لطفا بطور شفاف بفرمایید مختار ثقفی که در تاریخ هم مذمت شده و هم تایید بوسیله برخی احادیث چه شخصیتی دارد؟ ابتدا باید به نقش و اهمیت تاریخ، در ساختار اندیشه و چگونگی نگاه و بالتبع اتخاذ مواضع در امروز دقت نمود. ما در گذشته نبودیم که با چشم خود ببینیم چه گذشته است، پس از هر چه میدانیم، از تاریخ است. از این رو سعی در حفظ تاریخ همان گونه که واقع شده است و هم چنین سعی در تحریف تاریخ، آن گونه که دوست دارند باشد، در همه زمانها و هر تاریخی، از اهمیّت ویژه برخوردار بوده و هست. تا جایی که اندیشهی نوین غرب، تحت عنوان نگاه پست مدرن یا پسا پست مدرن، مدعی است که ما مجبور نیستیم که تاریخ را آن گونه که بوده و ثبت شده قبول کنیم، بلکه میتوانیم آن گونه که دلمان میخواهد، تصور و ترسیم نماییم. به عنوان مثال: به همین تاریخ کوتاه انقلاب و جمهوری اسلامی ایران دقت کنید. نسل جدید که نه زمان شاه را دیدند و نه انقلاب مردم و نه امام و نه حتی جنگ را – پس از کجا باید بدانند که چه شد و چرا و چگونه؟ آیا جز تاریخ امکان و منبع دیگری دارند؟ لذا سعی در تحریف تاریخ همین انقلاب بسیار است، چرا که وقتی اطلاعات تحریف و غلط شد، بینش و مواضع نیز منحرف میگردد. مختار ثقفی نه تنها یک چهرهی ناشناخته و گمنام نبود، بلکه از شخصیتهای بسیار نقشآفرین در تاریخ اسلام و جهان اسلام میباشد. او را حتی از بدو تولدش میشناختند. از این رو، شخصیت او نیز مانند سایر نقشآفرینان در دفاع از اسلام و مسلمین، بسیار مورد هجمه و تحریف قرار گرفت. مگر گرفتن انتقام کربلا و کشتن اشخاصی چون عمر سعد، شمر، هرمله (یا حرمله)، سنان و … کاری ساده و کم اثری بوده است؟ پس دشمن زیاد داشته و دارد. و البته این تلاش در تحریف هنوز هم ادامه دارد، به ویژه پس از تولید و پخش سریال “مختارنامه” تا سبب گردید مردم بیشتر و ملموستر آن تاریخ را بشناسند و شرایط را درک نمایند. مختار ثقفی: مختار با کنیه ابواسحاق و ملقب به کیسان، در سال اول هجری به دنیا آمد. پدرش ابی عبید و مادرش دومه نام داشت که به کسب فضل و ادب و بلاغت و فصاحت در مکتب رسولالله و اهل بیت علیهمالسلام مشهور بود. کیسان: مختار به لقب “کیسان” ملقب شد. کیسان یعنی: “بسیار باهوش و با سیاست”. برخی از همین لقب سوء استفاده کرده و گفتند: “او از اولین پیروان یا حتی بنیانگذاران فرقه کیسانیه میباشد”، تا انقطاع او با امام حسن مجبتی، امام حسین و امام سجاد علیهمالسلام را تحریف و القا کنند. اما واقع این است که این لقب را امیرالمؤمنین علیهالسلام به ایشان دادند. اصبغ بن نباته، از شیعیان به نام و از شاگردان برجسته امیرالمؤمنین علیهالسلام میباشد که اجازه نقل حدیث نیز داشت، میگوید: «روزی امیر مؤمنان (ع) را دیدم که مختار را (که طفلی کوچک بود) روی زانوی خود نشانیده (و با نوازش و محبت) دست روی سر او میکشید و میفرمود: “یا کیس، یا کیس”/ (بحارالانوار:ج۴۵)» و چون این لقب را دو بار به زبان آوردند، وجه تثنیهاش همان “کیسان” میشود. دو روایت موثق از امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره مختار: *- «سیُقتل ولدی الحسین و سیَخرج غلام من ثقیف و یَقتل من الذین ظلموا ثلاثمائه و ثلاثه و ثمانین الف رجل» ترجمه: به زودی فرزندم حسین کشته خواهد شد، ولی طولی نمیکشد که جوانی از قبیله ثقیف قیام خواهد کرد و از این ستمکاران، انتقام خواهد گرفت به طوری که تعداد کشتههای آنان به سیصد و هشتاد و سه هزار نفر خواهد رسید. (معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص ۱۰۲) *- «به زودی ستمکاران، توسط کسی که خداوند برای انتقام ما بر آنان خواهد فرستاد، به بلایی گرفتار خواهند شد و این به خاطر فسق و جنایتی است که مرتکب شدهاند، همانگونه که بنی اسرائیل گرفتار عذاب شدند … او جوانی از قبیله ثقیف است که او را “مختار بن ابی عبید” میگویند.» (قدس اردبیلی، احمد بن علی؛ حدیقه الشیعه، چاپ پنجم، بیتا، ص ۵۰۹) بیان نورانی سیدالشهداء امام حسین علیهالسلام درباره مختار: امام حسین علیهالسلام، در پایان خطبهای که در مسیر عزیمت به کوفه خواندند، افزودند: «پروردگارا، آن جوانمرد ثقیفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند و از قاتلان ما احدی را معاف نکند. به جای هر قتلی، کشتنی و به جای ضربت، ضربتی؛ و انتقام مرا و خواندن و دوستان و شیعیانم را از اینها بگیرد» (بحارالانوار، ج۴۵، ص ۳۴۰) بیانات امام سجاد علیهالسلام درباره مختار: مختار سرهای بریده عمر سعد و ابن زیاد را نزد امام سجاد علیهالسلام فرستاد تا این انتقام تسکین و مرحمی بر دل مبارک ایشان باشد. امام پس از حصول اطمینان از انتقام فرمودند: «حمد و ستایش، خدایی را که انتقام ما را از دشمنانم گرفت و خداوند به مختار، پاداش و جزایی خیر عطا فرماید» (جامع الرواه، ج۱، ص ۲۲) بیان نورانی امام باقر علیهالسلام در دیدار فرزند مختار، حجت را تمام میکند: عبدالله بن شریک میگوید: من روبروی امام باقر علیهالسلام نشسته بودم که ناگهان پیرمرد محترمی از اهل کوفه بر امام(ع) وارد شد و خواست دست ایشان را ببوسد؛ اما حضرت نگذاشت، سپس رو به پیرمرد کرده فرمودند: شما کیستید؟ آن مرد عرض کرد: من ابوالحکم فرزند مختار بن ابیعبید هستم . امام(ع) تا او را شناخت با وجود آن که فاصله کمی با آن مرد داشت، دست او را گرفت و به نزدیک خود کشاند تا جایی که نزدیک بود روی زانوی خود بنشاند، سپس او را در کنار خود جای داد. فرزند مختار رو به امام(ع) کرد و عرض نمود: خداوند کارت را اصلاح کند، مردم درباره پدرم حرفهای زیادی میزنند و چیزهایی میگویند؛ اما حق همان است که شما بفرمائید؛ امام(ع) پرسید: چه میگویند؟ گفت: میگویند کذّاب؛ امام علیهالسلام با شگفتی فرمود: سبحان الله؛ به خدا سوگند پدرم (ع) به من خبر داد که مهر مادر من همان پولی بود که مختار برایش فرستاده بود (یعنی امام وجوهات و هدایای او را طیب و طاهر میدانستند که قبول کردند و حتی مهر همسر را از آن دادند). سپس امام (ع) ادامه داده و فرمودند: مگر او نبود که خانههای خراب ما را از نو ساخت؟ (منظور خانههای ویران قلب شیعیان است) – مگر او قاتل قاتلین ما نیست؟ مگر او خونخواه ما نبود؟ خدا رحمتش کند. به خدا سوگند پدرم به من خبر داد که هر گاه مختار به خانه فاطمه دختر امیرالمومنین علیهالسلام وارد میشد، آن بانو او را احترام میگذاشت و فرش برایش میگستراند و متکایی میگذاشت، مختار بر آن مینشست و از او حدیث میشنید. آنگاه امام باقر(ع) رو به فرزند مختار کرده فرمودند: خدا پدرت را رحمت کند، خدا پدرت را رحمت کند او حق ما را گرفت و قاتلین ما را کشت و به خونخواهی ما قیام کرد. (رجال ابن داود، ص۵۱۳) روایتی از امام صادق علیهالسلام: «(پس از حادثه کربلا)، هیچ زنی از زنان آرایش نکرد و خضاب نبست، تا زمانی که مختار، سر بریده ابن زیاد و عمر سعد را برای ما فرستاد» (معجم الرجال، ج۶، ص ۷۸) *- با توجه به روایات موثق از یک سو و عملکرد مختار در انتقام کربلا و کشتن قاتلین سیدالشهداء و خاندان و یارانش از سوی دیگر، شخصیت بارز ایشان کاملاً شناخته میشود و دور بودن ساحت چنین مسلمانی، از آن چه علیه وی در قالب روایات ناموثق، تحریفها تاریخی یا شایعات افواهی (دهان به دهان) گفته و میگویند، کاملاً به اثبات میرسد. منبع:x-shobhe |