اهل سنت میگویند: ما سنت خود را از سنت پیامبر (ص) گرفتهایم، شما شیعیان چی؟
همینطوری روی هوا و بی هیچ دلیلی گفتند: ما چنین هستیم، شما چی؟ خُب ما نیز در پاسخ میگوییم: ما چنین هستیم، شما چی؟ آیا کافیست؟
پاسخ: این ادعا جدید نیست، هر چند که در برههای مجدداً مطرح میشود. بالاخره (نه اهل تشیع یا تسنن واقعی)، بلکه دستاندرکاران ضد تبلیغ جهت تشدید اختلافات، چنین محاسبه میکنند که در هر نسلی (هر پنج یا حتی سه سالی)، یگ مخاطبین جدیدی وارد عرصه میشوند که شبهات و پاسخها را نشنیدهاند و یا امکانات و تجهیزات جدیدی برای گسترش شعاع شبهه و اختلاف به بازار میآید؛ پس میشود روی فکر و ذهن آنها کار کرد.
ما بخیل نیستیم، دعا میکنیم که چنین باشد. اصلاً باید که چنین باشد. همه مسلمانان از هر مذهبی که هستند، باید به سنّت رسول الله صلوات الله علیه و آله تأسی کنند. چرا که خداوند متعال ایشان را نبی، رسول، اسوهی حسنه (الگو) و رهبر امت مسلمان قرار داد و فرمود که او را جز برای اطاعت نفرستادهام. «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ … – و ما هیچ رسولى را نفرستادیم مگر آنکه به اذن الهی (یارى و توفیق) خدا از وى اطاعت شود / النساء، ۶۴». و از این رو مکرر و مؤکد امر به اطاعت از خدا و رسول نمود و مشمول رحمت الهی قرار گرفتن را مرهون این اطاعت فرمود:
«وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ – و خدا و پیامبر را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید / آلعمران، ۱۳۲»
حالا وارد این مقوله نمیگردیم که اساساً گروه و نام «سنت» ربطی به سنت الرسول (ص) ندارد، بلکه از آنجا آغاز شد که پس از خلافت عمر، به امیرالمؤمنین علیهالسلام گفته شد که اگر به حکم قرآن و سنّت شیخین عمل کنی، تو را خلیفه خواهیم کرد و ایشان نپذیرفتند، عثمان پذیرفت و پیروان و سایر پذیرندگان “سنّی” لقب یافتند. و به این نمیپردازیم که حتی بنا بر مستندات معتبر اهل سنّت، نام “شیعه” را پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، بر پیروان علی علیه السلام نهاد و آنها را بر حق اعلام نمود، بلکه مهم این است که بدانیم اساساً “سنت الرّسول ص” چیست و یعنی چه؟ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: شما اول حق را بشناسید، بعد اهلش را خواهید شناخت.
امید است که تمامی مسلمانان جهان، اعم از اهل تشیع و تسنن، به “سنت الرسول الله صلوات الله علیه و آله” تأسی کنند، آن وقت دیگر اختلافی هم نخواهد بود و دشمنان اسلام و مسلمین نمیتوانند به نام اسلام، مسلمانان را به جان هم بیاندازند و وهابی و تکفیری و سلفی و داعشی هم به نام اسلام به وجود نمیآید.
*- سنت الرسول (ص) فقط این نیست که به هنگام نماز دستها را بیاندازیم و یا ببندیم. بین مذاهب چهارگانهی اهل سنت نیز در این حکم اختلاف است. بالاخره سنت کدام بوده است؟
*- سنت الرّسول (ص) فقط این نیست که بگوییم ازدواج موقت (متعه) حلال است یا نیست؟ که حتی اقوال اهل سنّت نیز در این خصوص بسیار متفاوت است و حتی اغلب تصریح به سنت بودن این ازدواج در زمان ایشان و حرام شدنش در زمان خلیفه دوم دارند – آیا در عین حرام کردن ازدواج موقت، صادر کردن حکم “جهاد نکاح” و حلال کردن زن، خواهر و مادر، بر یک عده تروریست، العیاذ بالله سنّت الرّسول است؟ البته این جنایت وهابیهای انگلیسی است و نه سنّیها، اما آنان نیز خود را سلفی و پیرو سنّت الرّسول مینامند.
*- سنت الرّسول (ص) فقط این نیست که سجده بر روی هر چیزی را جایز بدانند، حتی روی هر چیزی حتی فرش و موکت سجده کنند، بعد به جان شیعه بیافتند که چرا روی مهر سجده میکنی، پس مشرک هستی(؟!)؛ خُب مُهر هم نه تنها خاک، بلکه یکی از همان “هر چیزی” هست که مجاز میدانند. در هر حال اینها همه احکام است.
سنت الرسول صلوات الله علیه و آله:
*- سنت رسول (ص) این است که همهی اوامر و فرمایشات ایشان را یکجا قبول کنیم، نه این که دین خدا را تجزیه کنیم. بگوییم: این بخشش را قبول داریم، آن بخشش را قبول نداریم.
*- سنت رسول (ص) این است که بدانیم که نه تنها فرقی بین احکام نماز و احکام “ولایت، امامت و خلافت” نیست، بلکه “ولایت، امامت و خلافت” مهمتر است، و اگر مورد توجه و تبعیت قرار نگرفت، اسلام یزیدی و امریکایی حاکم میشود و مسلمانان به نام سنّت الرّسول (ص) با یزید زمان خود بیعت میکنند. بیعتی ذلیلانه و مُهلک.
*- سنت رسول (ص) این است که اگر با خدا و پیامبرش (ص)، بیعتی بستیم (غدیر خم)، آن بیعت را نقض نکنیم و اگر تأکید نمود، نگوییم هذیان میگوید و بعد هر کاری که خواستیم، به نام او و سنّتش نکنیم. سنّت رسول (ص) این است که علی (ع) و قرآنش را از مسجد بیرون نکنیم.
*- سنت رسول (ص) این است که امر خدا در قرآن کریم در خصوص مودت، محبت و پیروی اهل بیتش علیهمالسلام (که نتیجه و مزد رسالتش اعلام شد) و توصیههای مکرر ایشان نسب به اهل بیت (ع) را اطاعت کنیم.
*- و خلاصه سنت رسول (ص) این است که ببینیم آیا ما مصداق کسانی که امت و همراه با حضرت محمد صلوات الله علیه و آله هستند، و در قرآن توصیفشان آمده است، هستیم یا خیر؟ شیعه، اهل سنّت (سنّ)، صحابه، امت یا هر اسمی که بگوییم، یعنی آیه ذیل، وگرنه فقط نامگذاری و ادعاست:
«مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا» (الفتح، ۲۹)
ترجمه: محمد رسول خدا است و کسانى که با او هستند علیه کفار شدید و در بین خود رحیم و دلسوزند، ایشان را مىبینى که همواره در رکوع و سجودند و در طلب فضل و رضوان خدایند. علامتشان در رخسارشان از اثر سجده نمایان است، این وصف ایشان است در تورات و اما وصف آنان در انجیل این است که چون زراعتى هستند که از شدت برکت پیرامونش جوانههایى مىزند و آن جوانهها هم کلفت مىشود و مستقیم بر پاى خود مىایستد به طورى که برزگران را به شگفت مىآورد (مؤمنین نیز این طورند)، این براى آن است که کفار را به خشم آورد، خدا به کسانى که ایمان آورده و از آن بین به کسانى که اعمال صالح هم مىکنند وعده مغفرت و اجرى عظیم داده است.
نتیجه:
پس اگر کسی به خدا، پیامبر، قرآن، معاد و آن چه ایشان فرموده اعتقاد و ایمان نظری و عملی نیاورد – اگر کسی به جای شدت با دشمنان اسلام و مسلمین، به خدمت آنها درآید – اگر کسی به جای رأفت و رحمت با مسلمین، به دشمنی، نفاق، تنش و حتی قتل آنان اقدام کند – اگر کسی اهل نماز، عبادت و بندگی خدا در تمامی شئون فردی و اجتماعیاش نباشد – اگر کسی هر گاه دلش خواست به کفار تأسی کند و هر گاه به نفعش بود، نام اسلام و تأسی به سنّت الرّسول را حمل نماید و…، از امّت محمد صلوات الله علیه و آله فاصله گرفته و جزو کسانی که با او هستند (وَالَّذِینَ مَعَهُ) محسوب نمیگردد، خواه نام خود را شیعه بگذارد و یا سنّی. فرمودند: خدا راجع به بهشتش گول نمیخورد.