Qurani

 رائفی پور – وی در مورد خلقت انسان و دمیدن روح « وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی» گفته است: «خدا تکه‌ای از خودش را در انسان قرار داده است»؟

ابتدا لازم است از جنابعالی برای پیگیری مصرانه و ارسال دیوئو کلیپ سخنان آقای رائفی‌پور، تشکر و تقدیر نماییم.

ایشان در خصوص خلقت انسان و دمیدن روح به او می‌گوید:

«خدا به ابلیس گفت: (این در قرآن نیامده خودم می‌گم) نفهم! و با در دست گرفتن و بلند کردن لیوان مقابل می‌افزاید: «و نفخت فیه من روحی»، از روح خودم تو این دمیدم؛ این لیوان را نگاه نکن، لیوان فرم اینه، محتوا مهمه؛ یک لیوان آب، توش عسل بریزی میشه یه لیوان عسل، توش کثافت باشه، از رو لیوان هم بهش دست نمی‌زنی. چی شد؟ لیوان عوض شد؟ نه محتواش عوض شد. گفت: محتوای من! از خودم! تکه‌ای از وجود من اون تو هست ها …؛» (لینک صوتی و تصویری)

الف – ممکن است منظور ایشان این نباشد و ممکن است باشد، در هر دو حال مطلب بیان شده صحیح نیست و البته با صراحت آیات قرآن کریم و نیز حکم عقل منافات دارد.

ب – بدیهی است خداوند سبحان، که هستی و کمال محض است، ماهیت ندارد، ترکیب نیست و تجزیه هم نمی‌شود که از محتوای خودش بردارد و در ظرف دیگری بگذارد و یا خود را تکه‌تکه کند و تکه‌هایش را در ظرف‌های وجودی متعدد قرار دهد. اینها همه صفات پدیده و مخلوق است. در این عالم هستی، هر چه که هست، تجلی و خلق ذات مقدس باریتعالی می‌باشد.

ج – خداوند متعال تصریح دارد که جسم و روح آدم و انسان را خلق و ایجاد نموده است، لذا اصلاً نفرمود که «محتوای خودم – یا – تکه‌ای از خودم را در او قرار دادم»، بلکه به ابلیس فرمود: چه چیزی مانع از این شد تا به آن چه با دو دست (علم و قدرت) خودم آفریدم سجده کنی؟!

«قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ» (ص، ۷۵)

ترجمه: (خداوند) گفت: اى ابلیس، چه چیز تو را مانع شد از اینکه به چیزى که من با دو دست خود (بلاواسطه و با اراده خود) آفریدم سجده کنى؟ آیا تکبّر ورزیدى یا واقعاً از برترین‏ها بودى؟

(یعنی جسم و روح حضرت آدم علیه‌السلام، آفریده و مخلوق می‌باشد.)

د – در مورد چیستی روح نیز خداوند متعال می‌فرماید که ایجادی از «عالم امر» است، که متفاوت با خلقت در عالَم خلق می‌باشد و تأکید می‌نماید که اساساً علم انسان آن قدر گسترده نیست که همه چیز را بداند.

«وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً» (الإسراء، ۸۵)

ترجمه: و (واى رسول ما) تو را از (حقیقت) روح پرسش مى‏کنند، جواب ده که روح از (سنخ) امر پروردگار من است (و بدون واسطه جسمانیات بلکه به امر الهى به بدنها تعلق مى‏گیرد) و آنچه از علم به شما روزى شده بسیار اندک است.

ﻫ – اگر چه اصل کلمه روح، به معنانی متعددی (ز جمله وحی) اطلاق شده است، اما طبق آیات قرآن کریم، روح همیشه از سنخ «امر» خوانده شده است و نه از سنخ خلق (یعنی از جرم و جسم و تبدیل‌هایی چون نطفه به علقه و علقه به مضغفه و … به وجود نیامده است، بلکه مستقیم و بدون واسطه و به امر الهی « یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ » ایجاد شده است. آیاتی چون: « یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن یَشَاء » – « یُنَزِّلُ الْمَلائِکَهَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ » – « أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا »، همه دلالت بر همین معنا دارد.

و – در همین آیه‌ای که آقای رائفی‌پور به آن اشاره می‌نمایند، پس از تشریح بیان مراحل خلقت مادی انسان، در خصوص روح می‌فرماید: « ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ »، یعنی سپس نوع خلقت دیگری (که مادی نیست و این چنین تدریجی نمی‌باشد) را به وجود آوردم. نه این که محتوایی یا تکه‌ای از خودم را در او قرار دادم.

ز- روح که مایه حرکت و حیات هر جانداری است، مانند بادی که در بادکنک یا ظرفی دمیده شده باشد، به داخل بدن انسان دمیده نشده است، بلکه به بدن تعلق یافته است.

مرحوم علامه طباطبایی (ره) – المیزان/ ذیل آیه: «روح، امر وجودى است که فى نفسه یک نوع اتحاد با بدن دارد و آن این است که متعلق به بدن است، و در عین حال یک نوع استقلال هم از بدن دارد به طورى که هر وقت تعلقش از بدن قطع شد از او جدا مى‏شود».

ح – اگر خداوند متعال در کلامش چیزی را به خود اختصاص داد، مانند: «روحی، عبادی، جنّتی، امری و …»، معنایش این نیست که من مرکب و قابل تجزیه هستم و اینها بخش‌ها یا تکه‌هایی از من هستند، بلکه سخن از تشریف و احترام در مالکیت است. روح مانند قرآن کریم، کلمه‌ی الهی است، چنان چه در مورد حضرت مریم علیه‌السلام و دمیدن روح حضرت عیسی علیه‌السلام فرمود: «وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ». [التبه منظور از کلمه نیز ترکیب چند حرف برای تشکیل یک لفظ نمی‌باشد]. و همه کلمات الهی، غیر از ذات مقدس او هستند، یعنی مخلوق او می‌باشند و نه پاره‌ای از او.

author-avatar

درباره لبیک یا نصر الله

سید حسن نصر الله: آمریکایی ها نمی فهمند که معنی لبیک یا حسین چیست...لبیک یا حسین را بسیار از ما شنیده اند...لبیک یا حسین یعنی تو در معرکه جنگ هستی، هر چند که تنهایی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند.لبیک یا حسین یعنی تو و اموالت و زن و فرزندانت در این معرکه باشند.لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *