آیا انسان گناهکار هم بالاخره می تواند در اخرت به محضر خداوند برسدو خدای خود را ملاقات کند؟ منظورم انسان گناهکاری است که حق الناس عمدی نداشته باشد.
بازگشت همه عالم به سوی اوست، پس همگان چه گناهکار و چه مؤمن و متقی، به سوی او باز میگردند:
« غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ ذِی الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ » (غافر، ۳)
ترجمه: آمرزندهى گناه، پذیرندهى توبه، سخت کیفر و صاحب نعمت [فراوان] است. خدایى جز او نیست. بازگشت [همه] به سوى اوست.
حشر و قیامت حتمی است، هیچ دروغی در این وعدهی الهی نیست « لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَهٌ »؛ بیتردید همگان را در روز قیامت در محشر کبرا جمع میکند، چه مؤمن و چه فاسق:
« اللّهُ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ لاَ رَیْبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثًا » (النساء، ۸۷)
ترجمه: خداوند کسى است که هیچ معبودى جز او نیست. به یقین، در روز رستاخیز – که هیچ شکى در آن نیست – شما را گرد خواهد آورد، و راستگوتر از خدا در سخن کیست؟
پس همگان در آن روز به لقاء الله میرسند، چه آنان که امید و آروزی لقای محبوب را داشتند و چه آنان که حتی چنین لقایی را باور نداشتند:
« قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَهُ بَغْتَهً قَالُواْ یَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ » (الأنعام، ۳۱)
ترجمه: کسانى که لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعاً زیان دیدند. تا آن گاه که قیامت بناگاه بر آنان دررسد، مىگویند: «اى دریغ بر ما، بر آنچه در باره آن کوتاهى کردیم.» و آنان بار سنگین گناهانشان را به دوش مىکشند. چه بد است بارى که مىکشند.
پس همگان به این لقا و دیدار میرسند، (که البته با چشم سر نیست، بلکه با کنار رفتن حجابها و آشکار شدن حقایق هستی و دیدهی قلب است) منتهی دو مسئله بسیار مهم است:
اول آن که: رو سفید به این دیدار میآیند و یا رو سیاه؟
« یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکْفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ » (آلعمران، ۱۰۶)
ترجمه: در روزى که چهرههایى سفید و چهرههایى سیاه مىگردد. اما آنها که چهرههایشان سیاه شده (به آنها گفته مىشود) آیا پس از ایمانتان کفر ورزیدید؟! پس بچشید این عذاب را در برابر آنکه کفر مىورزیدید.
دوم آن که: به لقای وجه رحمانی، لطف و کرم خدا نایل میشوند و یا به وجه قهر، غضب و انتقام او؟ هر دو لقاء الله است:
«وَأَمَّا إِن کَانَ مِنَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ * فَسَلَامٌ لَّکَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ * وَأَمَّا إِن کَانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضَّالِّینَ * فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِیمٍ» (الواقعه، ۹۰ به بعد)
ترجمه: و اما اگر از یاران دست راست (که در آیات قبل توضیح داده است که اهل سعادتند) باشد * پس (به او گفته مىشود) سلامى است تو را از جانب یاران دست راست (مؤمنین و از جلمه انبیا و اولیا و امامان به آنها سلام و خوشآمد میگویند و البته نه فقط لفظی، بلکه تکوینی) * و اما اگر از تکذیبکنندگان گمراه باشد * پس پذیرایى ابتدایى (او) از آب جوشان است.
امیدواران به لقا با روسفیدی:
اما چگونگی این ملاقات، اتفاقی یا شانسی نیست، بلکه در همین دنیا ترسیم شده و تعیین میشود. هدایت برای همین لقای محبوب با روسفیدی و قرار گرفتن در امن و امنیت و فلاح است. از این رو فرمود کسانی که مایل و امیدوار به لقای من باشند، هرگز با من شریک نمیگیرند و عمل صالح انجام میدهند، یعنی در نظر و اعتقادات و هم چنین در عمل، موحد و مؤمن هستند:
« قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا» (الکهف، ۱۱۰)
ترجمه: بگو: جز این نیست که من بشرى مثل شما هستم [با این تفاوت] که به من وحى مىشود که خداى شما خدایى یگانه است. پس هر کس به لقاى پروردگارش امید دارد باید عمل شایسته کند و کسى را در عبادت پروردگارش شریک نسازد.
ملاحظه: انسانی که خدا را دوست دارد و امید به لقای محبوب با روسفیدی دارد، اما میداند که گناهکار است، باید تا دیر نشده توبه و استغفار کند؛ و خدا بندگان تائبش را بسیار دوست دارد و نسب به آنان مهربان، آمرزنده، لطیف، کریم و رحیم است. اما حق الناس امری است که باید جبران شود یا حلیت و رضایت اخذ شود. حال عمدی و یا سهوی، هر کدام احکامی دارد که باید رعایت شود و نباید سبک شمرده شود.