرسنگی بسیار ، وخیم می شود ولی در موقع روزه خوب می شود . همچنین آسیب «میوکارد» را می توان در اثر افزایش جریان خون و منبع اکسیژن ماهیچه قلب تسکین داد . این موضوع را می توان با گرفتن نوار قلب به نحو آشکار نشان داد .
تفاوت دیگری که دکتر «اتوبوخنگر» بین گرسنگی با روزه داری بیان می کند : در پایان (زمان) روزه درمانی (روزه داری) افزایش تنوس (خاصیت انقباض عضلات) میو کارد ، در عکسبرداری از قلب مشهود است. هنگام ضعف ناشی از گرسنگی، ورم «اودما» ایجاد و تشدید می شود و موجب پدید آمدن ورم و رسوبات «لیپوفیل دیستروفی» و تراکم چربی در بافت ها می شود . هنگام روزه گرفتن رسوبات چربی و ورم «ادوما» کاهش می یابد، یا به کلی از بین می رود و گرفتن رژیم مناسب در پایان(زمان) روزه ، اثر درمانی روزه را افزایش می دهد .
و در خاتمه کلام به این بیان شیوای فیلسوف معروف آلمانی ، «اکهارت» بسنده می شود که :
«اگر بپرسند چرا دعا می کنیم ؟ چرا روزه می گیریم ؟ چرا احسان می کنیم ؟ در پاسخ می گوئیم : زیرا خداوند در باطن ما تجلی می کند و روان ما در اسیه پروردگار تولدی تازه می یابد .»
و نیز « ثواب روزه و حج قبول آن کس برد که خاک میکده عشق را زیارت کرد »
سلام وعرض ادب…..درود بر شما خیلی جالب بود.