شیعیان می‌گویند: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «انا مدینه العلم و علی بابها»، اما اهل سنت می‌گویند ایشان فرمودند: من شهر آن هستم و ابوبکر و عمر، سقف و دیوار (یا پایه‌های) آن هستند و علی باب آن! چگونه آنها را قانع کنیم؟گشتم نبود بهتر از اینجا نگرد نیست

الف – روزی دو نفر که با هم اختلاف داشتند، جهت حکمیت نزد امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمدند. شاکی گفت: او به من بدهکار است و بدهی‌اش را نمی‌دهد. متشاکی گفت: خیر، بلکه من بدهی خود را داده‌ام. حضرت فرمودند: به این که بدهی داشتی خودت اقرار کردی، حال باید پرداخت آن را اثبات کنی.

حال این دوستان در حدیث خود نیز به این که ایشان فرمودند: «و علی بابها»، اذعان کردند، حالا جنابان ابوبکر و عمر، در و دیوار این شهر باشند یا نباشند، بالاخره باید از این دروازه وارد شهر شد و نباید از دیوار پرید.

ب – به ایشان بفرمایید: شما امّت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله باشید، چنان چه فرمودند: از «باب العلی» وارد «مدینه العلم نبی» بشوید، از سقف و در و دیوارش نیز استفاده نمایید، چه اشکالی دارد؟!

بفرمایید: اگر از این در وارد شدید، درست وارد شدید و سقف و در و دیوارش را هم خواهید شناخت، اما اگر از این در وارد نشدید، اصلاً وارد «مدینه العلم نبی» نشده‌اید و شهری که در آن سیر و سیاحت و زندگی می‌کنید، شهر دیگری است.

ج – به ایشان بفرمایید حداقل ملاک سندیت یک حدیث، نقل مشترک است. حدیث مشهور و متواتر «انا مدینه العلم و علی بابها» را علمای شیعه و سنّی نقل و ثبت کرده‌اند، پس تردیدی در آن نیست و حدیث دیگر اثباتش برای خود آنها نیز مشکل است. لذا دست کم باید در فصل مشترک تردید ننمایند، هر چند که در آن حدیث خود نیز به «علی بابها» اذعان کرده‌اند.

این حدیث حتی در صحیح ترمذی آمده است که البته برخی سعی کردند در نسخه‌های جدید، آن را حذف کنند. اما اثری نکرد، چرا که سایر بزرگان اهل تسنن، این حدیث را به سند ترمذی آورده‌اند و حذف همه کتب ممکن نیست.

جلال الدین سیوطی در کتاب تاریخ الخلفاء می‌نویسند: «البزار و طبرانی در [اوسط] از جابر بن عبد الله و ترمذی و حاکم، از علی (علیه السلام) روایت کرده‌اند که رسول خدا (ص) فرمود : من شهر علمم و علی در آن است.‌« (تاریخ الخلفاء، ج ۱ ، ص ۱۷۰).

ابن اثیر جزری در کتاب معروف خود در جمع‌آوری احادیث می‌نویسد: «از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمود : من شهر علمم و علی درآن است. این روایت را ترمذی نقل کرده است.‌(ابن أثیر الجزری، المبارک بن محمد ابن الأثیر (متوفاى۵۴۴هـ)، معجم جامع الأصول فی أحادیث الرسول، ج۷، ص۴۳۷،‌ ح ۶۴۸۹)

د – ما اصلاً اصراری نداریم که وارد مبحث سندی حدیث آنها شده و بگوییم سندیتی دارد یا ندارد، بلکه می‌گوییم وقتی خودتان اذعان دارید که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود‌ه‌اند:

«أنا مدینه العلم وعلی بابها ، فمن أراد المدینه فلیأت الباب – من شهر علم هستم و علی در آن است، پس هر کس ورود به این شهر را می‌خواهد، از درش وارد شود» (حدیث ابن عباس و تأیید سایر علما مبنی بر «هذا حدیث صحیح الإسناد ، ولم یخرجاه» – المستدرک علی الصحیحین ج۱۰ ص۴۴۲)، خب، همین را عمل کنید.

به فرض که جنابان ابوبکر، عمر، عثمان یا هر کس دیگری، سقف و دیوار و فرش شهر علم نبی صلوات الله علیه و آله باشند، بالاخره خوب نیست که انسان برای ورود به یک خانه یا شهر، از دیوار آن بالا برود، بلکه باید از در وارد شود و حضرت (ص) نیز همین را فرمودند.

پس همه مسلمانان عالَم، در همیشه تاریخ، باید از همین در وارد شوند. وارد که شدند، از در و دیوار نیز بهره ببرند و چنان چه علوم حضرت علی علیه‌السلام را در نهج البلاغه و سایر کتب منتشر کرده‌اند، علوم دیگران را نیز منتشر کنند تا همگان بهره ببرند. چه اشکالی دارد، ما که در «علم» و کسب آن بخیل نیستیم. به ما دستور داده شده که علم را حتی شده در چین بیاموزیم.

author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *