تفاوت سحر و معجزه در چیست؟
ج: همانطور که عرض شد: معجزه عبارت از: ارائهی یک حقیقت و یک واقعیتی است، که بیننده، از آن واقعیت فقط خود آن پدیده را میبیند و از علل آن خبر ندارد و لذا قادر بر این نیست که آن علل را بشناسد. اما سحر، ارائه یک خیال و یک توهم است که به صورت واقعیت نشان داده میشود. مثلاً: در قضیه حضرت موسی (ع) کار حضرت موسی این بود که عصا را میانداخت و آن عصا به اذن الهی تبدیل به اژدهای حقیقی میشد. این معجزه البته یک علتی هم دارد و همانطور که گفتیم: نظام علیت بر او حاکم است، منتها چگونگی این علت را ما نمیشناسیم و چون در میان سؤالها یک سؤالی هم از علیت شده، بعداً آنرا عرض میکنم و توضیح بیشتری در ذیل آن سؤال خواهم داد، اما بهرحال آن عصای حضرت موسی عصا بود و تبدیل به اژدهای حقیقی شد و یا عصا را وقتی به سنگ زد، آن سنگ حقیقتاً شکافته شد و از آن دوازده چشمهی جوشان آب بیرون آمد که هرکس از آن آب میخورد احساس رفع عطش میکرد، یعنی مواد آب وارد بدنش میشد و هیچ توهمی برایش وجود نداشت. یا آن وقتی که عصا را به دریا زد: فاوحینا الی ام موسی ان اضرب بعصاک البحر فانفلق (شعراء – ۶۳) آن قسمت از دریا ناگهان تبدیل شد به دوازده راه، یعنی دوازده را کشیده شد وسط دریا و آن راهها در زمین کف دریا بود و در کنار آن راهها هم دیوارهای از آب حرکت میکرد و بنیاسرائیل از این راهها عبور کردند، ولذا اگر آن راهها یک چیزخیالی بود، از راه خیالیی وسط دریا ممکن نبود بشود عبور کرد، پس این معجزه است. اما سحر مثل آن ریسمانها و عصاهای سحرهی فرعون است که آمدند انداختند و وقتی آن عصاها و ریسمانها را روی زمین ریختند کسانی که مشاهده میکردند به نظرشان میرسید آن ریسمانها و عصاها دارند حرکت میکنند، در حال که در واقع حرکت نمی کردند، لکن تأثیر سحر آن ساحر در چشم بینندگان حرکت ریسمانها را تداعی میکرد، ولذا قرآن میگوید: یخیل الیه من سحر هم انها تسعی (طه – ۶۶) بر اثر سحر آن ساحران آنها به خیالشان میرسید که اینها دارند حرکت میکنند پس معجزه یک واقعیت و یک حقیقت است و سحر یک امر خیالیی باطل و یک امر دروغین است و لذا در قرآن از همین سحر، ساحران فرعونی تعبیر به کید شده: انما صنعو کید ساحر (طه – ۶۹) این یک مکاری و حیلهگری، جادوگرانه بود و واقعیتی نداشت، ولا یفلح الساحر حیث اتی (طه – ۶۹) ساحر پیروز نمیشود. فرض کنید، یک ساحری سحر میکند و مثلاً از دهان حیوانی مثل شتر وارد میشود و از مقعد او خارج میشود. ظاهراً شما میبینید که وارد دهان شتر شد. بعد هم از مقعدش بیرون آمد، آیا او واقعاً وارد معدهی این حیوان شد و رودهی بزرگ و رودهی کوچک را طی کرد و آمد بیرون؟! بلکه اصلاً چنین حرکتی اتفاق نیفتاده اما شما اینطور تصور میکنید، یا با سحر خودش همانطور که در داستانهای تاریخی نقل شده، ساحری سر یک کسی را از گردنش جدا میکرد بعد دوباره سر را میگذاشت سرجایش به حال عادی برمیگشت!! یعنی واقعاً این کشته شد؟ چنین چیزی ممکن نیست، و این سحر بود. حالا اینکه خود این سحر چگونه بدست میآید و آن ساحر از چه قدرتی برخوردار میشود که میتواند این تخیّل را در ذهن بینندگان ایجاد کند و خود آن یک بحث دیگری است و آن هم یکی از پدیدههائی است که یک نظام علیتی بر او حاکم است و گزافه و کتره نیست.
این علوم غریبهای که وجود دارد اعم از سحر و شعبده و روشهای گوناگون پنج علم کیمیا و سیمیا و هیمیا و آن به اصطلاح علوم کله سر هر کدام اینها یک قوانین علیتی دارند، یعنی در نظام آفرینش هیچ چیزی بدون علت بوجود نمیآید، منتها علتش از سنخ هست و یک علت مخصوصی دارد که آن علت برای ما ناشناخته است، لکن راه تعلمش باز است و هر کس میتواند برود یاد بگیرد، ولذا پدیدهی حاصل از سحر این تفاوت را با پدیدهی حاصل از معجزه دارد، که عرض کردیم: پدیدهی ناشی از معجزه یک پدیدهی واقعی و یک پدیدهی حق و آن چیزی است که وجود او حقیقت دارد. دروغ نیست، اما آن پدیدهای که ناشی از جادو و سحر است او یک ناحق و غیر واقع است. که در تعبیر قرآنی به او میگویند باطل.