خواهران مبلغ, مباحث اسلامی

چطـور زیبـا می آفریـنی ام و انتـظار داری …

دخـتر با نـاز به خـدا گفـت ؛

حجاب و حیا یعنی
چطـور زیبـا می آفریـنی ام و انتـظار داری …
خـود را برای همـگان آشـکار نکـنم ؟
خـدا گفـت ؛ زیبـای مـن !
تـو را فقـط برای خـودم آفریـدم …(♥)
دخـترک ، پشـت چشـمی نازک کـرد
و گفـت ؛ خـدا که بخـل نمیـورزد ، بگـذار آزاد باشـم
خـدا حجـاب و حـیا را به دخـترک هدیـه داد
دخـترک با بغـض گفـت ؛ با ایـن ؟
اینطـور که محـدودتـرم
اصـلا میـخواهی زنـدانی ام کنی ؟
یعـنی اسـیر ایـن حجـاب و حـیا شـوم ؟
خـدا قاطـع جـواب داد ؛ بـدون حجـاب و حـیا …
اسـیر نگـاه هـای آلـوده خـواهی شـد …
هـر چـیز قیـمتی را که در دسـترس هـمه نمیـگذارنـد
تـو جـواهـری …(♥)
دخـترک با غـم گفـت ؛ آخـر … آخـر …
آن وقـت دیگـر کسـی مـرا دوسـت نخـواهـد داشـت
نه نگـاهی به سمـت مـن خواهـد آمـد
و نه کسـی به مـن توجـه میـکنـد …
خـدا عاشـقانه جـواب داد ؛ مـن خـریـدار تـوام …(♥)
مـنم که زود راضـی میـشوم و نامـم سـریع الرضـاست …
آدمیـاننـد و هـزاران نـوع سلـیقه !!!
هـر طـور که بپـوشی و بیـارایـی …
باز هـم از تو راضـی نمیـشوند !
اصـلا مگـر تو فقـیر نگـاه مـردمـی ؟
آن نگـاه هـا مصـدومـت میـکنـد
دخـترک آرزویـش را به خـدا گفـته بـود
و میـخواسـت چونـان فرشـته ای محـبوب جلـوه کنـد

+ محـجبـه هـا فرشـته انـد …♥ بسـلامتی خودشـون و پـدر و مـادرشـون …♥

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *