userupload_2013_19278507521394873240.7268

چگونه آخر و عاقبت بخیر شویم؟:

یکی از دعاهایی که رهبران، عالمان و عارفان اسلامی همواره بر دل و جان دارند، عاقبت به خیری است. هر چند در آیات قرآنی چنین دعایی نیست و هیچ یک از آیات به این مساله اشاره ای ندارد و هیچ پیامبری از خداوند عاقبت به خیری نخواسته است، اما در آیات قرآنی یکی از دعاها و خواسته های پیامبران(ع) خیر است و حضرت موسی(ع) در زمان فرار از دست فرعون در اوج واماندگی و نداری اش از خداوند خیر می خواهد و می فرماید: رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر؛ پروردگارا! من واقعاً نیازمند خیری هستم که برایم فرو می فرستی.(قصص، آیه ۲۴)
به گزارش شفقنا، رضا شریفی در مطلبی که در روزنامه کیهان منتشر کرده با مراجعه به آموزه های قرآنی، مساله عاقبت به خیری را واکاوی کرده و جایگاه، عوامل و نشانه های آن را تبیین کرده است.
البته اینگونه نیست که مفهوم عاقبت به خیری در قرآن بیان نشده باشد. آیات بسیاری داریم که به مساله عاقبت به خیری اشاره می کند. از جمله این آیات آیاتی است که پیامبران از خداوند مرگ در حالت اسلام درخواست می کنند. حضرت یوسف(ع) می فرماید: تو به من دولت دادی و از تعبیر خوابها به من آموختی. ای پدیدآورنده آسمانها و زمین، تنها تو در دنیا و آخرت مولای منی، مرا مسلمان بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما. (یوسف، آیه ۱۰۱)
حضرت ابراهیم(ع) و نیز حضرت یعقوب(ع) در ضمن سفارش و وصیت نامه خود به فرزندانشان می فرمایند که مرگشان در حالت اسلام باشد. خداوند در این باره گزارش می کند که: ابراهیم به فرزندان خود وصیت کرد که در برابر خدا تسلیم شوند و یعقوب، به فرزندان خود گفت: ای فرزندان من، خدا برای شما این دین را برگزیده است، مباد بمیرید بی آنکه بدان گردن نهاده باشید (بقره، آیه ۱۳۲)
خداوند از مومنان می خواهد که در حالتی به استقبال مرگ بروند که مسلمان باشند: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته ولاتموتن الا و أنتم مسلمون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا آن گونه که حق پروا کردن از اوست، پروا کنید و زینهار، جز مسلمان نمیرید. (آل عمران، آیه ۱۰۲)
با نگاهی به سخنان امیرمومنان علی(ع) و واکنش های آن حضرت(ع) نسبت به شهادت خویش به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی این معنا به دست می آید که عاقبت به خیری چیزی جز همان فلاح و فوز و رستگاری نیست که با مرگ در حالت اسلام و دین داری و یا شهادت در راه خدا همراه است.
در روایت است که رسول گرامی اسلام(ص) در استقبال ماه مبارک رمضان خطبه ای ایراد فرمودند. وقتی خطبه رسول خدا(ص) به اتمام رسید، امیرمؤمنان(ع) سؤال کردند: «ما افضل الاعمال فی هذا الشهر؟ برترین عمل ها در این ماه چیست؟»
پیامبر(ص) فرمودند: الورع عن محارم الله؛ خویشتن داری از محرمات خدا. آنگاه به سختی گریستند. امیرالمؤمنین(ع) سبب گریه را پرسیدند. پیامبر(ص) فرمودند: گریه ام بدین سبب است که تو در این ماه کشته خواهی شد. امیرمؤمنان(ع) بی درنگ پرسیدند: افی سلامه من دینی؛ آیا دین خود را به سلامت به درخواهم برد؟ رسول گرامی(ص) فرمودند: فی سلامه من دینک؛ در سلامت از دین هستی. (بحارالانوار، ج۸۲، ص ۵۵، ح ۲۲؛ و نیز ج ۴۳، ص ۸۳۳)
امیرمؤمنان علی(ع) هنگامی که به دست ابن ملجم به شهادت رسید، پس از ضربتی که بر فرق مبارک ایشان فرود آمد، در محراب مسجد کوفه فرمودند: فزت و رب الکعبه؛ به پروردگار کعبه سوگند رستگار شدم.
از دو روایت این معنا به دست می آید که سلامت دین و شهادت در راه خدا همان رستگاری و فلاح است. پس مومنان و اهل اسلام همواره در اندیشه عاقبت به خیری و مرگ در حالت اسلام و تسلیم به خدا هستند. از این رو می توان گفت که حقیقت عاقبت به خیری که مفهوم آن در آیات بسیاری آمده، همان فلاح و رستگاری و فوزی است که در آیات دیگر بیان شده است.
از همین جا می توان جایگاه عاقبت به خیری را به عنوان یک دعا و نیایش و درخواست از خداوند دانست؛ زیرا انسان مسلمان و مومن می داند که دنیا تنها مقدمه ای برای آخرتی است که ابدی بوده و مرگ دروازه ای به آن جهان ابدی است. پس تمام خواسته اش آن است که به سلامت از این دنیا بیرون رود و این سلامت در دین با تسلیم در برابر خدا معنا می شود که همان رستگاری و خوشبختی و سعادت ابدی انسان است.
عاقبت به خیری دعایی است که همگان خواهان آن هستند. حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی نقل می کند که: دوست عزیزی داشتیم رئیس سازمان تبلیغات تهران بود به نام آقای محمدخانی. ایشان می گفت: یکبار در حرم امام رضا سه تا آیت الله را سه گوشه دیدم. آیت الله فلسفی، آیت الله مروارید، آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی که هر سه به رحمت خدا رفتند. می گفت: به دل من افتاد که بروم نزد سه آیت الله و بگویم: شما هر سه، هشتاد سال است آیت الله هستید، در علم و تقوا بودید. اگر یک دعای مستجاب داشته باشی، چه می خواهی؟ می گفت: در جمعیت رفتم نزد آیت الله مروارید، گفت: می گویم: خدا عاقبت مرا به خیر کند. نزد آقای فلسفی رفتم، او همین را گفت. نزد آقای تهرانی که رفتم او هم همین را گفت. ما این کلمه از ایشان در ذهنمان بود. روزهای آخر عمر آیت الله العظمی گلپایگانی، خدمت ایشان رسیدم، گفتم: شما یک مرجع تقلید هشتاد، نود ساله هستی. اگر یک دعای مستجاب مزد مرجعیت تو باشد، بگویند: یک دعای مستجاب داری، چه می گویی؟ آیت الله العظمی گلپایگانی گفت: دعا می کنم خدا عاقبت مرا بخیر کند.
عوامل عاقبت به خیری
عاقبت به خیری اینگونه نیست که به سادگی به دست بیاید، چرا که این انسان است که خودش وضعیت و سرنوشت خودش را برای آخرت تعیین و مشخص می کند؛ زیرا آنچه در قیامت می بیند همه همان اعمال او در دنیاست؛ در حقیقت در هنگام مرگ که کشف الغطاء می شود و انسان ها با وضعیت اخروی خود مواجه می شوند (ق، آیه۲۲) همه نیات و اعمال خودش را به شکل متمثل یا متجسم می بینند؛ چرا که خود انسان اخروی، سازه خود انسان دنیوی است و بهشت و دوزخ، چیزی جز اعمال آدمی نیست؛ البته با این تفاوت که خداوند دوزخ را عین اعمال آدمی در دنیا قرار داده و از همین رو از آن به جزاء وفاق یاد می کند (شوری، آیه۰۴؛ نباء، آیه۶۲) چرا که خداوند حتی یک ذره نسبت به کسی ظلم نمی کند (نساء، آیات۰۴ و ۹۴ و ۴۲۱؛ کهف، آیه۹۴ و آیات دیگر)؛ اما بهشت افزون بر اعمال خود انسان، بیشتر نتیجه تفضل الهی و بخشش و عطایای اوست. به این معنا که خداوند به بندگان خوب خود بیش از آنچه لیاقت دارند از روی فضل چیزهایی را در بهشت قرار می دهد که نتیجه و عین عمل آنها نیست. (انعام، آیه۰۶۱؛ نمل، آیه۹۸؛ یونس، آیه۶۲؛ و آیات دیگر)
به هر حال، این خود انسان است که خودش را برای ابدیت در این دنیا می سازد و خودش در آخرت سازه خودش است؛ چنانکه دوزخ او عین نیات و اعمال اوست. به عبارت دیگر انسان آخرت و ابدیت خود را به دست خود در این دنیا می سازد و رقم می زند.
پس مهمترین عامل در عاقبت به خیری، خود انسان و نیات و اعمال اوست. سبکی که انسان برای خود انتخاب می کند و مبتنی بر فلسفه، بینش و نگرش، هستی شناسی، جهان بینی و مانند آن است، همان چیزی است که وضعیت اخروی او را مشخص می کند و اصولا انسان ها براساس شخصیتی که خودشان را بر پایه آن ساخته اند، عمل می کنند. (اسراء، آیه۴۸)
از آیاتی که به مسئله فلاح و رستگاری انسان در دنیا و آخرت اشاره دارد، این معنا به دست می آید که مهم ترین عوامل در رستگاری، همان فلسفه ای است که سبک زندگی آدمی را می سازد. از این رو به مسئله هستی شناسی، جهان بینی و ایدئولوژی اشاره دارد که انسان بر اساس آن، زندگی خود را سامان می دهد. ایمان به خدا و آخرت و همچنین ایمان به هدایت الهی به سبب ربوبیت خداوندی و حکمت او از جمله این اصول اساسی در فلسفه زندگی است که انسان را رستگار می کند قرآن در آغاز سوره مومنون، اصولی را به عنوان عوامل رستگاری بیان کرده که شامل فلسفه و سبک زندگی است. پس از بیان بینش ها و نگرش ها به نیات و اعمال خوب و بد اشاره می کند که رستگاری را سبب می شود. بخش عمده ای از این ایمان شامل مراعات تقوا و اجتناب از هر ناپسند و بد و زشت عقلانی و شرعی است. البته تنها در این سوره به این مسایل اشاره نشده بلکه در سوره های دیگر از جمله آیات نخست سوره بقره نیز علل رستگاری و فلاح بیان شده که شامل عقاید و اعمال است.
اگر بخواهیم به کلیات و جزئیات اینها اشاره کنیم باید همه آیات قرآنی را بیان کنیم که بیانگر راه راست از راه باطل و گمراهی است؛ یعنی همه آموزه هایی که به عنوان اسلام مطرح است و موجب می شود تا آدمی در راه راست قرار گیرد و از نعمت های الهی چون پیامبران برخوردار شود (سوره حمد)
پس لازم است همه عمر را چنان زندگی کنیم که اسلام از ما خواسته است؛ یعنی سبک زندگی خود را باید اسلامی قرار دهیم و چنانکه خداوند خواسته و هدایت کرده، عمل کنیم.
اینکه در برخی از روایات آمده که انسان در روز قیامت باید پاسخ گوی همه لحظات زندگی خود در دنیا باشد همین معنا را اثبات می کند؛ چرا که هر دمی که از عمر ما می گذرد ما نقاطی از تصویر زندگی آینده خود را نقاشی و ترسیم می کنیم. هر نیت و کار ما یک نقطه سفید و سیاه در سازه ای است که در آخرت به شکل کامل به ما نشان داده می شود؛ چرا که ما خودمان سازه و شاکله اصلی خودمان را می سازیم و این شخصیت در آخرت تجسم می یابد. بر همین اساس پیامبر(ص) می فرماید: لا تزول قدما عبد یوم القیامه حتی یسال عن اربع عن عمره فیما افناه و عن شبابه فیما ابلاه و عن ماله من این اکتسبه و فیما انفقه و عن حبنا اهل البیت؛ انسان، در روز قیامت، قدم از قدم برنمی دارد، مگر آنکه از چهار چیز پرسیده می شود: از عمرش که چگونه گذرانده است، از جوانی اش که چگونه سپری کرده، از ثروتش که از کجا به دست آورده و چگونه خرج کرده است و از دوستی ما اهل بیت. (خصال، ص۳۵۲، حدیث۵۲۱)
این بدان معناست که هر آنچه می کنیم اثرش درحال و آینده ما بروز و ظهور می کند و آخرت ما چیزی جز همین دنیای ما نیست که خودمان همه کاره آن هستیم.
پیامبر گرامی(ص) عاقبت به خیری را در همان نیات و اعمال ما می داند و می فرماید خوشا به سعادت کسی که عمرش طولانی و کردارش خوب باشد. چنین کسی عاقبتش خوب است؛ زیرا پروردگارش از او راضی است. و وای برکسی که عمرش طولانی و کردارش بد باشد. چنین کسی عاقبتش بد است؛ چرا که پروردگارش از او ناراضی است. (بحارالانوار، ج۹۶، ص۰۰۴، حدیث۵۹)
پس باید هر لحظه از عمر خود را بسیار عزیز و گران و گرامی بداریم و بیهوده آن را برباد ندهیم؛ چراکه همه آینده ما در گرو حال و کارهایی است که در دنیا انجام می دهیم. پس اگر برنامه ریزی ما براساس آیین و سنت الهی و دین اسلام باشد و بر سلامت از دین باشیم، در آخرت نیز از دوزخ به سلامت دور خواهیم بود و زندگی سعادتمند و رستگاری و خوشبختی ابدی را برای خود رقم می زنیم. امام صادق(ع) می فرماید که قدر عمر خودتان را بدانید و آن را بیهوده هدر ندهید. ایشان می فرماید: اگر از عمرت دو روز مهلت داده شدی، یک روز آن را برای ادب خود قرار ده تا از آن برای روز مردنت کمک بگیری. به امام گفته شد: این کمک گرفتن چگونه است؟ فرمودند: به اینکه آنچه را از خود برجا می گذاری، خوب برنامه ریزی کنی و از روی حکمت کاری را محکم و متقن انجام دهی. (کافی ج۸، ص۰۵۱، حدیث۲۳۱)
نشانه های عاقبت به خیری
باتوجه به مطالب پیشین معلوم می شود که عاقبت به خیری در دست ماست و اینکه می توان از حال نسبت به عاقبت به خیری خود سخن بگوییم؛ چرا که نشانه های آن در اعمال ما مشاهده می شود؛ زیرا ما شخصیت خودمان را در طول عمر می سازیم و کارهای ما براساس نیت و شخصیت ماست و اگر چیز خوب یابد انجام می دهیم به سبب شخصیتی است که داریم و آن شخصیت باطنی،خودش را درعمل نشان می دهد.
پس اگرکاری را انجام دادیم که موجب آرامش ماست و هیچ اضطراب و دلهره در ما نیست باید به خودمان امیدوار باشیم، چرا که کار بد و زشت برای انسانی که فطرت سالم داشته باشد و در مسیر سلامت گام برمی دارد و قلب سلیم دارد، نفرت انگیز است و وجدان و فطرت او از آن ناراحت و گریزان بوده و اگر به هر دلیل درونی و بیرونی آن را انجام داد، آرامش خود را از دست می دهد و دچار اضطراب می گردد. البته چنانکه گفته شد این برای کسانی است که از قلب سلیم برخوردار بوده و فطرت سالم خود را با گناه از بین نبرده باشند.
چنین افرادی همچنان که در آخرت به آرامش مطلق و ابدی می رسند در همین دنیا به سبب پرهیزگاری و اجتناب از هر زشت و بد و گناه، در آرامش هستند. ( یونس، آیات ۲۶ و ۴۶؛ زمر، آیه ۱۶)
این افراد در دنیا وآخرت احساس امنیت می کنند و خود را در پناه خدا دانسته و از دوزخ و مشکلات آن ایمن هستند و گرفتاری و رنجی ندارند که امنیت و آرامش روحی و جسمی ایشان را سلب کند. ( دخان، آیات ۱۵ و ۷۵)
آرامش و امنیتی که آنان احساس می کنند از آن روست که خود را در پناه خدا می یابند و خداوند نیز ایشان را به کمک های خاص تایید می کند و امداد غیبی نصیب آنها می شود و فرشتگانی در خدمت آنان خواهند بود. (مجادله، آیه ۲۲)
مهم ترین عامل در عاقبت به خیری همان تقوای کامل داشتن است. از این رو خداوند در آیه ۲۰۱ سوره آل عمران از حق تقاته یعنی تقوای کامل سخن می گوید و آن را زمینه ساز عاقبت به خیری و مرگ در سلامت دین می داند. بنابراین، یکی از نشانه های عاقبت به خیری در هر انسانی این است که اهل تقوا باشد و از هرگونه بدی زشتی و گناه پرهیز کند و از آن منزجر باشد. ( زمر، آیه ۱۶؛ غافر، آیه ۹)
از دیگر نشانه های عاقبت به خیری دست یابی شخص به مقام رضاست. به اینکه به هرچه خداوند داد راضی و خشنود باشد او را در هرحال شاکر و سپاسگزار باشد؛ چرا که مقام رضا، به این معناست که از نظر ایمانی، شخص در چنان حالتی است که همه چیز را برپایه ربوبیت و پروردگاری خداوندی می بیند که حکیم است و هرچه نصیب و بهره او می کند، از روی حکمتی است.(مائده، آیه ۹۱۱؛ توبه، آیه ۰۰۱؛ مجادله، آیه ۲۲)
خوف و خشیت در کنار امید به فضل الهی از دیگر نشانه های انسانی است که عاقبت به خیر خواهد شد؛ چرا که چنین شخصی هرگز به کار خود خشنود نیست و از مقام عظمت و جلال الهی هراسان و ترسان است و از جلال خداوند به جمال او پناه می برد و از غضب خداوند به سمت رحمت او می رود و همیشه خوف و رجا در دل او زنده است. پس به کارهای خویش خشنود نیست و از دوزخ و جلال الهی می هراسد و خشیت می ورزد. (انسان،آیات ۸تا ۴۱ و آیات دیگر)
به هرحال، انسانی که عاقبت به خیر می شود خود سبک زندگی اش را چنان سامان می دهد که برمدار اسلام باشد تا در نهایت براسلام از دنیا برود و تسلیم حق باشد. با این همه انسان باید همواره بداند که او درحال آزمون و فتنه و بلاست (عنکبوت، آیه ۲) و هر که مقرب تر است بیش تر در معرض آزمون های سخت تر و بیش تر الهی است (بقره، آیه ۴۲۱)، پس باید بیشتر دست به دعا باشد و از خداوند بخواهد که توفیق عاقبت به خیری را از وی سلب نکند؛ چرا که دنیا خود دوزخی است که عبور از آن به سلامت، تنها با ایمان و اعمال صالح و دعوت دیگران به آن است. (سوره عصر)
باشد که همواره با انتخاب سبک زندگی اسلامی و انجام آموزه های هدایتی اسلام در مسیر سلامت گام برداشته و به سلامت اسلام وارد آخرت شویم و فلاح و رستگاری ابدی را برای خود رقم بزنیم و فریاد فزت و رب الکعبه در هنگام مرگ برآوریم و شادان و مسرور در ابدیت حرکت کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *