اگر واقعاً لقمهی حرام دل را سیاه میکند، تقصیر کسی که از نوزادی به او لقمهی حرام داده شده است چیست؟
بدیهی است که با توجه ارتباط همهی اجزای عالم با یک دیگر، تا آنجا که به قول دانشمندان اگر مگسی در پکن بال زند، در آتمسفر لندن تأثیر میگذارد، اعمال و لقمهی انسان نیز در روح و جسم او تأثیر میگذارد.
امروزه دانشمندان به اثبات رساندهاند که اگر به ظرف آبی حرف خوبی بخوانند و آن را منجمد کنند، کریستالهایش بسیار م
نظم شکل میگیرد و اگر حرف بدی بخوانند، کریستالهایش نامنظم شکل میگیرند. پس مطلب عجیب و غریبی نیست اگر باور کنیم که لقمهی حرام در ساختار روح و اخلاق و قلب ما تأثیر گذار است.
اما، نباید یک سو نگری داشت و فقط به یک مقوله، صرف نظر از مقولههای دیگر نگاه کرد و نباید به اثر یک عامل، بدون توجه به تأثیرات عوامل دیگر توجه و تکیه نمود.
در این عالم هر چه هست، مخلوق خداوند متعال است و اثر آنها را نیز خداوند متعال وضع نموده است و بر همان اساس «بایدها و نبایدها» را بیان نموده است. لذا خداوند کریمی که به نقش لقمهی حرام در ساختار روح انسان تصریح نموده است، به نقش رحمت الهی، اختیار، اتمام حجت، میل و اراده، توبه و … نیز تصریح نموده است.
اگر خداوند متعال تأثیر سوئی برای لقمهی حرام قرار داده است، خودش نیز فرموده که در هر امری «اضطرار» شرایط را تغییر میدهد. لذا حتی خوردن گوشت حرام رابه هنگام اضطرار و به حد نجات از مرگ جایز فرموده است و لابد خداوند متعال برای اضطرار آثار دیگری وضع نموده است، و گرنه جایز نمینمود.
خداوندی که برای هر چیز و هر فعلی اثری قرار داده است، خود محدود و محکوم به آنها نیست. او نه تنها قوانین دیگری نیز دارد، بلکه قادر مطلق بر همهی مخلوقات و آثار آنهاست، نه این که مغلوب آنها باشد، و از آن جمله قدرت «محو اثر» به خاطر «اثر» امر دیگری است، که آن را نیز خود وضع نموده است. مثل این که توبه، اثر گناه را میشوید و از بین میبرد. لذا فرمود:
«یَمحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الکِتابِ» (الرعد، ۳۹)
ترجمه: آنچه را که خدا بخواهد (محو) و آنچه را که بخواهد (اثبات) مىنماید. و ام الکتاب نزد خدا است.
و هم چنین خطاب به کسانی که نه تنها به اجبار یا اضطرار ضرری متوجه آنان شده است، بلکه به اختیار خود خطا کرده و مرتکب گناه شدهاند، میفرماید که مبادا ناامید شوید، چون خداوند جمیع گناهان را میبخشد و آثارش را هم محو می کند [البته مسئله حق الناس جداگانه است] میفرماید:
«قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسرَفُوا عَلى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَحمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیمُ »(الزمر، ۵۳)
ترجمه: (یا محمد صلّى اللّه علیه و سلّم) بگو: اى بندگان من که بر خویشتن اسراف کردهاید. مبادا از رحمت خدا مأیوس شوید! براستى که خدا همه گناهان را مىآمرزد.
و حتی بالاتر از آن که فرموده: خداوند «سیئه» را مبدل به «حسنه» میکند و بیتردید وقتی گناه مبدل به صواب (کار خوب) شد، عقابش هم مبدل به ثواب (پاداش) میگردد.
پس، خداوند متعال میداند که به چه کسی لقمهی حرام به اجبار خورانده شده است و چه کسی به اختیار لقمهی حرام خورده یا خورانده است و برای هر کدام آثاری وضع نموده است و خود رحمان و رحیم و توبه پذیر است و اختیار را نیز از کسی سلب نمینماید.
بهترین مثال: کفاری هستند که با آمدن انبیای الهی ایمان میآوردند، آیا آنها همگی لقمهی حلال خورده بودند. یا خطایشان به خاطر جو حاکم و جهل مستولی شده بوده است؟ یا همین امروز افراد صالحی که والدین آنها به هیچ وجه صالح نبوده یا نیستند، زیادند. در همین اروپای و آمریکای امروز ببینید چقدر گرایش به اسلام زیاد شده است، آیا این جوانهای اروپایی که با عشق و علاقه و عقل و تدبر به اسلام روی میآورند، همه لقمهی حلال خوردهاند؟! خیر. بلکه همان گونه که لقمهی حلال تأثیر سوء دارد، تأثیر اسلام نیز پاک کردن و تمیز کردن است. با ورود به اسلام یا توبه، همهی آثار سوء گذشته نه تنها از بین میرود، بلکه تبدیل به احسن میشود.