۶۶

بارش خون در روز عاشورا – آیا واقعاً روز عاشورا از آسمان خون بارید و خاک و سنگ خون گریست، یا این تعابیر استعاره است، یا مربوط به عالم غیب می‌باشد – چه سندی می‌توان ارائه داد؟ اگر چنین بود، چرا ایمان نیاوردند؟۹۳/۰۸/۲۹
خیر. استعاره نیست، بلکه واقعاً از آسمان خون بارید. البته منظور این نیست که خونی با ترکیبات خون انسان بارید، بالاخره آب ترکیب خودش را دارد و سنگ و خاک هم ترکیب خودشان را دارند. بلکه منظور این است که خونین فام (به رنگ خون) شدند.

در مورد “سند”های تاریخی در وقایع گذشته (در هر موردی)، نظر به این که معمولاً منکران حتی بدون رجوع و تحقیق پیرامون صحت و سقم یک گزاره‌ی تاریخی، به راحتی می‌گویند: “ما قبول نداریم”، به تناسب مخاطبین [شیعه، سنی و دیگران]، به دسته سند می‌توانید استناد نمایید:

الف – شیعیان:

برای ما شیعیان، کلام معصوم حجت است، خواه در احکام باشد و یا در نقل گزاره‌های تاریخی. لذا سعی حدیث شناسان در علم حدیث و علم رجال و نیز مورخین، بر این است که اسناد و ناقلین را بررسی کنند تا مطمئن شوند که جمله بیان شده، عین آن مطلبی است که معصوم علیه‌السلام فرموده است. و در این باب احادیث موثق بسیاری وجود دارد. از جمله:

حضرت زینب علیهاالسلام در بیانات خود خطاب به اهل کوفه و سرزنش آنها فرمودند:

«أفَعَجِبتُم أن مَطَرت السّماء دِما؟ و لعذاب الاخره اخزی و انتم لا تنصرون» (خطبه کوفه)

ترجمه: آیا تعجب می‌کنید که از آسمان قطره‌های خون بر زمین می چکد؟ اما بدانید که خواری و عذاب رستاخیز سخت تر خواهد بود و برای شما یار و کمک رسانی نخواهد بود.

و البته روایاتی که دلالت بر خون گریستن آسمان و سنگ و خاک دارد، در بیانات نورانی ائمه اطهار، از جمله امام رضا علیه السلام بسیار است.

ب – اهل سنّت:

برای اهل سنّت نیز باید آن چه در کتب معتبر خودشان آمده و به ویژه هر سخنی که با مستندات شیعی و اقوال اهل عصمت علیهم‌السلام نیز تطابق دارد، حجت باشد، چرا که از یک سو علمای اهل سنّت بر آن تصدیق کردند و از سوی دیگر هیچ اختلافی در آن نیست.

این ماجرا که جبرئیل خاک قبر سیدالشهداء علیه‌السلام را برای رسول الله صلی الله علیه و آله آورد و ایشان آن را لمس کرده، بوییدند و بوسیده‌اند و …، در مستندات موثق حدیثی و تاریخی اهل سنت و شیعه به تواتر نقل شده است. در حدیثی که از ابن عباس نقل شده آمده است: بوی خوشی از آن خاک که جبرئیل برای پیامبر آورد به مشام می‌رسید که خداوند به برکت اینکه آنجا محل دفن امام حسین علیه السلام خواهد شد این خصوصیت را در آن قرار داده است  .

شیعه و سنی نقل کرده‌اند: «این خاک در نزد ام سلمه بود تا روز شهادت حضرت امام حسین علیه السلام که تبدیل به خون شد و ام سلمه فهمید که حضرت حسین علیه السلام به شهادت رسیده‌اند.» (حاکم نیشابوری این روایت را در کتاب مستدر خود آورده است و بیش از ۱۲ تن از علما و محدثین اهل سنت نیز آورده‌اند – هذیب التهذیب، ج ۲، ص ۳۴۷)

ج – دیگران:

منظور از دیگران، کسانی هستند که نه تنها اهل تشیع یا تسنن نیستند، بلکه اصلاً مسلمان نبوده و نیستند.

کتاب تاریخ آنگلوساکسون یکی از مهم‌ترین اسناد تاریخی است که از دوران قرون وسطی به جای مانده است. در دائره المعارف بریتانیکا، در باره این کتاب آمده است: «‌این کتاب ابتدا به فرمان پادشاه آلفرد کبیر در حدود سال ۸۹۰ میلادی گردآوری شد، و تا اواسط قرن دوازدهم میلادی توسط نویسندگان و مورخین مختلف، وقایع سال‌های بعد به آن افزوده شد. ما فکر می‌کنیم که این کتاب به عنوان کامل‌ترین سند تاریخ بریتانیا از آغاز آن تا دوره حکمفرمایی پادشاه استفن در سال ۱۱۵۴ میلادی باشد. اگرچه این کتاب ممکن است تاریخ فراگیر و بی‌نقصی نباشد، ولی این مساله از ارزش بی‌بدیل آن در به دست آوردن تصویری روشن‌تر از تاریخ هزار سال پیش بریتانیا نمی‌کاهد».

در وقایع نگاری این کتاب آمده است:

A.D. 685 –This year, there was in Britain a bloody rain, and milk and butter were turned to blood.«

ترجمه: (۶۸۵ میلادی، مصادف با سال ۶۱ هجری قمری) – این سال، سالی بود که در آن در سرتاسر بریتانیا، باران خون بارید، و شیرها و کره‌ها، همه مبدل به خون (خونین) شدند. (لینک به منبع)

د – اما چرا ایمان نیاوردند و نمی‌آورند؟ چیز عجیبی نیست؛ انسان اگر نخواهد چیزی را قبول و باور کند، نمی‌کند. حتی پیامبران را دیدند، بینه‌ها و دلایل عقلی آنان را شنیدند، معجزات عینی آنها را با چشم دیدند و لمس کردند، باز هم ایمان نیاوردند.

قوم موسی علیه‌السلام، پس از دیدن انواع معجزات و حتی خون شدن تمامی آب‌هایی که آل فرعون برای نوشیدن بر می‌داشتند را دیدند، شکافتن نیل و رد شدن خود و غرق فرعونیان را نیز دیدند و تجربه کردند، اما بعد گوساله پرست شدند. در امت حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله نیز از این نوع اشخاص بسیار بوده و هستند.

بشر کافر، عنود و لجوج، همیشه توجیه می‌کند. اگر با چشم ببیند، می‌گوید: سحر بود – می‌گوید: اتفاقی بود؛ و اگر نتواند اینگونه توجیه و فرار کند، به دنبال یک دلیل علمی می‌گردد و اگر چیزی یافت، می‌گوید: دلیل علمی داشت! گویا هر چه دلیل علمی داشته باشد، دیگر کار خدا نیست و کار خدا باید حتماً (العیاذ بالله) غیر علمی باشد، در حالی که او علیم و حکیم است و عالَم همه تجلی عِلم اوست و عالِم باید به این علوم واقف گردد. لذا به خاطر عنادشان مصداق “ختم الله” می‌شوند و قبول نمی‌کنند.

«خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ» (البقره، ۷)

ترجمه: خداوند بر دل‏ها و بر گوش‏هاى آنان مهر (شقاوت) نهاده، و بر دیدگانشان پرده‏اى (از غفلت) است و عذابى بزرگ خواهند داشت.

«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ» (الأعراف، ۱۷۹)

ترجمه: و حقّا که ما بسیارى از جن و انس را (گویى) براى دوزخ آفریده‏ایم، زیرا که دل‏ها دارند ولى (حقایق را) بدان نمى‏فهمند، و چشم‏ها دارند ولى بدان (به عبرت) نمى‏نگرند و گوش‏ها دارند ولى بدان (معارف حقّه را) نمى‏شنوند آنها مانند چهارپایانند بلکه گمراه‏ترند (زیرا با داشتن استعداد رشد و تکامل، به راه باطل مى‏روند) و آنها همان غافلانند.

منبع:x

author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *